از نگاه قرآن كريم
در آيه ديگر مىفرمايد: «قَالَتْ اِنَّ أَبى يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا»[2] ؛ «يكى از دختران (به موسى گفت): پدرم تو را دعوت مىكند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد» اين آيات درباره گفتوگوى معمولى حضرت موسى عليه السلام با دختران شعيب عليه السلام است با اين كه آنان نسبت به يكديگر نامحرم بودند.
پاسخ: سخن گفتن با زن نامحرم گاهى در حد گفتوگوى معمولى است؛ همانگونه كه قرآن كريم درباره گفتوگوى حضرت موسى عليه السلام و دختران شعيب عليه السلام مىفرمايد: «قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لا نَسْقى حَتّى يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَ أَبُونَا شَيْخٌ كَبيرٌ»[1] ؛ «موسى (به آنان) گفت: كار شما چيست؟ (و چرا گوسفندان خود را آب نمىدهيد؟) گفتند: ما آنها را آب نمىدهيم تا چوپانها همگى (از اينجا) بروند و پدر ما پيرمرد كهنسالى است.
در آيه ديگر مىفرمايد: «قَالَتْ اِنَّ أَبى يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا»[2] ؛ «يكى از دختران (به موسى گفت): پدرم تو را دعوت مىكند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد» اين آيات درباره گفتوگوى معمولى حضرت موسى عليه السلام با دختران شعيب عليه السلام است با اين كه آنان نسبت به يكديگر نامحرم بودند.
همچنين قرآن كريم مىفرمايد: «وَ اِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»[3] ؛ «و هنگامى كه چيزى (از وسايل زندگى به عاريت يا امانت) از آنان (همسران پيامبر) مىخواهيد از پشت پرده بخواهيد. اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنان بهتر است».
بىشك وقتى كسى از شخص ديگرى چيزى مىخواهد، سخنان معمولىاى هم بين آنان ردّ و بدل مىشود. قرآن كريم به مسلمانان دستور داده است اينگونه ارتباطها با همسران پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم غير مستقيم و از پشت پرده صورت بگيرد؛ بنابراين گفتوگوى معمولى زن و مرد نامحرم با يكديگر بى اشكال است. امّا نبايد به گونهاى باشد كه زمينه فساد و شهوترانى شود و انسان را به غفلت از خدا و نافرمانى او وادارد.
خداوند بزرگ به همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم مىفرمايد: « يَا نِسَاءَ النَّبِىِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ اِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»[4] ؛ «اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از زنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد پس به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوييد!
مفسران گفتهاند: خداوند در اين آيه شريفه، زنان را از خضوع در قول يعنى نازك كردن صدا به گونهاى كه مريضدلان را تحريك كند بازداشته و همسران پيامبر را از اين كار نهى كرده است. [5]
قرطبى در تفسير آيه مىنويسد: «فى القلب علامة بما يظهر عليه من اللين كما كانت الحال عليه في نساء العرب من مكالمة الرجال بترخيم الصوت و لينه مثل كلام المريبات و الموسات فنهاهنّ عن مثل هذا».[6]
آرى! گرچه ظاهر آيه شريفه خطاب به همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم است اما به آنان اختصاص ندارد بلكه نحوه ارتباط و سخن گفتن زن و مرد نامحرم را با يكديگر بيان مىكند؛ چنانكه مفسر بزرگ اهلسنّت ابن كثير مىگويد: «هذه آداب أمر اللَّه تعالى بها نساء النبى صلى الله عليه وآله وسلم و نساء الامة تبع لهن في ذلك»[7] ؛ اين آدابى است كه خداوند به همسران پيامبر اكرم دستور داده است و زنان امت پيامبر در اين دستور، تابع همسران پيامبرند.
خلاصه اينكه هر چند اسلام با حضور زنان در جامعه مخالف نيست اما بسيار سفارش فرموده است كه اين روابط، سالم بماند و به هوسرانى و شهوتانگيزى آلوده نشود.
پاورقي
[1] سوره قصص، (28) آيه 23.
[2] همان، آيه 25.
[3] سوره احزاب، (33) آيه 53.
[4] همان، آيه 32.
[5] شيخ طوسى، التبيان في تفسير القرآن، ج 8، ص 338، ناشر مكتب الاعلام الاسلامى و مجمع البيان، طبرسى، ج 8، ص 155، مؤسسه اعلمى، بيروت.
[6] قرطبى، جامع الاحكام القرآن، ج 14، ص 177، 20 جلدى، دار احياء التراث العربي.
[7] ابن كثير، تفسير القرآن العظيم، ج 3، ص 490، چاپ دارالمعرفة، بيروت، 4 جلدى.
سايت مذاهب