در سالهاي اخير با گسترش شبكههاي تلويزيوني، شبكههاي استاني هم جايگاه ويژهاي براي خودشان پيدا كردهاند. شبكههايي كه هر كدام برخاسته از نقاط مختلف كشورمان هستنداز شمال گرفته تا جنوب، از جنوب گرفته تا غرب و... .
حال به واسطه اين گستردگي و افزايش شبكههاي سيما اين فرصت براي تمام ايرانيان به وجود آمده كه شاهد مناطق مختلف ايران و آشنايي با لهجههاي مختلف باشند از شمال گرفته تا آبادان، از شيراز گرفته تا اصفهان و ديدن و شنيدن اين گويشها نهتنها گوش را نوازش ميدهند بلكه روح آدمي را نيز با طراوت ميكنند. هر چند در اين بين هستند معترضاني كه به استفاده از لهجههاي مختلف در آثار نمايشي ايراد ميگيرند.
به هر حال بايد بدانيم كه ايران فقط تهران نيست و آداب مختلف ايراني نيز بايد فرصت ديده شدن را در شبكههاي ملي پيدا كنند. به سراغ تعدادي از هنرمندان رفتيم تا در ارتباط با اين موضوع كه استفاده از لهجه در آثار نمايشي چقدر خوب يا بد است صحبت كنيم. ابتدا مسعود بهبهانينيا كه خود جنوبي و اهل خرمشهر است در رابطه با اين موضوع با ما سخن گفت.
نبايد هنر را تنها به تهران اختصاص دهيم
مسعود بهبهانينيا، نويسنده مجموعههاي تلويزيوني كه اخيرا سريال «فاصلهها» را از او شاهد بوديم در ارتباط با استفاده از لهجههاي مختلف در آثار نمايشي تلويزيون گفت: اگر لهجهها خوب و درست به كار برده شوند، خوب است، چرا كه تمام ايران، تهران نيست و بايد تمركززدايي بكنيم. وي در ادامه گفت: وظيفه ما اين است كه تمام مردم ايران را با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف آشنا كنيم و در اين صورت است كه رسانه معناي مليبودنش را پيدا ميكند اما به شرط آن كه يكسان فرهنگسازي كنيم. بهبهانينيا معتقد است استفاده از لهجههاي مختلف ميتواند به شيرينتر شدن كار كمك كند و مخاطب گستردهتري را به خود جذب كند.
اين نويسنده در رابطه با اين سوال كه چه كنيم تا اعتراض مخاطبان شهرستاني كمتر شود گفت: اساسا فرهنگسازي كار مشكلي است. براي مثال لطيفههاي بسياري در ارتباط با لهجهها و قوميتهاي مختلف از ديرباز وجود داشته است. براي همين اين ذهنيت در مردم ما وجود دارد و استفاده از لهجه يعني تمسخر يك قوم يا مردم يك استان يا شهر، اما ما نبايد تنها به اين دليل صورت مساله را پاك كنيم، بلكه بايد سعي كنيمكارمان به سمت هجو نرود و از طرفي مخاطب را قانع كنيم كه هيچ گاه قصدمان مسخره كردن لهجه آنها نيست.
بهبهانينيا در ادامه گفت: براي مثال خيليها متوجه تفاوت لهجه اصفهاني اصيل در سريال «در مسير زايندهرود» نشدند اما خود اصفهانيها به اين مساله پي بردند. به هر حال نبايد حساسيت زيادي به خرج بدهيم و بهتر است وقتي ميخواهيم به سراغ لهجهها برويم از بازيگران شهرستاني استفاده كنيم. وي در آخر به اين نكته اشاره كرد: بهتر است هنر را تنها به تهران اختصاص ندهيم.
بايد حساسيتها را كنار بگذاريم
هادي مقدمدوست، فيلمنامهنويس است و تا به حال آثار زيادي را به نگارش درآورده كه از جمله آن ميتوان به فيلم « بيپولي» ساخته حميد نعمتالله اشاره كرد. اين نويسنده در ارتباط با استفاده از لهجه در آثار تلويزيوني گفت: اين كار نهتنها اشكالي ندارد، بلكه باعث ميشود مردم نقاط مختلف هم با لهجههاي گوناگون ايران آشنا شوند. مقدمدوست ميگويد: براي مثال ساخت سريال در مسير زايندهرود اتفاق خوبي بود و همين كه تمام داستان در اصفهان ميگذشت نكته قابل توجهي بود چرا كه تمام ايران، تهران نيست و بهتر است تهيهكنندهها و كارگردانهاي ديگر هم به شهرستانهاي مختلف بروند تا با مناطق متفاوت هم آشنا شوند.
مقدمدوست افزود: اين كار باعث ميشود مردم مناطق مختلف اين فرصت را پيدا كنند تا شهر خود را در رسانه ملي ببينند. اين فيلمنامهنويس در پاسخ به اين سوال كه چرا برخي به استفاده از لهجهها در آثار تلويزيوني معترض هستند، گفت: تعداد اين افراد زياد نيست. معمولا افرادي كه راضي هستند ساكتاند و افرادي كه ناراضياند، سروصدا ميكنند. مقدمدوست به اين نكته اشاره كرد كه در شروع راه حتما كاستيهايي وجود دارد و قطعا اجراي لهجه براي بازيگران هم مشكل است اما اگر اين مساله باب شود مشكلات به مرور برطرف ميشوند. بنابراين بهتر است صورت مساله را پاك نكنيم و تلويزيون راهي را كه آغاز كرده ادامه دهد. اين فيلمنامهنويس در ارتباط با استفاده از زيرنويس در بعضي از سريالهاي محلي گفت: براي سريالهايي كه مثلا به زبان آذري ساخته ميشوند اين روش خوب است و به نظرم حتي الزامي است آن هم براي اين كه مخاطب درك بهتري از قصه پيدا كند ولي در نهايت اگر فارسي صحبت شود، بهتر است.
هادي مقدمدوست در پاسخ به اين سوال كه با معترضان اين مساله چه بايد كرد، گفت: تعداد معترضان خيلي نيست و بايد زمان بگذرد تا آنها با اين پديده تازه آشنا شوند. ما بايد حساسيتها را كنار بگذاريم و حق قوميتهاي مختلف است كه در تلويزيون ديده شوند چون اين رسانه مختص به تهران نيست و نميشود قيد اين مساله را زد و هرگز به سراغش نرفت. به هر حال بايد رضايت آنها را هم بگيريم.
نبايد به بازيگران خرده گرفت
مهدي سلطاني را حالا ديگر همه ميشناسند آن هم به واسطه نقش حاج بهزاد در سريال «در مسير زايندهرود». اين بازيگر در ارتباط با اين سوال كه استفاده از لهجههاي مختلف چقدر خوب يا بد است، گفت:
بستگي دارد هدف ساخت آن اثر چه باشد. اگر مستند است خب بايد لهجهها درست و صحيح ادا شوند و اگر درام است حتما نبايد عين همان لهجه مورد نظر صحبت شود. ضمن اين كه اگر از بازيگران بومي هم استفاده شود خوب است.
بازيگر سريال در مسير زايندهرود در ادامه به اين نكته اشاره كرد كه بايد ظرفيت مخاطبان را بالا ببريم و آنها را به جايگاهي برسانيم كه متوجه شوند استفاده از لهجههاي مختلف براي مسخره كردن نيست و از طرفي تهيهكنندهها هم نبايد از اين موضوع استفاده ابزاري كنند.
مهدي سلطاني در ارتباط با اين كه چرا اكثر بازيگران نميتوانند لهجهها را درست ادا كنند گفت:اگر قرار باشد كاري را با كيفيت بسازيم بايد شرايطش هم فراهم شود. براي مثال ما در مسير زايندهرود را در عرض 4 ماه ساختيم بنابراين نميشود انتظار معجزه داشت و بايد براي رسيدن به نتايج مطلوب، شرايط را هم فراهم كنيم. به همين دليل نميشود به بازيگران اين گونه آثار خرده گرفت.
بايد شبكههاي استاني را جدي بگيريم
هوشنگ حريرچيان، بازيگر اصفهاني و خوشلهجه اصفهاني را حتما به ياد داريد. آخرين كار او سريال آشپزباشي بود. وي استفاده از لهجهها را اينگونه ارزيابي كرد و گفت: اين مساله و روند آن در كارهاي تلويزيوني مفيد و قابل تقدير است، اما به شرط آن كه لهجهها به سخره گرفته نشوند و كار به طنز تبديل نشود.
اين بازيگر قديمي گفت: در ايران لهجههاي مختلفي داريم و براي همين بهتر است لهجهها را صحيح تلفظ كنيم و تقليد نكنيم.
حريرچيان معتقد است كه همه لهجهها بايد در تلويزيون خودنمايي كنند، اما درست و مطلوب.
حريرچيان در پاسخ اين سوال كه شبكههاي استاني تا چه حد ميتوانند روي اين مساله اثر بگذارند، گفت: اگر شبكههاي استاني كار مطلوب بسازند، حتما مخاطبان زيادي را هم خواهند داشت و به واسطه آنها مخاطب ميتواند با لهجههاي صحيح هر شهر آشنا شود. پس بايد سريالهاي شبكههاي استاني را نيز جدي بگيريم.
نبايد از لهجهها استفاده ابزاري شود
مهرداد ضيايي، بازيگر و مشاور لهجه مجموعه در مسير زايندهرود بوده است. او خود اصفهاني است و با اين لهجه بخوبي آشناست. اين هنرمند در ارتباط با اين مساله كه بهرهگيري از لهجههاي مختلف چقدر ميتواند روي آثار تلويزيون اثر بگذارد، گفت: اگر لهجهها درست و صحيح باشند و از آنها استفاده ابزاري نشود، خوب است و باعث ميشود كه ارتباط دوستي و صميمياي بين قوميتهاي مختلف شكل بگيرد. متاسفانه سريالهاي ما هم از واقعيت جامعه دور هستند و هم به طبع از لهجههاي مختلف.
ضيايي در پاسخ به اين سوال كه طبيعتا همه مردم با لهجهسازي مختلف آشنا نيستند و از اين نظر ديدن اين گونه آثار برايشان چندان جذابيت ندارد، گفت: شايد اين طور به نظر برسد اما اگر كار از لحاظ كيفي خوب باشد حتما مخاطب خود را جذب ميكند به شرط آن كه حد و اندازه همه چيز رعايت شود. از آهنگ و گويش گرفته تا كارگرداني و غيره.
اين بازيگر اصفهاني در مورد نوع ادا كردن لهجهها توسط بازيگران تهراني گفت: سازندگاني كه قصد دارند از لهجه در كارهايشان استفاده كنند بايد جلسات دورخواني را افزايش دهند و به بازيگر هم اجازه بدهند تمرين بيشتري داشته باشد. البته متاسفانه بازيگراني كه تئاتر كار نكردهاند، به لحاظ بيان، مشكل دارند و كمتر ميتوانند لهجه مورد نظر را صحيح ادا كنند. وي در آخر گفت: اگر از بازيگران بومي در اين گونه كارها استفاده كنيم، بهتر است، چرا كه آنها ميتوانند راهگشاي خوبي براي سايرين باشند.
حرف آخر اين است كه بايد بدانيم همه جاي ايران سراي ماست و فرقي نميكند كه كرد باشيم يا آذري، شيرازي باشيم يا گيلاني... مهم اين است كه همه ما ايراني هستيم و اگر به سراغ نشان دادن دياري از ايران ميرويم، صرفا به خاطر سخره گرفتن يا به طنز كشيدن كارمان نيست. لهجههاي مختلف ايران زمين شايد نشانه خوبي باشند براي اتحاد ملي. پس بايد در كنار هم بخنديم و نه به هم.
محبوبه رياستي / جام جم