امام صادق(ع) پس از رسول اكرم (ص)
ميلاد رسول اكرم(ص) و ميلاد امام جعفر صادق(ع) كه يكي بنيانگذار اصل و اساس مكتب اسلام است و ديگري استواركننده پايههاي اين آيين در زمانه غلبه تحريف و انحراف و نيز بنيانگذار روش صحيح فهم و شناخت اين مكتب براي آيندگان.
دين مبين اسلام؛ يعني آيين نجاتبخش پيامبر اكرم، دين اتم و اكمل است و دربردارنده همه آنچه بشريت براي سعادت دنيا و آخرت خود نيازمند آن است؛ اما آيا اسلام همان است كه مسلمانان ميگويند و عمل ميكنند؟ اگر چنين باشد كه ديگر تفقه و شناخت معنا ندارد. آيه مشهور نفر با اين مضمون: «پس چرا از هر فرقهاي گروهي نميروند دانش دين بياموزند تا وقتي كه به سوي قومشان بازگشتند آنان را از مخالفت با احكام الهي بر حذر دارند؟» (توبه، 122) صراحتا اشاره به همين لزوم فهم و شناخت حقيقي و صحيح از دين دارد كه خود به طور ضمني دربردارنده امكان بدفهمي و شناخت نادرست از دين و به عبارتي كجفهمي ديني يا همان انحراف است.
پيامبر اكرم تنها حامل كلام خدا نيست، بلكه بنا به نص صريح قرآن، تبيين كننده آن براي مردم نيز هست. حديث معروف ثقلين كه شيعه و سني به اتفاق آن را نقل كردهاند به روشني ائمه معصومين(س) را عهدهدار مسووليت تبيين كلام خدا پس از پيامبر ميكند و بدين طريق علاوه بر كتاب خدا، سنت پيامبر و اهل بيت او نيز اصل و مبنا قرار ميگيرد. زمزمههاي نادرست «حسبنا كتاب الله» كه قائلان به آن در پي توقف در قرآن يا حداكثر در ظاهر سيره پيامبر بوده و هستند و قول ائمه و احاديث معصومين را عاري از حجت عنوان ميكنند آشكارا در مسير انحراف از حقيقت دين قرار دارند. اسلام محمد(ص) با تفسير اهلبيت اوست كه قابل درك و دريافت و شناخت ميشود وگرنه هر تلاش بشري ديگري در اين خصوص دست و پازدن در ظلمت نُهتوي عقل جزيي بينصيب از وحي است و هيچ راهي به رهايي نميگشايد. امام جعفر صادق به دليل برخورداري از شرايط ويژهاي كه نظير آن براي هيچيك از امامان ديگر وجود نداشت، نقشي بيبديل در حفظ و بقاي احكام و معارف عاليه آيين جد بزرگوارش پيامبر اكرم(ص) ايفا كرد كه در 3 نمودار مهم و برجسته از زندگي ايشان قابل مشاهده است. اين 3 نمودار به نقل از كتاب «پيشواي صادق» (نوشته رهبر معظم انقلاب، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1383) از اين قرار است.
1- تبيين و تبليغ مساله امامت
اين موضوع را بايد بارزترين خصيصه دعوت امامان شيعه دانست. از نخستين سالهاي پس از رحلت پيامبر اكرم در همه دورههاي امامت، مطلع دعوت شيعي را اثبات امامت اهل بيت پيامبر تشكيل ميداده است. اين موضوع در قيام خونين حسين بن علي و پس از آن حتي در جنبش امامزادگاني مانند زيدبنعلي نيز مشاهده ميشود. دعوت امام صادق (عليهالسلام) نيز از اين كليت بيرون نبوده است.
نويسنده كتاب پيشواي صادق به طور خاص درباره دعوت اين امام بزرگوار به مساله امامت كه به اقتضاي زمان، شرايط ويژهاي را ميطلبيده، ميافزايد: «امام هنگام اشاعه و تبليغ اين مطلب، خود را در مرحلهاي از مبارزه ميديده است كه ميبايست بهطور مستقيم و صريح، حكام زمان را نفي كند و خويشتن را بهعنوان صاحب حق واقعي ولايت و امامت به مردم معرفي نمايد و قاعدتا اين عمل فقط هنگامي صورت ميگيرد كه همه مراحل قبلي مبارزه با موفقيت انجام گرفته است. آگاهيهاي سياسي و اجتماعي در قشر وسيعي پديد آمده؛ آمادگيهاي بالقوه در همه جا احساس شده، زمينههاي ايدئولوژيك در جمع قابل توجهي ايجاد شده، لزوم حكومت حق و عدل براي جمعي كثير به ثبوت رسيده و بالاخره رهبر تصميم راسخ خود را براي مبارزه نهايي گرفته است. بدون اين همه، مطرح كردن نام يك شخص معين به عنوان امام و زمامدار محق جامعه، كاري عجولانه و بيفايده خواهد بود.»
2- تبيين احكام به شيوه خاص شيعي و تفسير قرآن به روال بينش اهل بيت
براساس حديث ثقلين تبيين وحي به عهده اهل بيت نبياكرم (ع) است و در ميان اهل بيت، امام صادقع در شرايط تاريخي ويژهاي براي تحقق اين هدف قرار داشتاين نيز يك خط روشن در زندگي امام صادق است؛ به شكلي متمايزتر و صريحتر از آنچه در زندگي ديگر امامان ميتوان ديد تا آنجا كه فقه شيعه «فقه جعفري» نام گرفته است و همه كساني كه فعاليت سياسي امام را ناديده گرفتهاند، بر اين سخن همداستانند كه امام صادق وسيعترين يا يكي از وسيعترين حوزههاي علمي و فقهي زمان خود را داشته است.
3- وجود تشكيلات پنهاني سياسي ايدئولوژيك
... امام صادق (عليهالسلام) اواخر دوران بنياميه، شبكه تبليغاتي وسيعي را كه كار آن، اشاعه امامت آل علي و تبيين درست مساله امامت بود، رهبري ميكرد. شبكهاي كه در بسياري از نقاط دوردست كشور مسلمان، بويژه در نواحي عراق عرب و خراسان، فعاليتهاي چشمگير و ثمربخشي درباره مساله امامت عهدهدار بود؛ ولي اين تنها يك روي مسأله و بخش ناچيزي از آن است. موضوع تشكيلات پنهان در صحنه زندگي سياسي امام صادق و نيز ديگر ائمه از جمله مهمترين و شورانگيزترين و در عين حال مجهولترين و ابهامآميزترين فصول اين زندگينامه پرماجراست.
بحث ديگري كه در حكم مقدمه مبحث اصلي يعني تشكيلات پنهاني سياسي در كتاب مذكور آمده در بخشي باعنوان «استراتژي امام حسن براي پذيرش صلح» ذكر شده كه چكيده آن توجه به مهمترين اهدافي است كه صلح امام حسن (ع) را اجتنابناپذير ميكرد. جمعآوري نيروهاي اصيل و مطمئن شيعي، حراست آنان از گزند توطئههاي بيامان ضد شيعي دستگاه اموي، گستردن تفكر اصيل اسلامي در دايرهاي محدود ولي پرعمق، جذب نيروهاي بالقوه و افزودن آنان به جمع شيعيان، انتظار فرصتي مناسب و سرانجام، قيام و اقدامي بجا و بموقع كه نظام جاهلي بنياميه را منفجر كرده، دوباره نظام اسلامي و علوي را جايگزين آن كند.
بدين ترتيب ميتوان گفت شايد تشكيلات پنهان سياسي كه نمودي بارز در دوران زندگي امام صادق دارد نوعي مبارزه نرم و غيرمسلحانه عليه دستگاه حكومت جور است به قصد بازگرداندن تدريجي، آرام و هوشمندانه حاكميت به جانشينان واقعي پيامبر و آمادهسازي زمينه لازم براي رشد نامحسوس شيعيان و جلوگيري از بهانه دادن به دست دشمن براي كشتار شيعيان وفادار به امامت و جانشيني بر حق فرزندان پيامبر.
در پايان از ميان مباحث مختلف مطرح در زمينه تشكيلات سياسي كه در كتاب پيشواي صادق بهطور مكفي به آن پرداخته شده به ذكر يك راهبرد سياسي مهم در حيات سياسي امام صادق(ع) ميپردازيم كه در كتاب در بخشي باعنوان «باب واسطه ميان امام و شيعيان» به آن اشاره شده و آن عبارت است از راندن دوست براي حفاظت او از دشمن؛ دوستي كه از زبدهترين و نزديكترين ياران است و همچون زنبور عسلي كه اگر حشرات موذي بدانند در اندرون او چيست، قطعه قطعهاش ميكنند و شهدش را ميربايند. به قلم نويسنده كتاب پيشواي صادق: «هنگامي كه چشمها و گوشهاي بيگانه با ولعي هرچه بيشتر در انتظار كشف ارتباطات شيعيان با اماماند... در اين مواقع امام، خود نيز افراد را به ملايمت و گاه به عتاب، از خود دور ميساخته است. تبري جستن و اظهار بيزاري امام از يك راوي معروف و شناخته شده كه بارها رضايتمندي امام از وي به گوش نزديكان و خواص رسيده، به گمان قوي هيچ موجبي جز يك تاكتيك تشكيلاتي نخواهد داشت.»
آزاد جعفري
جام جم آنلاين