ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 7 آذر 1403
چهارشنبه 7 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 8 مهر 1389     |     کد : 9905

سفر به شهر كوچه‌هاي عاشقي

اينجا قونيه است، شهر كوچه‌هاي عاشقي، كوچه‌هاي شمس و مولانا، دامن‌دامن عاشق‌شدن و دنيا دنيا دل بريدن از دنيا، پس وقتي وارد مي‌شوي اذن بطلب و چه اذني برتر از اسماءالله؛ «يا الله»؛ يا «يا حبيب»، «يا جميل» و...

 اينجا قونيه است، شهر كوچه‌هاي عاشقي، كوچه‌هاي شمس و مولانا، دامن‌دامن عاشق‌شدن و دنيا دنيا دل بريدن از دنيا، پس وقتي وارد مي‌شوي اذن بطلب و چه اذني برتر از اسماءالله؛ «يا الله»؛ يا «يا حبيب»، «يا جميل» و...
وقتي وارد مي‌شوي همه بايد جان باشي و عشق و حضور وقتي قدم به قونيه مي‌گذاري هيچ باش؛ هيچ هيچ تا مولانا شوي و به خاطرآور در اين پس‌كوچه‌هاي عاشقي خورشيدي به كهكشاني گفته است:

گفت كه تو شمع شدي قبله اين جمع شدي

و كهكشان در پاسخ خورشيد گفته است:
جمع نيم شمع نيم دود پراكنده شدم

وقتي به قونيه قدم مي‌گذاري وضوي جان بگير؛ دلت را بشوي و نظر به تمام ماوراهايي بيفكن كه شايد تاكنون كمتر فرصت غوطه‌خوردن در آنها را يافته‌اي و آن گاه ترديد نكن كه همانند خودش دلت اطلسي نو مي‌بافد و دشمن اين همه ژنده از جنس دنيا مي‌شوي

« تابش جان يافت دلم وا شد و بشكافت دلم
اطلس نو بافت دلم، دشمن اين ژنده شدم.»

به قونيه خوش آمديد
قونيه هم‌اكنون با حدود يك ميليون نفر جمعيت پنجمين شهر پرجمعيت تركيه است كه در جنوب‌غربي اين كشور واقع شده است و از جمله مهم‌ترين شهرهاي اين كشور محسوب مي‌شود؛ در طول تاريخ 2 عامل مهم بر اهميت و جايگاه اين شهر تاثير داشته‌اند؛ يكي اين‌كه اين شهر بيش از 2 قرن پايتخت سلجوقيان بوده است و دوم اين‌كه مزار مولانا نگاه همگان را به اين شهر جلب كرده است.
در تاريخ نقل است كه از ديرزمان‌ها نيز قونيه شهري معتبر و مهم بوده است به شكلي كه در زمان مولانا جمعيت اين شهر حدود 400 هزار نفر تخمين زده مي‌شده است و البته باتوجه به اين‌كه در آن زمان قونيه پايتخت حكومت سلجوقيان بوده است، مسلم است كه اين شهر اهميت زيادي داشته است.
قونيه در 225 كيلومتري آنكارا واقع شده است و كم از آثار باستاني ندارد و به دليل همين تنوع آثار باستاني بسياري از كارشناسان از اين شهر به عنوان پايتخت تمدن اسلامي ياد مي‌كنند. قونيه يك شهر مذهبي است كه هم‌اكنون علاوه بر مذهب و تاريخ، رنگ صنعتي نيز به خود گرفته است، البته بدون اين‌كه گردي بر اعتقادات مردمش بنشاند؛ البته بر جهانگردان سخت نمي‌گيرند، اما ورود به فضاي زيارتي مولانا براي زنان نيازمند پوشش اسلامي است و مردان نيز بايد در پوشش خود احترام حرم را رعايت كنند.
قونيه شهر مولاناست، شهر خاندان مولانا، پدر مولانا، بهاءولد؛ پدر و پسري كه به همراه ساير خاندان‌شان در اين ديار به خواب ابدي فرو رفته‌اند و در كنار يكديگر آرام گرفته‌اند
قونيه در اين سال‌ها يك شهر صنعتي نيز شده است؛ صنعتي كه در پس سنت شكل گرفته است اما هركدام در جايگاه خودشان اهميت خاص خودشان را دارند. به عبارت بهتر، در اين شهر نه سنت و نه مدرنيته و نمادهاي آن مانعي در برابر يكديگر محسوب نمي‌شوند. به همين سبب قونيه كنوني در عمل به 2 بخش تقسيم شده است، بخش سنتي و قديمي كه پيرامون موزه و مقبره مولانا شكل گرفته است و بخش مدرن آن كه خارج از اين فضا و به شكل ساختمان‌هاي سر به فلك كشيده شكل گرفته است. قونيه علاوه بر تاريخي كه در دل خويش نهفته دارد، از طبيعت نيز به دليل موقعيت جغرافيايي‌اش كم نصيب ندارد؛ وجود چشمه‌هاي آب‌گرم در اطراف قونيه، باغ‌هاي پرشكوفه در فصل بهار و كوهستان‌هاي اطراف آن تنها بخشي از اين نعمات محسوب مي‌شوند. به لحاظ آثار تاريخي حدود 4500 اثر تاريخي ثبت شده در قونيه وجود دارد كه بيشترين آن همان متعلق به زمان مولانا و حاكميت سلجوقيان است و اگر در بخش قديمي و تاريخي قونيه قدم بزنيد تقريبا در هر يكصد قدم مسجدي، بنايي يا موزه‌اي خودنمايي مي‌كند.

قونيه‌گردي
دقيقا بستگي دارد كه شما در قونيه دنبال چه مي‌گرديد و دلتان بي‌تاب چيست و با چه آرام مي‌گيرد.‌ به صورت كلي گردشگران قونيه به 3 دسته تقسيم مي‌شوند.
دسته نخست كه بيشتر اهالي بومي و ترك هستند، نگاه‌شان به مولانا فراتر از يك مراد است و بيش از آن‌كه با افكار او آشنا باشند، دل به بزرگي او سپرده‌اند و براي اين افراد قونيه يعني حرم حضرت مولانا و سجده كردن و نيايش و عبادت.
دسته دوم، بازديدكنندگان گروه‌هاي مختلف جهانگرد بويژه جهانگردان اروپايي هستند كه به مقصد تركيه، آناتولي و ديدني‌هايش سفر كرده‌اند؛ براي اين دسته از مسافران قونيه تنها يك شهر است همانند ساير شهرهاي قديمي و باستاني كه در كتاب‌ها از آن نگاشته‌اند و مسافران را به ديدار آن ترغيب كرده‌اند، به همين دليل آنها به يك بازديد چند ساعته اكتفا مي‌كنند و قونيه را سريع ترك مي‌كنند و به منزلي ديگر مي‌شتابند.
و دسته سوم كه بيشتر به صورت فردي سفر مي‌كنند مريدان مولاي رومند و دلبسته در كتاب عشقش دارند و معناي كلام الهي را در كلام او جستجو مي‌كنند؛ براي آنها قونيه فراتر از يك روز و يك شهر است؛ قونيه يعني كوچه‌هاي عاشقي، يعني مثنوي خواندن، يعني غزل‌هاي طربناك، دست بر آسمان بردن و طلب معنا كردن. دسته سوم هر چند در هر فصلي از سال ممكن است به اين شهر سفر كنند، مثلا بهارهاي شورانگيز قونيه را به ياد مولانا سپري كنند و يا اين‌كه به تابستان معتدل و باغ‌هاي مرام دل بسپارند؛ اما در دو زمان مشخص پاييزي عاشقان بيشتر به گنبد سبز رنگ قونيه توجه دارند. يكي آغازين روزهاي پاييز30 سپتامبر، 8 مهر است كه مصادف با زادروز ولادت مولاناست و ديگري روزهاي پاياني پاييز 17 دسامبر مصادف با 26 آذرماه سالگرد وفات مولاناست.

زمين لقمه چرب مي‌خواهد
به‌طور كلي به دليل نوع نگاه مولانا به مرگ، سالروز وفات او بيش از سالروز ولادتش در قونيه مورد توجه است، به همين دليل بسياري از مريدان او به ياد 5 جمادي‌الآخر سال 675 كه آن را مصادف با 17 دسامبر يا 26 آذرماه سالروز وفات مولانا مي‌دانند در قونيه گردهم مي‌آيند و آن روز شگرف سرد سال 675 را در جان‌شان زمزمه مي‌كنند كه مولاي روم در واپسين روزهاي عمرش در تبي تند مي‌سوخت و به خاطر مي‌آورند روزهاي پاياني پاييزي را كه زلزله‌اي آرام زمين قونيه را مي‌لرزاند و او ديگران را آرامش مي‌داد و مي‌گفت زمين لقمه چرب مي‌خواهد و چون مرا در كام كشد آرام خواهد يافت و به ياد روزهايي كه فرزندش سلطان ولد را بر بستر تب‌آلود خويش آرام ‌بخشيد و به عنوان پاياني‌ترين غزل زندگيش سرود كه:

رو سر بنه به بالين تنها مرا رها كن
ترك من خراب شب گرد مبتلا كن

و به ياد اين موج سودا روزهاي بين 26 ـ20 آذرماه همه ساله غلغله‌اي در قونيه برپاست، سماع است و جانفشاني و ذكر حق و در اين روزهاي سرد سرما نيست، همه آتش است و عشق كه جان‌ها را روشني و گرما مي‌بخشد؛ بنابراين اگر قصد سفر به قونيه را داريد بايد بدانيد كه تنها در اين هفته رقص سماع در قونيه برپا مي‌شود.

ساير اماكن قونيه
قونيه شهر مولاناست، شهر خاندان مولانا، پدر مولانا، بهاءولد؛ پدر و پسري كه به همراه ساير خاندان‌شان در اين ديار به خواب ابدي فرو رفته‌اند و كنار يكديگر آرام گرفته‌اند؛ بنابراين بالاترين راز قونيه‌گردي مزار خداوندگار عشق، مولاناست؛ اما به سبب موقعيت خاص و تاريخي قونيه ساير اماكني كه در قونيه مورد توجه است به قرار زير است:
موزه مولانا: در جوار مقبره مولانا واقع شده است و در واقع همان باغچه خانوادگي مولانا بوده است كه علاءالدين كيقباد، پس از مهاجرت خانواده مولانا به بهاءولد براي زندگي هديه كرده است و پس از آن موطن و مدفن مولانا، پدرش، فرزندانش و مريدانش شده است.
تربت و مسجد منتسب به شمس تبريزي: براساس اسناد تاريخي موجود، هيچ سندي دال بر دفن شمس تبريزي در قونيه موجود نيست؛ اما با اين حال دولت تركيه مسجدي را كه منتسب به وي است به عنوان مقبره شمس اعلام كرده است. كساني كه معتقدند شمس در اين مسجد دفن است براين باورند حسودان شمس را كشته‌اند و در چاهي كه در اين مسجد است، انداخته‌اند. معتبرترين سند در ارتباط با مقبره شمس مربوط به شهرستان خوي است و برخي از اسناد نيز حكايت از دفن شمس در تبريز دارد.
مسجد علاءالدين كيقباد: به اين مسجد، مسجد 4 پادشاه نيز مي‌گويند. اين مسجد در نزديكي تپه علاءالدين قرار دارد و منبر چوبي و منبت‌كاري شده‌اش بسيار زيباست و از آثار هنري دوره سلجوقيان محسوب مي‌شود. اين مسجد در واقع محل وعظ و خطابه پدر مولانا و بعد از آن، خود مولانا بوده است.
باغ‌هاي مرام: باغ‌هاي مرام منطقه ييلاقي حاشيه قونيه است كه به‌عنوان محل زندگي تابستاني مولانا و مريدانش مورد استفاده قرار مي‌گرفته است و بخش مهمي از اشعار مثنوي در اين مكان سروده شده است و همچنين مجالس سماع نيز در اين مكان برگزار مي‌شده است و علاوه بر اينها موزه اثرهاي چيني، موزه اينچه مناره، مسجد عزيزيه، مسجد سلطان سليم، كاخ سلجوقي (كاخ علاءالدين)، موزه باستان‌شناسي، موزه آتاتورك، موزه آنتوگرافي، موزه قويون اوغلي، كتابخانه يوسف آقا، مقبره طاووس بابا، مقبره آتش‌باز ولي و... اينها همه جاهاي ديدني كوچه‌هاي باغ‌هاي عاشقانه قونيه است كه رازها در دل دارد و با تو سخن مي‌گويد و بيشترين اين آثار متعلق به همان زمان مولانا و كيقباد، پادشاه سلجوقي هم‌عصر مولاناست كه بنا به دعوت او بهاءولد و بسياري ديگر از فرهيختگان پارسي به قونيه هجرت كردند. اگر در اين سرزمين قصد سوغات كرديد با خود از جنس كلام بياوريد، از جنس مولانا، از جنس دوستي، از جنس شعر و ادبيات ناب ايراني، از جنس زندگي و محبت؛ هر چند فرش‌ها و قاليچه‌هاي تركي و صنايع دستي و انواع بافته‌هاي ترك‌انبان‌ زيباي‌تان را پر خواهد كرد؛ اما فراموش نكنيد كه اينجا قونيه است سرزمين شعر و ادبيات ايراني، سرزمين پس‌كوچه‌هاي عاشقانه شمس، حسام‌الدين چلبي، صلاح‌الدين زركوب و جلال‌الدين محمد كه در دلش چه اسرار عيان گشت و به رسم امانت ميان ما نهاد؛ شما نيز به طلب عشق برويد و ايمان بياوريد كه او با دستاني پر از نيايش و نسيم در انتظار است....

مريم چهاربالش / جام جم




نوشته شده در   پنجشنبه 8 مهر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode