ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 14 آذر 1404
جمعه 14 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 18 مرداد 1404     |     کد : 206947

محمود فرشچیان محدود به یک نگاه نبود

هنر ایران در گذر هزارساله‌ خود، نام‌های بزرگ بسیاری دیده است؛ اما برخی از این نام‌ها چنان در دل هنر نقش زدند که برای همیشه راه خود را از سایرین متمایز ساختند؛

هنر ایران در گذر هزارساله‌ خود، نام‌های بزرگ بسیاری دیده است؛ اما برخی از این نام‌ها چنان در دل هنر نقش زدند که برای همیشه راه خود را از سایرین متمایز ساختند؛ یکی از این افراد محمود فرشچیان بود! هنرمندی که نقوش او بر بوم نقاشی همچون پلی میان قصه‌های کهن و جهان امروز بود. دنیای گرم و رنگارنگ آثار او، محدود نبود و آنقدر نگاه او به هنر گسترده بود که از ادبیات ایرانی تا تاریخ اسلام را به تصویر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، محمود فرشچیان، صبح امروز ـ ۱۸ مردادماه ـ در ۹۵ سالگی به علت ابتلا به ذات‌الریه در کشور امریکا درگذشت. در بدو امر مطالبی درباره خاکسپاری در آستان مقدس رضوی در شهر مشهد مطرح شد اما در ادامه سجاد محمدیارزاده، نماینده تام‌الاختیار او اعلام کرد که پیکر این هنرمند فقید اصفهانی به وطن بازمی‌گردد و در کنار مقبره صائب تبریزی در اصفهان به خاک سپرده می‌شود؛ در این مسیر دست‌خطی هم از هنرمند رسانه‌ای شد که تاییدی بر این مساله بود.

در ادامه این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به هنر محمود فرشچیان که در ایران و جهان ماندگار شد. پیش از همه، باید گفت که محمود فرشچیان نامی است مانا در هنر ایران و چنان جایگاهی دارد که حتی اگر چندان اهل هنر هم نباشید، حتما جایی و به‌گونه‌ای نامش را شنیده‌اید و دست کم اثر «عاشورا» او را دیده‌اید؛ اثری که آنقدر احساسات در آن دمیده شده است که نگاهی گذرا به آن می‌تواند حس و حالی که از کودکی درباره واقعه عاشورا برایمان روایت کرده‌اند را به تصویر بکشد.

فرشچیان آن هنرمندی است که هر نقشی که خلق کرده است، گویا روحی درون آن دمیده و اثر بدون اینکه نیازی به توضیح باشد، خود را برای مخاطب بازگو می‌کند.

منتقدان هنر همواره محمود فرشچیان را هنرمندی می‌دانستند که مرز میان نگارگری سنتی ایران و زبان تصویری معاصر را از نو تعریف کرد.

رنگ‌های گرم، خطوط پرپیچ و خم، قصه‌گویی و ... همگی در آثار او دست به دست هم دادند که او به امضایی از خود در هنر برسد؛ درحقیقت آثار او را می‌توان دارای چند نشانه‌ی شاخص دانست؛ «استفاده از رنگ‌های گرم و درخشان که عمدتاً از خانواده‌ی طلایی، ارغوانی و فیروزه‌ای انتخاب می‌شوند، تا حس شکوه و روحانیت را القا کنند»، «ترکیب‌بندی‌های پویا؛ او صحنه را همچون گردابی از حرکت خطوط و فرم‌ها می‌آفرید، به‌گونه‌ای که چشم بیننده بی‌وقفه در تابلو می‌گردد»، «نقوش پیچیده و ریزپردازی که در آن هر برگ، پر یا موج لباس، حامل معنایی فراتر از ظاهر خود است» و «پیوند مضمون با ادبیات و مذهب؛ از «ضامن آهو» تا «عصر عاشورا»، او قصه‌ها و روایت‌های دینی و ملی را در قالبی نو تصویر می‌کرد».

محمود فرشچیان محدود به یک نگاه نبود

 

همان‌طور که اشاره شد، در آثار فرشچیان ردپای فرهنگ ایران نمایان بود و به نحوی استادانه آن را با مضامین مختلف تلفیق می‌کرد؛ تا حدی که درباره این امر گفته بود: «در فرهنگ و هنر خودمان از اصالت عظیمی برخورداریم … باید آنچه در هنر دیگر ملل هست را یاد بگیریم و در هنر خود مستحیل کنیم، نه اینکه خود را در هنر دنیا بی‌رنگ کنیم.»

فرشچیان طی عمر هنری خود، مسیری را برگزید که به تمرین و پشتکار بسیار نیاز داشت تا امروز به آن هنرمندی بدل شود که در ایران و جهان او را به رسمیت بشناسند و آثارش را به قیمت‌های میلیارد دلاری بخرند! درحقیقت خود او درباره مسیر کاریش می‌گفت: «هنر، حاصل مطالعه، تمرین، ممارست و نوعی ریاضت شیرین عاشقانه است. باید آن را با تمام وجود زندگی کرد.»

 

محمود فرشچیان محدود به یک نگاه نبود

 

نقاشی‌های او در موزه‌های ایران و در گالری‌های اروپا و آمریکا به نمایش درآمدند و با استقبال مجموعه‌داران مواجه شدند. منتقدان، آثارش را نمونه‌ای از سازگاری سنت کهن ایرانی با زبان جهانی هنر دانسته‌اند.

در همین راستا پروفسور برت فراگنر، ایران‌شناس آلمانی، درباره او گفته است: «فرشچیان در برقراری تناسب بین سنت قدیم ایرانیان و عصر جدید، از همه موفق‌تر بوده است … هنر او متعلق به تمام بشریت است.»

گفته می‌شود در تابلوهای او، انسان‌ها غالباً کشیده، سبک‌بال و شناور در فضایی بی‌زمان‌اند؛ این همان جایی است که ریشه‌های عرفانی هنر ایرانی با بیان مدرن گره می‌خورد. در بسیاری از آثار مذهبی، نور مرکزی از درون چهره‌ها می‌تابد و فضای پیرامون را در هاله‌ای از رنگ و حرکت می‌گیرد.

محمود فرشچیان محدود به یک نگاه نبود

پروفسور رابرت هیلن‌براند این ویژگی را چنین شرح می‌دهد: «طرح‌های حاشیه‌ای او مرز میان نباتی و حیوانی را کم‌رنگ می‌کنند. استعاره‌ای از نیروی ازلی حیات‌اند.»

فرشچیان که هنر سنتی ایران برایش از ارزش بالایی برخوردار بود، همواره تأکید می‌کرد که ایران به دانشگاهی برای آموزش رسمی هنرهای سنتی نیاز دارد و از نبود این مرکز گله داشت. به باور او، حفظ و توسعه هنرهای بومی بدون آموزش نظام‌مند ممکن نیست؛ «این نقاشی، هویت مملکت ماست. ما ده‌هزار سال سابقه هنر داریم و سزاوار نیست با آن این‌گونه رفتار شود.»


نوشته شده در   شنبه 18 مرداد 1404  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode