ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 18 تير 1403
دوشنبه 18 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 16 آذر 1389     |     کد : 12517

سيدالشهداء خازن كتاب مستور است

شخصيت و نهضت امام حسين (ع) به روايت آيت‌الله شجاعي...

شخصيت و نهضت امام حسين (ع) به روايت آيت‌الله شجاعي
خبرگزاري فارس: آيت‌الله شجاعي در شرح زيارت مطلقه امام حسين(ع) مي‌گويد : كتاب مستور، عالمي از عوالم خلقت، كتابي از كتب الهي، عالمي از عوالم وجود است و آنچه در عالم وجود، گذشته و خواهد گذشت، با تمام جزئيات و تفصيل در آن است و سيدالشهداء خازن اين كتاب مستور است. 
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، آيت‌الله محمد شجاعي، در باب شخصيت و نهضت امام حسين (ع) سلسله سخنراني‌هايي را بيان كرده‌اند كه در طول ايام عزاداري ماه محرم منتشر مي‌شود. آنچه در پي مي‌آيد، موضوع سخنراني معظم‌له ترجمه زيارت مطلقه و شرح فرازهايي از آن است.

بسم‌الله الرحمن الرحيم
اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ
اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ
اَشْهَدُ اَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِى الْخُلْدِ
وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ
وَبَكى لَهُ جَميعُ الْخَلايقِ
وَبَكَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ

اين جملاتي كه بيان شد، از زيارت اول از زيارات مطلقه امام حسين (ع) است.
اين عبارات كه بيان كردم، سلامي بود، در عين حال اين جمله‌ها را براي شما ترجمه مي‌كنم و برخي از نكات را درباره امام حسين (ع) و ياران او ذكر خواهم كرد.
در اين دعا مي‌خوانيم؛
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قَتيلَ اللهِ وَابْنَ قَتيلِهِ
سلام بر تو اى حجت خدا و فرزند حجت خدا، سلام بر تو اى كشته راه خدا و فرزند كشته راه خدا
دقت كنيد كه قتيل‌الله ( كشته خدا) از اوصافي است كه استثنائاً در خصوص آن حضرت است. جمله‌اي بسيار پرمعني است؛ وَابْنَ قَتيلِهِ و فرزند كشته خدا كه منظور اميرالمؤمنين است.
اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ
باز اين جمله از مختصاتي است كه در خصوص آن حضرت آمده است، سلام بر تو اي خون خدا و فرزند خون خدا.
اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، سلام بر تو اي بنده بي‌مانند خدا، اين بي‌مانندي‌اش تنها در زمين نيست و در آسمان‌ها هم است.
اَشْهَدُ اَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِى الْخُلْدِ،، شهادت مي‌دهم خون تو در جنت خلد است و آن جا استقرار يافته است.
وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّةُ الْعَرْشِ، اظله عرش به ارتعاش درآمد و به لرزه درآمد وقتي خون تو ريخته شد.
وَبَكى لَهُ جَميعُ الْخَلايقِ، و همه خلايق براي ريخته شدن خون تو گريه كرد.
در اين ميان عرض مي‌كنم كه گريه هر چيزي به تناسب خودش است و همه چيز هم شعور دارد. «ما سميعيم و بصيريم و هوشيم / با شما نامحرمان ما خاموشيم» ما فكر مي‌كنيم كه موجودات شعور ندارند و اين از بي‌شعوري خود ماست كه چنين فكر مي‌كنيم. همه چيز شعور دارد. شعور به خدايش دارد و تبسيح مي‌كند. خود قرآن مي‌گويد. ما نمي‌فهميم، همه چيز خدا را مي‌شناسد، تبسيح هم مي‌گويد و عبوديت هم دارد و ولي خودش را هم مي‌شناسد كه عبارت است از سيد‌الشهداء (ع). گريه كردن بر اساس شناخت است. اما گريه هر چيزي را به تناسب خود حساب كنيد.
در ادامه اين زيارت مي‌خوانيم؛ وَبَكَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ، گريه كرد براي تو و ريخته شدن خون تو و مظلوميت تو آسمان‌هاي هفت‌گانه و زمين‌هاي هفت‌گانه.
وَما فيهِنَّ، و آنچه در اين آسمان‌ها و زمين‌ها هست همه گريه كردند.
وَما بَينَهُنَّ، و آنچه در وسط آنهاست.
وَمَنْ يتَقَلَّبُ فى الْجَنَّةِ وَالنّارِ، آنها كه در جنت و آتش‌اند همه گريه كردند. (خصوصاً اين جمله فهمش براي ما بسيار مشكل؛ اما بسيار اسرارآميز است.)
مِنْ خَلْقِ رَبِّنا، از مخلوفات پروردگارمان.
وَما يرى، و گريه كرد برتو آنچه ديده مي‌شود.
وَما لا يرى، و آنچه ديده نمي‌شود.
اَشْهَدُ اَ نَّكَ حُجَّةُ الله، من شهادت مي‌دهم توحجت خدا هستي.
و بن الحجة وَاَشْهَدُ اَنَّكَ قَتيلُ اللهِ وابْنُ قَتيلِهِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ ثارُ اللهِ وَابْنُ ثارِهِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ،
اين جمله عجيبي است. وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، فرد بي‌مانند در آسمان‌ها و زمين، يعني در خلقت، بنده‌اي از بندگان خدا و مخلوقي از مخلوقات خدا، اين حساب را داشته باشد كه آن حضرت دارد، ندارد.
وتر، بي‌مانند خدا. خودش از لحاظ حامل ولايت مطلقه بودن، فرزند پيامبر (ص) بودن، فرزند فاطمه زهرا (س) بودن، فرزند اميرالمؤمنين (ع) بودن، آن مظلوميت‌ها را به آن نحو تحمل كردن خود و اهل بيت و انصارش به صورت بي‌سابقه در ابعاد عجيب، آن هدف عالي كه در اين تحمل مظلوميت داشت، آن هدف عالي كه براي سيد‌الشهدا (ع) بود در احياي توحيد.
يكي از خصوصيات آن حضرت كه در اين زيارت‌ها به چشم مي‌خورد اين است كه «السلام عليك يا شريك القرآن» در حفظ اساس توحيد، اساس قسط، اساس عدل، توحيد. در حفظ اساس توحيد، شريك قرآن است. اين يكي از خصوصياتي است كه در زيارت‌ها به چشم مي‌خورد، با اين قيام و نهضتش با آن تحمل و مظلوميتش، با آن كيفيتي كه بود، با آن كميتي كه بود، با خصوصياتي كه خود حضرت داشت، با تمام جزئيات كه بود، در مواقع و شرايط خاص كه مسأله پيش آمد، از اول تا آخر؛ هدفي كه براي ريخته شدن خون آن حضرت و براي تحمل آن مصائب، آن حضرت داشت، اين هدف، هدف بي‌مانند است.
خودش بي‌مانند است. حامل ولايت مطلقه است. و هدفي هم كه داشت و پياده شد هم بي‌مانند است.
اگر قيام سيد‌الشهداء نبود، اين را يقيناً بدانيد ـ اگر دقت كرده باشيد در حالات آن حضرت و مسايلي كه تاريخ ضبط كرده است و روايات گفته است ـ اگر نبود قيام آن حضرت، او بايد قيام مي‌كرد، قيام آن حضرت با آن خصوصيات و فضيلت و منزلت و آن تحمل و مظلوميت‌ها، آن شجاعت‌ها و رشادت‌ها، اگر نبود، يقين بدانيد كه الان اثري از اسلام نبود و حتي احدي نمي‌توانست در گوشه خلوتي نماز بخواند.
يكي از جمله‌ها اين است؛ «السلام عليك يا شريك القرآن» قرآن چطور در حفظ اساس توحيد و صراط مستقيم و اهل حقيقت نقش دارد، همان نقش را سيد‌الشهدا (ع) دارد.
شريك قرآن است. فرد بي‌مانند است. يعني او را به صورت يك مخلوق بي‌مانند در همه ابعادي كه به آن حضرت مربوط است، نه تنها در زمين ـ آنها كه مي‌شناسند ـ بلكه در ملكوت هم او را به عنوان وتر الله مي‌دانند.
با تكيه بر همين جمله وِتْرُ اللهِ الْمَوْتُورُ، من به اين جمله اشاره مي‌كنم از خصوصيات آن حضرت و ياران چند مورد را اشاره مي‌كنم.
وقتي خودش وِتْرُ اللهِ است، با اين توضيحي كه بيان شد، اين را هم توجه داشته باشيد كه ياران و انصار آن حضرت و آنها كه در ركاب آن حضرت با آن حضرت شهادت رسيد، آنها هم حساب استثنايي دارند؛ اما اول در خصوص خود آن حضرت اينها كه معلوم است كه خصوصياتش چيست. حامل ولايت مطلقه است. فرزند حضرت رسول (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و فاطمه زهرا (س) است. پدر ائمه (ع) است. اينها همه در جاي خود، وارث همه انبياست.
دقت كرده‌ايد كه وارث همه انبياء يعني چه؟ وارث عموم همه انبياست. اين از جمللاتي است كه در زيارت‌هاي آن حضرت به چشم مي‌خورد. زيارت‌ها هم همه از لسان ائمه (ع) است. وارث علوم همه انبياست. وارث انبياء الوالعزم از علوم و غيرعلوم آنهاست. وارث آنها علي الاطلان است در زيارت وارث مي‌خوانيم؛ السلام عليك يا وارث آدم صفة‌الله، السلام عليك يا نوح نبي‌الله، السلام عليك يا وارث ابراهيم خليل‌الله، السلام عليك يا وارث موسي كليم‌الله، السلام عليك يا وارث عيسي روح‌الله، تا السلام عليك يا وارث محمد رسول‌الله، السلام عليك يا وارث علي ولي‌الله، يا وارث فاطمه يا وارث ابي محمد الحسن المجتبي.
حضرت، وارث علوم همه انبياء، وارث الوالعزم از همه جهات و وارث رسول اكرم كه اشرف الخلايق و اقرب الخلايق و اول الخق است. وارث همه اينهاست. حجت خدا بر همه آسمان و زمين است و در ملكوت و ناصوت است.
ولي خداست. همه آن خصوصيات كه در جامعه كبيره براي حاملان ولايت مطلقه است، همه آن خصوصيات را حضرت سيد‌الشهدا دارد.
در زيارت نيمه رجب و اول رجب و نيمه شعبان اين جمله است، «السلام عليك يا سفير‌الله وبن سفيره» سلام بر تو اي سفير خدا و فرزند سفير.
در همان زيارت، جمله ديگر اين است، «السلام عليك يا خازن الكتاب المستور» سلام بر تو اي خازن كتاب مستور. اين جمله بسيار عجبي است. بسم‌الله الرحمن الرحيم، وَالطُّورِ، وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ، فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ، وَالْبَيتِ الْمَعْمُورِ (سوره مباركه طور)
آن كتاب مستور كه همه آنچه بوده و خواهد بود و هست، همه در آن است، خازنش حضرت امام حسين (ع) است.
از اينها در زندگي حضرت گاهي بروز مي‌كرد، اينكه خازن كتاب ستور است، آنچه در خلقت گذشته و خواهد آمد و آنچه هست، با تمام جزئياتش نزد آن حضرت بود.
كتاب مستور، عالمي از عوالم خلقت، كتابي از كتب الهي، عالمي از عوالم وجود است و آنچه در عالم وجود، گذشته و خواهد گذشت، با تمام جزئيات و تفصيل در آن است، عالمي است.
اين عالم در وجود كيست؟ يا وجود چه كسي شامل اين عالم است؟ سيد‌الشهداء‌ (ع). البته تعبير دوم درست است. اين وجود حقيقت نوري حضرت بالاتر از اينهاست.
گاهي هم از اين خازن كتاب مستور بودنش جمله‌هايي را مي‌شنيدند. مثل صحبتي كه ظهر عاشورا با عمرسعد كرد و به او فرمود كه به تو وعده حكومت ري داده‌اند كه اين جنايات را انجام مي‌دهي؛ اما بدان كه اين وعده محقق نخواهد شد و مي‌بينم روزي را كه سربريده‌ات را بر سر چوبي قرار داده‌اند و كودكان براي بازي كردن به آن سنگ مي‌زنند.
كسي در جريان كربلا به امام جسارت كرد. گفت: بشارت باد بر تو آتش! امام گفت: خدايا! به آتشي بكش. فوراً اسبش فرار كرد و بعد لگدمال و تكه‌تكه‌اش كرد.
روايت است از ائمه (ع) كه مي‌دانيد اين تحمل مصائب براي چيست؟ گفت اگر آن حضرت همان روز، يك دعا مي‌كرد به طرفة‌العيني از چيزي اثري باقي نمي‌ماند؛ اما خواست بفهماند كه تسليم و رضا در برابر خدا براي رضاي خدا و احياي توحيد يعني چه. خواست اين را بفهماند. 


نوشته شده در   سه شنبه 16 آذر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode