اهميت حج در آن جاست كه آيات متعددی از قرآن كريم وجوب و فلسفه حج را برای مسلمين تبيين كرده و روايات فراوانی از پيشوايان معصوم(ع) در تثبيت اين انديشه قرآنی وارد شده است. از جمله اين موارد احاديثی است كه در كتاب شريف عيون اخبارالرضا(ع) و نيز بحارالانوار و وسائلالشيعه با مضامينی تقريبا مشابه نقل شده است.
امام رضا(ع) در يكی از روايات درباره مقصود از وجوب حج فرمودهاند: «ای مكلف به تكليف حج، خدايت مورد رحمت قرار دهد، به تو هشدار میدهم كه حج فريضهای از فرايض خداوند جليل و عزيز است و بر آنكه دارای استطاعت است، واجب است. اين وجوب در تمام عمر انسان يكباراست و خداوند بر انجام دهنده آن وعده بهشت و گذشت از گناهان داده است و در قرآن مجيد كه سند تمام حقايق است، روی گردان از اين واجب عظيم و فريضه بزرگ را كافر ناميده و به تارك آن وعده آتش قيامت داده، پس ما از آن آتش به حق پناه میبريم.»
در كتاب عيون اخبارالرضا(ع) حديثی از امام رضا(ع) درباره معارف و علل تشريع حج آمده است كه ايشان خطاب به فضل بن شاذان میفرمايند: «حج به سوی خدا رفتن و در پيشگاه باری تعالی حاضر شدن است». ايشان در اين فرمايش اشاره به حج باطنی میكنند كه مقصود از آن زيارت است. آری به حق اگر كسی حتی تجربه يكبار سفر به حج را داشته باشد، درمیيابد كه در مراسم حج سراسر توحيد و ياد الهی بر انسان حاكم میشود. قلب انسان مؤمن در هنگام نزديك شدن به خانه خدا میلرزد و حضور در مكانی والا و مقدس را درك میكند و گويا در پيشگاه الهی حاضر شده است.
به همين خاطر است كه ائمه(ع) اغتنام از اين فرصت الهی را بيانات خود خاطرنشان كردهاند و فرمودهاند كه حج واجبی است كه جای خالی آن را با هيچ واجب ديگری نمیتوان جبران كرد. بنده مؤمن خداوند در حج جا در پای انبياء الهی میگذارد و دعوت پيامبران الهی را از ايراهيم(ع) تا پيامبر خاتم(ع) پر میكند. چه خوب است كه اين حس حضور در پيشگاه الهی هديه به يادگار مانده حجگذار شود. باعث بروز تحولات اساسی در انديشه و رفتار زائران خانه خدا شود.
هدف از آفرينش انسان، عبادت و هدف از آن معرفت خداوند است و انسان هنگامی به اين معرفت دست میيابد كه بهوسيله عبادت به تربيت نفس خود بپردازد و حج مشتمل بر تمام نتايجی است كه از ساير عبادات چون نماز و روزه حاصل میشود و بنابراين در معرفت انسان نسبت به خدا اثری بنيادين دارد.
حضرت امام رضا(ع) در ادامه آن حديث شريف سر عظيم حج را اين چنين بيان میكنند: «حج زيادت طلبی و كمال خواهی است.» كمالطلبی در انسان از فطريات مسلم و غير قابل انكار است و آنچه در مراسم پرفيض حج به ندای فطرت انسان پاسخ میدهد، حركت انسان بر اساس معرفت الهی به سوی كمال مطلق است. مكه و تمام مناسك حج همچون پلی به سوی آسمان است و انگار آدمی به نردبانی كه انبياء و اوليای الهی بدآن دست يازيدهاند، تكيه میكند و بر مسير معراج نبیاكرم مینگرد.
حج زيادهطلبی در مغفرت و بخشش الهی است، زيرا دريچههای مغفرت و رحمت خداوند در حج به سوی بندگان باز است. حج زياده طلبی در ديدار روی اولياء برتر الهی است زيرا روح وارث حقيقی انبياء و بازمانده ميراث پيامبراكرم(ص) حاكم و ناظر بر حج است.
امام رضا(ع) در ادامه روايت فرمودند: «بيرون آمدن از گناهان است و براى آنكه از گذشته توبه كند و عمل از سر گيرد و نيز در حج، خرج كردنِ ثروتها و رنج و خستگى و بازداشتن بدنها از خواستهها و لذايذ و در عبادت، به خدا نزديك شدن و خضوع و فروتنى و كرنش و مذلت (در پيشگاه حق) و بيرون آمدن در گرما و سرما، ايمنى، ترس است، به صورت حركتى پيوسته».
فلسفه مناسك و اعمالی كه در حج وارد شده را نشان از تحولی میدانند كه حج در روح انسان به جای میگذارد و آن ابراز پشيمانی از گذشته و بازگشت به خويشتن است، رجعتی كه باعث شروعی نو و هدفمند و جبرانكننده خسارتهای گذشته است. حج، از گذشته تاريك و پر گناه خارج شدن و از آنچه در گذشته انجام شده، توبه كردن است و برای آينده كار خوب و نيك را از نو آغاز كردن.
علی بن موسیالرضا(ع) میفرمايند: «در حج بدن را به سختی انداختن، از زن و فرزند دور شدن و جان را از هواهای نفسانی و شهوات منع كردن است». به فرمايش امام رضا(ع) حج نوعی تمرين خودسازی است، تمرين خدا شدن از هرآنچه چون ريسمانی انسان را به دنيا وابسته كرده است. گويا انسان به سفر آخرت میرود و بايد از همان ابتدا كه از اطرافيان و آشنايان حلاليت میطلبد تا هنگامی كه لباس سفيد احرام را بر تن میپيچد و در بين بيابانهای مشعرالحرام و عرفات خدا را میخواند، مرگ و آخرت را به ياد آورد. و به اين صورت خود را مهيای سفر واقعی آخرت میكند.
آنچه حاجی در احرام از حلال الهی بر خود حرام میشمرد، در واقع تمرينی است برای خودسازی و به در آموردن لباس خودخواهی و عينك هوا و هوس و دنيا طلبی. خداوند اين فرصت بزرگ را سالی يكبار برای تمامی بندگان خود مهيا كرد تا آذوقه يكساله خود را تهيه كنند، چنانچه در آيه 197 سوره بقره بعد میفرمايد « الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ .... وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ؛ حج در ماههاى معينى است پس ... براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزگارى است و اى خردمندان از من پروا كنيد».
امام رضا(ع) در روايتی فرمودند:
حج بيرون آمدن از گناهان است و براى آنكه از گذشته توبه كند و عمل از سر گيرد و نيز در حج، خرج كردن ثروتها و رنج و خستگى و بازداشتن بدنها از خواستهها و لذايذ و در عبادت، به خدا نزديك شدن و خضوع و فروتنى و كرنش و مذلت (در پيشگاه حق) و بيرون آمدن در گرما و سرما، ايمنى، ترس است، به صورت حركتى پيوسته
امام هشتم(ع) در ادامه میفرمايند: «حج وسيلهای برای خارج كردن و جداسازی دارايیها از يكديگر و پرداختن حقوق فقرا و مستمندان است». امام در اين بيان شريف خود حج را راهی برای ادای حقوق اجتماعی عموم افراد جامعه و خصوص فقيران برمیشمرند. مستمندان از راه پرداخت خمس و زكات اموال و لزوم جداسازی اموال قبل از سفر حج علاوه بر انجام واجب الهی باعث میشود تا انسان متوجه اطرافيان خود بوده و حقوقی كه خداوند بر عهده او نهاده انجام دهد.
اين فراز از پيام حضرت رضا(ع) به زائران كعبه، بعد اجتماعی و لزوم توجه به ساير افراد را يادآور میشود و اين ويژگی را كه حاجيان از نقاط مختلف برای همدلی در نقطهای جمع میشوند روشنتر و لزوم فريادرسی به مسلمانان را دو چندان میسازد كه رشد اين ويژگی در زائران، زمينه ساز وحدت اسلامی و حاكی از بلوغ اجتماعی مسلمين است.
با توجه آيه « لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ؛ تا شاهد منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنان كرده است ببرند پس از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد».
امام رضا(ع) از اين بالاتر حج همايش سالانه علوم اسلامی و انتقال اخبار ائمه به كل جهان برمیشمرد. اين سنت هميشگی در پيش تمامی ائمه(ع) بوده است كه از حج بزرگترين استفاده را در نشر معارف حقه تشيع و مفاهيم بلند قرآنی كنند تا كمی از حجاب برگرفته بر چهره دين را بزدايند و دين محمدی(ص) را آشكار كنند.
ثامن الحجج(ع)، میفرمايند: «مع مافيه من التفقه و نقل الاخبارالائمه(ع) الی كل صقع و ناحيه، كمال قال الله تعالی: «فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ينفقهوا فی الدين...»
كنگره جهانی حج فرصتی مغتنم برای مسلمين بوجود می آورد تا به معرفی اسلام اصيل به جهانيان بپردازند، امير مؤمنان(ع) در بيان اهميت اين مسأله می فرمايند: «برای مردم حج را به پا دار و روزهای خدا را به يادشان آور، در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومی با مردم بنشين. آنان كه پرسشهای دينی دارند با فتواها آشنايشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپردازد.» امام خمينی(ره) با اهتمام به اين اصل، حج را زمان برائت از مشتركين و اعاده حقوق اسلام و معرفی اسلام ناب دانسته و آن را سرمايه ای عظيم برای مسلمين و عامل پايداری آنان معرفی كردند.
حضرت امام رضا(ع) در ادامه به منافع اقتصادی حج اشاره میكنند و در اينباره میفرمايند: «در حج برای تمام مردم در شرق و غرب زمين، آنانكه در دريا و خشكی بسر میبرند، چه آنها كه حج میگذارند و چه غير آنان، از تاجر، وارد كننده، فروشنده و خريدار، كاسب، كرايهدهنده و فقير و مسكين سودمند بوده و نيازهای مردم را در اطراف و اكناف زمين بر میآورد.»
در آموزه های دينی اسلام هيچ منافاتی بين پاكسازی روحی و تلاش برای رسيدن به اقتصاد برتر وجود ندارد بلكه از آن جهاد فی سبيل ا... تعبيرشده است. حج نيز كه يكی از پر ثمرترين اعمال عبادی اسلام و مشتمل بر تعاليم فراوانی است مستثنا از اين قاعده نمی باشد. شبهه ای كه درباره عدم جواز توجه به اقتصاد و خريد و فروش در حج وارد شده است بنا بر آنچه در تفسير آيه 198 سوره بقره از «ابن عباس» آمده، رد میشود.
علامه طباطبايی(ره) دراينباره معتقد است كه: «جواز تجارت در حج مانند جواز خريد و فروش بعد از نماز جمعه است. ايشان از داد و ستد به جستجوی فضل پروردگار تعبير میكند. شهيد بهشتی نيز در كتاب حج در اسلام درباره مشروعيت بهرهبرداری اقتصادی از حج میگويد: «قبل از اسلام مراسم حج، پيش از آنكه يك مراسم دينی و زيارتی باشد، مراسم اقتصادی، اجتماعی و سياسی بود. پس از اسلام هر مسلمان نزد خود میگفت: من متوجه خدا هستم و در اين سفر كه به خاطر توجه به خدا انجام میدهم ديگر نبايد به فكر كسب و كار و تجارت باشم و آنرا حرام و عامل تضييع ارش حج میدانست تا اينكه آيه نازل شد كه عيبی ندارد كه در سفر حج در پی فضل الهی باشيد.»