پايگاه خبري "ربل نيوز " در مقالهاي با اشاره به تحريمهاي شديد غرب عليه ايران مينويسد: آمريكا در امر كردن خواستههاي سياسي خود به ايران شكست خورده است و اين شكست را بهانهاي براي تنبيه كردن مردمان قرار ميدهد.
به گزارش فارس، پايگاه خبري "ربل نيوز " (Rebel News) در مقالهاي به قلم "كوروش ضيابري " مينويسد: پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1979 كه رژيم آمريكايي "محمدرضا شاه پهلوي " سرنگون شد، ايران با تحريمهاي مالي سختي از سوي ايالات متحده و متحدين اروپايي آن كه به دكترين مواجهه با ابر قدرتهاي پس از انقلاب ايران و رد ارزشهاي ليبرال دموكراسيهاي غربي تمايل نداشتند، روبرو شد.
انقلاب 1979 كه پاياني بر سلطنت 2500 ساله در ايران بود بر محور ارزشهايي الهي و خدايي بود كه غرب فاخر و مجلل از آن بيزار بود و آن را رد ميكرد. ايرانيان تحت رهبري معنوي "امام خميني "، اعلام كردند كه نيازي به حمايت ابرقدرتهاي غرب و شرق ندارند و بر پاي خود خواهند ايستاد و تنها به دنبال درك رژيم سياسي هستند كه پايهها و مباني آن مطابق با اخلاقيات و همبستگي اسلامي بنا شده است.
اختلافات ايدئولوژيك ايران با غرب و تلاشهايش براي كسب استقلال بهعنوان دولت اسلامي، براي مردم ايران هزينه زيادي داشته است. اول از همه، ايالات متحده، "صدام حسين " ديكتاتور دست نشانده خود در منطقه را تحريك كرد تا يك جنگ عظيم عليه ايران به راه اندازد و بدين وسيله بر اقتصاد تازه تاسيس و رژيم سياسي كشور فشار آورد. جنگ 8 ساله زير ساختهاي ايران را به طرز برگشت ناپذيري تخريب كرد و خسارتهاي جبران ناپذيري به اقتصاد كشور زد و بيش از 350000 كشته بر جاي گذاشت.
ضيابري سپس به مقاومت مردم ايران در برابر توطئههاي ايالات متحده و همپيمانانش اشاره كرده و مينويسد: مقاومت 8 ساله مردم ايران، نقشههاي آمريكاييها و بعثيان را خنثي كرد. ايران از ديوار فرو ريخته هشت سال جنگ با عراق برخاست و شروع به كار كرد تا به تدريج بهعنوان ابر قدرت منطقهاي ظاهر شود. ايرانيان اقتصاد جنگزده كشورشان را دوباره بازسازي كردند، زير ساختها را تجديد كردند، آلام خانوادههاي 350000 شهيد را با مهرباني تسكين دادند و به قلبهاي كساني كه فكر ميكردند، امكان ندارد نظام سياسي با ستونهاي ايدئولوژيك اسلام زنده بماند، اميد دادند.
• خصومت ايالات متحده و همپيمانانش با ايران پايان ناپذير است
ضيابري در ادامه آورده است، در 1984 ايالات متحده نخستين دوره تحريمهايش را عليه ايران تصويب كرد. كه واشنگتن را از فروش سلاحهاي آمريكايي به تهران منع ميكرد. در دوران رياست جمهوري "آيتالله هاشمي رفسنجاني "، تحريمها سختتر و گستردهتر شد. در آوريل 1995 "بيل كلينتون " تحريم كلي آمريكا در رابطه با ايران را اعلام كرد كه هر انتقال مالي و پولي با كشور آسيب ديده از جنگ ايران را ممنوع ميكرد.
در سال 1996، كنگره ايالات متحده تحريم برقي ايران و ليبي را تصويب كرد و به موجب آن همه شركتها و كمپانيهاي خارجي كه براي گسترش پروژههاي پتروشيمي در ايران، سرمايهگذاري بيش از 20 ميليون دلار داشتند، تنبيه و جريمه ميشدند. غير منصفانهترين و غير منطقيترين تحريم عليه ايران در 1995 تصويب شدند و مستقيما به شركتهاي هواپيمايي اجازه فروش هواپيما و تعمير قطعات خطوط هواپيمايي ايران را ندادند.
ناوگان هوايي ايران، عمدتا شامل توپولوف بيكيفيت روسي و ايرباسهاي قديمي و فوكر كه يكي از آسيبپذيرترين هواپيماهاي دنيا است، ميشود كه از كهنگي و خرابي رنج ميبرد و به دليل تحريمهاي ناعادلانه كه عليه كشور تحميل ميشود، بسيار خطر پذير است.
در دسامبر 2005، شبكه تلويزيوني "BBC world " گزارشي را منتشر كرد كه در آن به طور صريح توضيح داده شده بود ناوگان هواپيمايي غيرنظامي و نظامي ايران تحت موانع ايمني شديد است.
اين گزارش پس از سقوط هواپيمايي حمل و نقل نظامي سي 130 ايران در يك مجتمع مسكوني منتشر شد. كه در آن 128 نفر كشته شدند و در آنها 68 خبرنگار و روزنامهنگار بودند كه قرار بود تمرين نظامي در آبهاي جنوبي و خليجفارس را پوشش دهند.
دو سال قبل، در سانحه ايولشين روسي در جنوب شرقي ايران 302 مسافر و خدمه كابين كشته شدند.
ايران سوانح هوايي بسياري را تجربه كرده است كه در آن صدها شهروند بيگناه جان خود را از دست دادهاند. در 15 جولاي 2009 خطوط هوايي كاسپين در مسير تهران به ايروان در روستاي جنتآباد در شمال ايران سقوط كرد و 168 مسافر و خدمه هوايي آن كشته شدند. در ميان كشته شدگان همه اعضاي تيم ملي جوانان جودوي ايران و همسر سفير گرجستان در تهران نيز بودند.
در 24 جولاي 2009 سانحه مرگبار هوايي ديگري در ايران رخ داد كه در آن جان 16 نفر گرفته شد. هواپيما در هنگام به زمين نشستن، از باند سر خورد و به ديوار برخورد كرد و 16 نفر از 153 مسافر و خدمه كابين آن كه داخل هواپيما بودند كشته شدند.
اين مقاله نويس پايگاه خبري ربل نيوز در ادامه مقاله خود مينويسد: متاسفانه، تكرار سوانح مرگبار هوايي در ايران بسيار بالا است و ناوگان هوايي ايران را يكي از ناامنترين ناوگانهاي دنيا كرده است. هر سال دهها نفر به دليل نزاعهاي كودكانه كه هيچ پايه منطقي ندارد، كشته ميشوند. ايالات متحده در امر كردن خواستههاي سياسي خود به ايران شكست خورده است و اين شكست را بهانهاي براي تنبيه كردن مردمان قرار ميدهد.
ايالات متحده و متحدين اروپايي آن كه خودشان را به عنوان مناديان حقوقبشر و آزادي به رخ ميكشند، فراموش كردهاند كه آن انسانهايي كه جانشان را از دست ميدهند به دليل تحريمهايي است كه آنها طرح ريختهاند. مسافرين غير نظامي كه قرار است در پروازهايي ناامن ناوگان هوايي ايران كشته شوند، قربانياني هستند كه در گوش ما فرياد كشيدند كه آنها مدافعان تنهاي حقوقبشر هستند.
ضيابري در انتها مقاله خود را با چند سوال به پايان ميرساند: اگر زندگي هر انساني محترم است، پس چه كسي مسئول زندگي اين صدها نفري است كه درمقابل چشمان به اصطلاح جامعه بينالمللي جان باختند؟ جامعهاي كه هميشه هوشيار است تا در زمينه خشونتهاي انساني در ايران و ساير كشورهاي مستقل هشدار دهد. آيا زندگي اين افرادي كه در هواپيماهاي خراب ناوگان هواپيمايي ايران سوار ميشوند و مرگ را در آغوش ميكشند محترم نيست كه شما آنها را از فرصت تجربه سفر امن و مطمئن محروم ميكنيد؟ اگر شما در دشمني با حكومت ايران هستيد، تقصير شهروندان بيگناهش كه آنها را جمعي تنبيه ميكنيد چيست؟