اميرالمؤمنين امام علي(عليه السلام) درباره راز وقوف در عرفات فرمود: عرفات خارج از مرز حرم است و مهمان خدا بايد بيرون دروازه، آنقدر تضرّع كند تا لايق ورود حرم شود1. از اينرو شب و روز عرفه دعاهاي مخصوص دارد كه جزو فضايل برجسته و وظايف مهم روز عرفه است. بنابراين، خداوند اين گونه مهمانان خود را براي ورود در خانهاي كه انبيا(عليهم السلام) به طهارت آن قيام و اقدام كردهاند: «وعهدنا إلي إبراهيم وإسمـعيل أن طهّرا بيتي»2 تطهير و پاك ميكند؛ زيرا خداوند در خانه پاك، تنها مهمانان پاك را ميپذيرد.
اسرار عرفات فراوان است، و برخي از آنها كه در حديث شبلي3 بدانها اشاره شده عبارت است از:
1 ـ وقوفِ در عرفات براي آن است كه انسان به معارف و علوم ديني واقف شده و از اسرار الهي نظام آفرينش باخبر شود. بداند كه خداوند به همه نيازهاي او واقف و بر رفع همه آنها تواناست. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت كند كه طاعت او سرمايه و وسيله هر بينيازي است: «وطاعته غني»4.از اينرو امام سجّاد(عليه السلام) به سائلي كه در روز عرفه گدايي ميكرد، فرمود: واي بر تو! آيا در چنين روزي، دست نياز بهسوي غيرخدا دراز ميكني؛ در چنين روزي براي كودكان در رحمْ اميد سعادت ميرود: «ويحك! أغيرالله تسأل فى هذا اليوم. إنه ليُرجي لما فى بطون الحبالي فى هذا اليوم أن يكون سعيداً! »5. كسي كه در اين جا از خدا غيرخدا را طلب كند زيان كرده است. امام سجاد(عليهالسلام) كساني را كه در چنين زمان و مكاني دست نياز به سوي ديگران دراز ميكنند، بدترينِ انسانها معرفي فرمود: «هؤلاء شرار من خلقالله. الناس مقبلون عليالله وهم مقبلون عليالناس»6. 2 ـ حجگزار بايد در آنجا بر اين نكته عارف شود كه خداي سبحان به نهان و آشكار و صحيفه قلب او و رازهاي آن و حتي آنچه براي خود او روشن نيست و به طور ناخودآگاه در زواياي روح او ميگذرد آگاه است؛ يعني سرزمين عرفات محل ادراك و شهود مضمون آيه كريمه «وإن تجهر بالقول فإنّه يعلم السرّ وأخفي»7 است.
انسان اگر بداند كه قلبش در مشهد و محضر حق است همان طور كه خود را به گناهان جوارحي نميآلايد، گناه جوانحي نيز نميكند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزيه ميكند.
در حديثي كه متن آن در بحث از اعمال منا خواهد آمد، امام سجاد(عليهالسلام) فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم كه حاجيان در منا حضور دارند، خداي سبحان بر ملائكه افتخار ميكند و ميفرمايد: اينان بندگان من هستند كه از راههاي دور و نزديك با مشكلات بسيار به اينجا آمده و بسياري از لذّتها را بر خود حرام كرده و بر شنهاي بيابانهاي عرفات و منا خوابيده و اين چنين با چهرههاي غبارآلود در پيشگاه من اظهار عجز و ذلّت ميكنند. اينك به شما اجازه دادم تا سراير آنان را ببينيد. آنگاه ملائكه حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه ميشوند8.
خداي سبحان به زائران راستين خانه خود مباهات ميكند، با اينكه عزت و فخر انسان در بندگي براي خدا و بودنِ تحت ربوبيت اوست؛ همانگونه كه در مناجات اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) آمده است: «إلهى كَفي بى عِزّاً أن أكون لك عبداً وكَفي بى فَخْراً أن تكون لى ربّاً أنت كما أُحبُّ، فاجعلْنى كما تُحبُّ»9.گرچه فرشتگان تا حدودي از غيبْ باخبر و نسبت به بسياري از مسائل ماوراي طبيعت آگاهند، امّا پردهپوشي و رحمت و لطف حق اجازه نميدهد كه حتي آنان نيز بسياري از اسرار ما را بفهمند با اينكه آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنانكه اميرالمؤمنين امام علي(عليه السلام) به خداوند عرض ميكند: خدايا! بعضي از اعمال و افكارم را تنها تو شاهد بودي و اجازه ندادي حتي فرشتگان بر آنها آگاهي يابند: «والشّاهد لما خفى عنهم وبرحمتك أخفيتَه وبفضلك سترتَه»10. امّا برابر حديث مزبور، در روز عرفه و عيد قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دلهاي زائران نظر كرده، ميبينند كه قلب عدّهاي بسيار سياه است و دودهاي سياه از آنها برميخيزد كه از «نار الله الموقدة* الّتي تطّلع علي الأفئدة»11 است. خداوند به ملائكه ميفرمايد: اينان كساني هستند كه پيامبر را راستگو نميدانند(معاذالله) و در اموري مانند جانشيني اميرالمؤمنين علي(عليهالسلام) ميگويند: رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) از نزد خود اين كار را كرده است! آنها بين قرآن و عترت جدايي انداخته و بعضي از امور را نميپذيرند.
فرشتگان گروه ديگري را ميبينند كه دلهايشان بسيار نوراني است. خداوند در معرفي اين گروه ميفرمايد: اينان مطيع خداوند و پيامبر او هستند. پيامبر را امين وحي ميدانند و معتقدند كه او از نزد خود هيچ نگفته و در همه مسايل و احكام الهي و از آن جمله در امامت و رهبري، سخنان و اقدامهاي او برابر وحي خداوند بوده است.
راز اين نكته، همانگونه كه پيش از اين به تفصيل بيان شد، اين است كه ولايت، سرّ همه اعمال است؛ مؤمنان راستين كه هم به سرّ ولايت ميرسند و هم به اسرار حج، به صورت انسان واقعي در سرزمين عرفات و منا ظهور ميكنند و خداي سبحان در مقام فعل، به آنان فخر ميكند. چنين انسانهايي فرشتهمَنِش و حتي برخي از آنها از فرشتگان بالاترند.
البته آنچه در اين حديث شريف بيان شد، مسئلهاي تاريخي و از قبيلِ «قضيةٌ فى واقعةٍ» و منحصر به مراسم حج و روزهاي عرفه و عيد قربان نيست، بلكه اين صحنه هميشه وجود دارد، نهايت اينكه جلوه تام آن در حج ظهور كرده است.
3 ـ شايسته است در روز عرفه حجگزار از »جبلالرّحمة»12 كه در سرزمين عرفات واقع است بالا رفته13، دعايي را كه سالار شهيدان حسينبن علي(صلواتاللهوسلامهعليه) در جانب چپ آن كوه روبه كعبه ايستاد و خواند14، بخواند.
امام سجّاد(عليه السلام) فرمود: راز بالاي كوه رحمت رفتن اين است كه انسان بداند خداوند نسبت به هر زن و مرد مسلمان رئوف و مهربان بوده و متولي هر زن و مرد مسلمان است. گرچه خداي سبحان نسبت به همگان ولايت تكويني دارد و او وليِّ همه است: «هنالك الوَلاية لله الحقِّ»15 و گرچه رحمت عام خدا فراگير و شامل همه موجودات است: «رحمتي وسعت كلّ شيء»16 و «كتب ربّكم علي نفسه الرَّحمة»17 ليكن رحمت خاص او ويژه پرهيزكاران است: «رحمتي وسعت كلّ شيء فسأكتبها للّذين يتّقون»18. مستفاد از مجموع دو آيه اخير اين است كه خداوند بر خودش لازم كرده است كه رحمت خاص را به پرهيزكاران عطا كند.
صعود بر جبلالرحمة، بايد انسان را عارف به اين سرّ كند كه خداوند نسبتبه مرد و زن «مؤمن» رحمت خاص و ولايت مخصوص دارد. نيل حجگزاران به چنين معرفتي در نحوه نگرش و ارتباط آنان با ساير افراد و جوامع تأثير خواهد گذارد.4 ـ بخشي از سرزمين عرفات منطقهاي است به نام «نَمِرة» كه مسجدي به اين نام در آن واقع است. امام سجّاد(عليه السلام) در بيان راز اين محدوده فرمود: معناي حضور در «نمرة» اين است كه: «خدايا! من به چيزي امر نميكنم، مگر اين كه قبلاً خود مؤتمِر باشم و از چيزي برحذر نميدارم مگر اينكه خود قبلاً پرهيز كرده باشم».
توضيح اينكه، هر مسلماني مكلف به امر به معروف و نهي از منكر است. ظاهر اين حكم و بُعد فقهياش آن است كه كسي كه عالم به حكم شرعي است بايد شخصي را كه عالماً عامداً آن حكم را رعايت نميكند، از باب امر به معروف ونهي از منكر راهنمايي كند. البته امر به معروف و نهي از منكر غير از تعليم و موعظه و ارشاد است، اگرچه ممكن است در بعضي موارد از مصاديق آنها باشد؛ زيرا امر به معرف و نهي از منكر، حتي اگر به نرمي بيان شود، جنبه ولايت و آمريَّت دارد.
در وجوب امر به معروف و نهي از منكر، عدالت و طهارت نفس آمر و ناهي از شرايط آن بهشمار نيامده است، بلكه علم و آگاهي او از آن معروف يا منكر، و احتمال تأثير امر و نهي او و مانند آن جزو شرايط است. اما باطن آن بر اساس رازي كه درباره «نمرة» بيان شد، به عدالت برميگردد؛ يعني آمر به معروف بايد خود مُؤتَمِر بدان بوده، ناهي و زاجر از منكر بايد خود منتهي و منزجر از آن باشد؛ يعني آنچه ديگران را بدان امر ميكند، قبلاً خود عمل كرده باشد و آنچه ديگران را از آن منزجر و نهي ميكند، خود قبلاً منزجر شده باشد. بنابراين، عدالت به عنوان سرّ امر به معروف و نهي از منكر در آمر و ناهي شرط شده است.5 ـ وادي «نَمِرة» كه در حديث شبلي از آن به عنوان «نَمِرات» نيز ياد شده نام منطقهاي وسيع در سرزمين عرفات است كه تقريباً در سَمْتِ مماسِ عرفات با حرم است. امام سجاد(عليه السلام) فرمود: هنگام ورود به اين منطقه بايد آگاه باشيد كه اين سرزمين، سرزمين شهادت، معرفت و عرفان است. يعني همان گونه كه خدا و ملائكه شاهدند، اين سرزمين وسيع نيز شاهد اعمال زائران خانه خداست و كاملاً آگاه است كه حاجي با چه نيّتي آمده و با چه انگيزهاي برميگردد و به آن شهادت ميدهد.
1 ـ كافي، ج 4، ص 224.
2 ـ سوره بقره، آيه 125.
3 ـ ر.ك: (حديث شبلي).
4 ـ مفاتيح الجنان، دعاي كميل.
5 ـ وسائل الشيعه، ج 10، ص 28.
6 ـ بحار، ج 96، ص 261.
7 ـ سوره طه، آيه 7.
8 ـ بحار، ج 96، ص 259. متن كامل اين حديث در صفحات 441 ـ 443 خواهد آمد.
9 ـ بحار، ج 74، ص 402.
10 ـ مفاتيح الجنان، دعاي كميل.
11 ـ سوره همزه، آيات 6 ـ 7.
12 ـ «جبل الرحمة»، جداي از كوههاي اطراف خود، در سرزمين عرفات واقع است. رسولاكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) بر تختهسنگي از اين كوه ايستاد و خطبه معروف عرفات را ايراد فرمود. همچنين سالار شهيدان امام حسين(عليهالسلام) دعاي بلند روز عرفه را در دامنه اين كوه خواندند. بر قلّه جبلالرحمة، قبهاي به نام حضرت آدم(عليهالسلام) قرار دارد كه نمازگزاردن در آنجا مكروه است.
13 ـ بايد توجه داشت آنچه در متن درباره صعود بر «جبلالرحمة» بيان شده ناظر به حديثشبلي است وگرنه بنابر مشهور بين فقها، در روز عرفه بالا رفتن از اين كوه مكروه است. در حديث است كه از امام كاظم(عليهالسلام) سؤال شد: آيا وقوف بر جبلالرحمة در نظر شما محبوبتر است يا وقوف در دامنه و زمينهاي پايين كوه؟ آن حضرت فرمودند:وقوف در دامنه (وسائلالشيعه، ج10، ص11). امام صادق (عليهالسلام) فرمود: همه سرزمين عرفات، محل وقوف است، ليكن بهترين مكان براي وقوف، پايين كوه است: «عرفات كلّها موقف وأفضل الموقف سفح الجبل»(كافي، ج4، ص463). همچنين در روايت ديگري فرمود: هر چه به جبلالرحمه نزديكتر باشد بهتر است: «عرفات كلها موقف وما قرب من الجبل فهو أفضل» (وسائلالشيعه، ج10، ص19).
14 ـ مفاتيحالجنان، اعمال روز عرفه.
15 ـ سوره كهف، آيه 44.
16 ـ سوره اعراف، آيه 156.
17 ـ سوره انعام، آيه 54.
18 ـ سوره اعراف، آيه 156.
مأخذ: (صهباي حج، ص 415).