«تاريخ علم غرب» نوشته جان گريبين و با ترجمه رضا خزانه با بهاي 11500 تومان از سوي انتشارات فاطمي منتشر شده است،عرضه مي شود.
گوشه‌هايي از كتاب را براي آشنايي بخوانيد؛
مهم ترين آموزه علم درباره جايگاه ما در جهان اين است که ما خاص نيستيم. روند اين آگاهي با کار نيکولاس کوپرنيک در قرن شانزدهم آغاز شد که بيان کرد زمين در مرکز جهان قرار ندارد و هنگامي تکميل شد که گاليله در قرن هفدهم با استفاده از تلسکوپ اين حقيقت سرنوشت ساز را نشان داد که زمين در واقع سياره اي است که به دور خورشيد مي گردد.
اخترشناسان در جريان موجي از اکتشافات پي در پي در طي قرن هاي بعدي دريافتند که همان طور که زمين سياره اي معمولي است، خورشيد هم ستاره اي عادي (يکي از چند صد ميليارد ستاره در کهکشان راه شيري) و خود کهکشان راه شيري هم کهکشاني معمولي است (يکي از چند صد ميليارد کهکشان در جهان قابل مشاهده). آنها در اواخر قرن بيستم تا آنجا پيش رفتند که اظهار کنند، جهان ما به احتمال زياد بي همتا نيست.
در همين اوضاع و احوال، زيست شناسان تلاش کردند که گواهي دال بر گونه اي نيروي حياتي بيابند که موجودات زنده را از ماده بي جان متمايز کند و در اين کار ناکام ماندند و به اين نتيجه رسيدند که حيات، شکل نسبتاً پيچيده اي از شيمي است. براي مورخ رويداد جالبي است که آندرياس وساليوس کتاب درباره ساختار بدن انسان را که نقط? عطفي در آغاز تحقيقات زيست شناسي بدن انسان بود در سال 1543 منتشر کرد، همان سالي که کوپرنيک سرانجام کتاب درباره گردش اجرام سماوي را منتشر کرد. به موجب اين هم زماني، سال 1543 نشان مناسبي به عنوان زمان آغاز انقلاب علمي است که ابتدا اروپا و سپس دنيا را دگرگون کرد.
جان گريبين، مورخ علم و اختر فيزيکدان، سفر هيجان انگيز خود را از سال 1543 ميلادي آغاز مي کند. گريبين با بياني روشن و موجز به تشريح تحولات علم غرب در حوزه هايي همچون نجوم، زيست شناسي، زمين شناسي، شيمي، فيزيک، ژنتيک و نظريه مهبانگ در طول پانصد سال گذشته تا دوران معاصر مي پردازد. در طول اين سفر پرماجرا، در ميان چهره هاي مشهوري مانند کوپرنيک، داروين و اينشتين به چهره هاي مشهور ديگري برمي خوريم که علاوه بر آفرينش علمي، ماجراهاي ديگري نيز آفريدند: از جمله وساليوس که براي پيشبرد پژوهش هايش از نبش قبر و دزديدن جنازه خودداري نمي کرد؛ نيوتون که به خودبيني و ستيزه جويي با رقبايش شهرت داشت و نام آنها را از کتاب هاي تاريخ حذف مي کرد؛ گرگور مندل، کشيش موراويايي که پايه گذار ژنتيک مدرن است و لويي آگاسي که آنقدر در اثبات وجود دورانهاي يخبندان در گذشته پافشاري مي کرد که براي اثبات مدعاي خود، همکارانش را به بالاي کوه کشاند.
اين کتاب در پنج دفتر تنظيم شده است. از دل دوران تاريک قرون وسطي، بنيان گذاران، عصر روشنگري، تصوير بزرگ و عصر جديد. ايده محوري گريبين در سراسر کتاب، بررسي تحولات علم در قالب گام هاي تدريجي و کوچک و رد نظريه انقلاب هاي علمي توماس کوهن است.