قرآن مجيد خبر از پرسش مشركان و مؤمنان از پيامبر میدهد و آنگاه پاسخ سؤال، از طريق وحی، در اختيار پيامبر قرار میگيرد؛ اين نوع سخن گفتن در قرآن، بيانگر آن است كه قرآن پرورشدهنده حس كنجكاوی است و هرگز موضعگيری و پرخاشگری نسبت به كنجكاوان و حقيقتطلبان ندارد
به گزارش (ايكنا)، آيتاللهالعظمی «جعفر سبحانی»، در پيامی به همايش «قرآن، انسان، پرسش»، خواستار تجهيز و كارآمدی مراكز پاسخگويی از طرف شخصيتهای علمی شد و تأكيد كرد: فقط افراد متخصص، عهدهدار پاسخگويی باشند، نه هر فردی كه ورقی چند خوانده و اصطلاحی چند آموخته است. آنچه در ذيل میآيد، متن اين پيام است:
باسمه تعالی
قرآن و پرسش و پاسخ هدفمند
حس كنجكاوی، يكی از ابعاد روحی انسان را تشكيل میدهد، گويی اين حس مانند دو حس ديگر (حس اخلاقی و حس زيبايی) بخشی از فطرت انسان است كه او را به سمت تكامل و كسب آگاهی سوق میدهد.
اگر آفرينش بشر با اين حس آميخته نبود، در مراحل ابتدايی، باقی میماند و تمدن بشری را پديد نمیآورد.
قرآن مجيد گاهی پيامبر گرامی را مأمور میكند كه در مسائل مربوط به توحيد، از پيامبران پيشين بپرسد، چنان كه میفرمايد: «وَاسئَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ» (زخرف/45﴾ و گاهی به همه مؤمنان فرمان میدهد كه از اهل ذكر و آگاهان سوال كنند: «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»﴿نحل/43﴾
آيه اخير هر چند متوجه اهل كتاب است ولی مورد، مخصص نيست، هدف اين است كه انسان ناآگاه از افراد آگاه بهره بگيرد.
قرآن مجيد خبر از پرسش مشركان و مؤمنان از پيامبر میدهد و میفرمايد: «يسألونك ...» آنگاه پاسخ سؤال، از طريق وحی، در اختيار پيامبر قرار میگيرد و او پاسخ لازم را میدهد؛ اين نوع سخن گفتن در قرآن، بيانگر آن است كه قرآن پرورش دهنده حس كنجكاوی است و هرگز موضعگيری و پرخاشگری نسبت به كنجكاوان و حقيقتطلبان ندارد.
نصارای نجران، وارد مدينه شدند و بر اين كه «عيسی پسر خداست»، اصرار میورزيدند، تنها دستاويز آنان، اين بود كه او بدون پدر به دنيا آمده است، طبعا بايد دارای پدری باشد و آن نمیتواند جز خدا كسی ديگر به حساب آيد. در حالی كه پيامبر گرامی از طريق وحی روشنترين پاسخ را در اختيار آنان قرار داد و فرمود: «إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَیَكُونُ» (آل عمران/59﴾
اگر تولد بدون پدر، نشانه فرزندی خدا باشد، آدم در اين مطلب اولويت دارد؛ چون به فرمان الهی با امر «كن»، بدون پدر و مادر پديد آمده است. بنابراين، اسلام، از پرسش و پاسخ و گفتمان سازنده، استقبال میكند و زندگی پيامبر(ص) بر اين مطلب گواه است.
هيچگاه ديده نشده كه فردی از پيشوايان معصوم، يك سؤال معقولی كند و آنان در دادن پاسخ، طفره روند و يا پرسشگر را توبيخ كنند.
شرايط پرسشگر
اما نكته مهم اين است كه سؤال و جواب بايد دارای شرايطی باشد تا برای شنونده و كسانی كه در كنار او هستند، سودمند و سازنده گردد.
در درجه نخست، بايد سؤال برای فهميدن و كسب آگاهی باشد، نه برای تحقير پرسششونده كه نتواند پاسخ گويد. به تعبير ديگر پرسشگر هدف مقدسی را تعقيب كند تا از اين راه، خود و ديگران را به كمالی برساند، از اين رو امام علی(ع) میفرمايد:
«سل تفهما و لا تسئل تعنتا» (نهجالبلاغه، حكمت 320)
«پرسش تو بايد برای آگاهی طلبی باشد نه دردسر آفرينی.»
شرط ديگر اين كه سؤال بايد معنیدار بوده و به كار زندگی انسان در دنيا و آخرت آيد، پرسش از مسائلی كه از افق فكر و مسائل مورد نياز به دور است، بايد ترك شود.
امير مؤمنان(ع) بالای منبر فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی»، «از من بپرسيد پيش از آن كه مرا از دست بدهيد.»
شايسته مقام آن بود كه عاقلان و فرهيختگان عراق، از حقايق عالم آفرينش و درجات جهان ديگر پرسش كنند و پردههای ابهام را كنار بزنند، ولی متأسفانه شخصی برخاست و گفت: شمار تارهای موی سر من چند تا است؟
حضرت فرمود: اگر بخواهم بگويم میتوانم، ولی تو از كجا میپذيری؟! و به جای آن از يك امر غيبی خبر داد كه سال 61 هجری در كربلا محقق گشت.
شرايط پاسخ
اگر سؤال دارای شرايطی است، پاسخ هم بايد نسبت به مورد سؤال، شرايط لازم را داشته باشد. پاسخگو بايد اطلاعات جامع و كافی داشته باشد و متخصص و آگاه باشد، پاسخگويی انسانهای نادان و ناوارد، نه تنها سودی ندارد، بلكه بر گمراهی و ترديد و سرگردانی پرسشگران میافزايد.
متأسفانه امروز به خاطر فراوانی مدعيان پاسخگويی، اين شرط در پاسخگويی به معارف اسلامی و احكام شرعی، كم نمود دارد! و هر فردی با خواندن چند برگ از كتابهای دينی، بر مسند پاسخگويی نشسته و بر گمراهیها میافزايد.
شگفتا متخصص «چشم» در مسائل پيچيده «قلب» اظهار نظر نمیكند، ولی در معارف و مسائل دينی اين شرط رعايت نمیشود، از اين جهت بايد از طرف حوزههای علميه، مراكز پاسخ به سؤالات، راهاندازی و به جامعه معرفی شود و از اظهار نظر دينفروشان و رمالان و خرافهپرستان جلوگيری به عمل آيد.
آنچه كه اين شرط را بايسته و شايسته میكند، آن است كه روز به روز دامنه شبهات گستردهتر میشود و شبهات جديد و يا پرسشهای ديرينه با لباس تازه به ميدان میآيند. چه بسا گروههايی برای توليد شبهه، كمر بسته و با تزريق شبهات بر جامعه میخواهند به آرمانهای باطل خود برسند.
اكنون، در خارج از كشور، رسانههای متعددی برای توليد شبهه و ايجاد لغزش و ترديد در فكر و ايمان جوانان ما پديد آمده، شب و روز كارشان شبههپراكنی است. موج شبهات به كشور رسيده و خواه ناخواه، جوانان، از آن آگاه میشوند. از اين رو ضروری به نظر میرسد كه مراكز پاسخگويی از طرف شخصيتهای علمی، مجهز و كارآمد شوند و فقط افراد متخصص، عهدهدار پاسخگويی باشند، نه هر فردی كه ورقی چند خوانده و اصطلاحی چند آموخته است.
اينجانب از برگزاری اين همايش، تقدير میكنم و اميدوارم به نتايجی كه برشمرديم نائل آيند و شخصيتهای علمی كشور را برای پاسخگويی، ترغيب كنند.
والسلام عليكم و رحمةالله
جعفر سبحانی
قم ـ مؤسسه امام صادق(ع)
محرمالحرام 1430