ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 مرداد 1403
جمعه 5 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 2 شهريور 1389     |     کد : 8987

آنها خودشان را زشت مي‌بينند

خوابيدن روي تخت اتاق جراحي چه احساسي دارد؟ ممكن است بيماري رواني دائما به پزشكان اصرار كند...

خوابيدن روي تخت اتاق جراحي چه احساسي دارد؟ ممكن است بيماري رواني دائما به پزشكان اصرار كند جراحي‌اش كنند؟ آيا ممكن است كسي آنقدر دماغش را عمل كند كه از آن فقط دو حفره روي صورتش باقي بماند يا بخواهد چشم‌هايش را بزرگ‌تر از حد معمول كند يا مثلا توي لب‌هايش آنقدر چربي بگذارد كه 2 برابر اعضاي ديگر صورتش شوند يا تعدادي از دنده‌هايش را از قفسه سينه‌اش بيرون بكشد تا كمرش باريك‌تر شود؟
پاسخ ما به همه اين پرسش‌ها مثبت است چون بيماري رواني بدريخت‌انگاري بدن به جاي آن كه شما را پيش روانپزشك بفرستد، شما را همنشين هميشگي مطب جراحان زيبايي مي‌كند.
«نوعي اشتغال ذهني به نقصي تخيلي در ظاهر يا چهره بيمار، به طوري كه زندگي فرد را بشدت تحت تاثير قرار مي‌دهد.» اين تعريف دكتر سيدهادي معتمدي، روانپزشك از اختلال رواني بدريخت‌انگاري بدن است.
توضيح او به اين معناست كه اين بيماران تصوري اغراق‌آميز نسبت به نوعي نقص در بدنشان دارند. براي مثال احتمال دارد آنها خيال كنند بيني خيلي بزرگي دارند يا شكل جمجمه‌شان اشكال دارد، چشم‌هايشان خيلي ريز است، موهايشان بدشكل است، اندامشان كوچك يا بزرگ هستند و... سرانجام اين خيالات آنقدر قوت مي‌گيرند كه همه دغدغه فرد در زندگي، تلاش براي تغيير نقص جسمي‌اش مي‌شود و اين دلمشغولي، كاركرد‌هاي شغلي و اجتماعي او را تحت تاثير قرار مي دهد. ممكن است اين بيماران واقعا نقصي هم در بدنشان داشته باشند با اين حال باور آنها نسبت به اين نقص، بيش از آن چيزي است كه واقعا وجود دارد.

سن بحران، 15 تا 30 سالگي
براساس پژوهش‌هاي روانپزشكي منتشر شده در سطح جهان، سن شايع بروز اين اختلال رواني از 15 تا 30 سالگي است.
دكتر معتمدي مي‌گويد: آمار دقيقي از ميزان شيوع اين بيماري در جامعه وجود ندارد چراكه بيشتر اين بيماران به جاي مراجعه به روانپزشك سراغ جراحان زيبايي مي‌روند تا با جراحي، نقص عضو تخيلي‌شان را برطرف كنند.
با اين حال، اين عضو هيات علمي دانشكده توانبخشي بهزيستي توضيح مي‌دهد كه انجمن روانپزشكي آمريكا، پژوهشي محدود را براي سنجش ميزان شيوع اين اختلال رواني در ميان دانشجويان آمريكايي انجام داده است كه نشان مي‌دهد حدود 25 تا 50 درصد از اين جوانان، چنين مشكلي دارند.
گرچه اين پژوهش در حوزه‌اي محدود انجام شده است، اما به هر حال مشت نمونه خروار است و اين آمار ثابت مي‌كند شيوع اختلال بدريخت‌انگاري در ميان جوانان كم نيست.
او مي‌گويد: اختلال بدريخت‌انگاري بدن با افسردگي، روانپريشي و اضطراب همراه مي‌شود به طوري كه 90 درصد اين بيماران مبتلا به افسردگي هستند. ميزان اعتماد به نفس و مقبوليت از خود، در بدريخت‌انگارها بسيار پايين است. به همين دليل آنها در برخورد با افراد ديگر راحت نيستند و در موقعيت‌هاي اجتماعي احساس مي‌كنند زير ذره‌بين اطرافيان قرار گرفته اند.
اين روانپزشك هشدار مي‌دهد: پژوهش‌هاي پزشكي در سطح جهان گوياي آن است كه حدود يك‌سوم اين بيماران خانه‌نشين مي‌شوند و يك‌پنجم آنها ممكن است اقدام به خودكشي كنند.

خفتن زير تيغ جراحي
تمايل بيش از حد به جراحي‌هاي زيبايي مكرر از علايم بدريخت‌انگاري است.
معتمدي با اشاره به پرونده يكي از بيمارانش شرح مي‌دهد: اين بيمار آنقدر بيني‌اش را جراحي كرده بود كه از آن فقط 2 حفره كوچك روي صورتش باقي مانده بود و هنوز هم قصد داشت بيني‌اش را جراحي كند، اما پس از گذراندن دوره درماني روانپزشكي‌، از جراح زيبايي‌اش شكايت كرد!
به گفته او در برخي از كشورها، هر فرد پيش از جراحي زيبايي بايد تحت مشاوره روانپزشكي قرار بگيرد تا از سلامت روان او اطمينان حاصل شود. با اين حال در برخي كشورها مانند ايران، اين مشاوره انجام نمي‌شود و به همين دليل، براساس آمارها بيشتر شكايت‌هاي پزشكي به جراحان زيبايي مربوط مي‌شود چون بدريخت‌انگارها حتي پس از جراحي‌هاي موفقيت‌آميز نيز احساس رضايت نمي‌كنند در حالي كه در بيش از 50 درصد موارد، درمان‌هاي روانپزشكي بر اين بيماران تاثير مثبتي دارد و نظر آنها را درباره جراحي عوض مي‌كند.
اين عضو هيات علمي دانشكده توانبخشي بهزيستي مي‌گويد: قسمت‌هايي از بدن كه بدريخت‌انگارها نسبت به آنها حساسيت دارند به ترتيب ميزان حساسيت، موي سر، بيني، پوست، چشم، سر، لب‌ها، چانه، شكم، سينه، باسن، پاها و بعد ديگر اندام‌ها هستند.
بنابر توضيح او، اختلال بدريخت‌انگاري هميشه براي كم‌كردن جزئي اضافه از بدن نيست و در مواردي هدف فرد افزودن به بخشي از بدن است. دكتر معتمدي در اين باره مثال مي‌زند: برخي از كساني كه سراغ بدنسازي مي‌روند صرفا به بزرگ كردن غيرطبيعي قسمت‌هايي از بدن گرايش دارند و هدفشان ورزش نيست.
او همچنين به جراحي‌هاي زيبايي شايع ميان دختران و زنان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: گروهي از اين جراحي‌ها، مثل بزرگ كردن بيش از اندازه لب‌ها و... هيچ تاثيري بر زيبايي افراد ندارد و حتي چهره آنها را غيرطبيعي و زشت مي‌كند و اگر اين افراد پيش از جراحي، مشاوره‌اي روانپزشكي داشته باشند شايد هرگز اقدام به جراحي نكنند.

جام جم آنلاين


نوشته شده در   سه شنبه 2 شهريور 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode