همشهری آنلاین-مهدی تهرانی:سینمای قهرمانی؛ عمدتا برای تجلیل و روایت از فردی مثبت که دارای قدرتهای ویژه ایاست ساخته میشود.
تا پيش از ورود سيستمهاي ديجيتال و استوديوهاي رايانهاي به سينما؛ گونهي قهرماني مانند بسياري ديگر از ژانرها؛ قواعد خاص خود را داشت. تا 1950 در گونهي قهرماني نقش اول ماجرا شخصي بود كه عمدتا مدافع مردم جلوهگري ميكرد و به سبب برخورداري از ويژگيهاي جسماني و تبحر در مبارزه؛ چستي و چالاكي چشمگيري نيز را دارا بود.
تا دهه 50 سري فيلمهاي زورو با بازي "ارول فلين" نمونهي مطلوب اينگونه فيلمها بود. در واقع در آن زمان سينماي قهرماني رابطه تنگانگ با ژانر درام اجتماعي؛ ژانر عاطفي و ژانر تركيبي داشت. مثال جديدتر اين گونه؛ سري فيلمهاي ايندياناجونز بودند كه شرح ماجراجوييهاي يك شخص باهوش را روايت ميكردند. قهرمانان در اين فيلمها نيروي فوق بشري نداشتند اما به سبب برخي امتيازات ميتوانستند در نقش قهرمان ظاهر شوند. فيلمهايي كه هنوز هم ميتوانند ساخته شوند.
ايندياناجونز4: واگن اصلي روي ريل سينما
از اواسط دهه 70 به بعد ژانر قهرماني به گونهي ابرقهرماني بروز و ظهور يافت. كميك استريپها و مجموعههايي مانند مارول و بسياري از شخصيتهاي ابرقهرماني استن لي؛ با پشتوانه امكانات كامپيوتري بر پرده نقرهاي جولان دادند و تماشاگران را غرق در حيرت كردند.
اسپایدرمن
از اين به بعد بود كه ديگر ژانر قهرماني كمابيش قرابت قديمي خود به ژانرهاي درام اجتماعي از دست داد و بيشتر با ژانر فانتزي و ژانر علمي-تخيلي همخوني نشان داد.
با اينهمه مفهوم ابرقهرمانها در اين فيلمها تغيير نكردند. به مانند هميشه ابرقهرمانها؛ سوپر استارهايي هستند كه با تكيه بر قدرت جسماني و گاهي فوق بشري خود در مقابل نيروهاي شرير قرار ميگيرند تا جامعه بشري را از فساد پذيري نجات دهند.
در ژانر قهرماني بيش از هر مقولهاي بحث خوش ساخت بودن و ايفاي نقش كاراكترهااست كه اهميت دارد. چرا كه داستان در اين ژانر اهميت خود را از دست داده و چشم نوازي باورپذير؛ بهترين راهكار و احتمالا جزو قوانين نانوشته ژانر شده است.
البته در ميان خيل عظيم ابرقهرمانان اين روزهاي سينما مانند "بتمن"، "سوپرمن"؛ "اسپايدرمن"،"آيرون من"؛ "كاپيتان آمريكا"؛ " ايكس من" و چه آنهايي كه موردي ميآيند و ميروند مثل "دايورجنت" و "لاك پشتهاي نينجا" فرهنگ غالب؛ جهانشمول نيست. با اينهمه فيلمهاي ابرقهرماني اگر داخل سياست نشوند ميتوانند فيلمهايي با مضامين سطحي و دم دستي جلوهگري كنند كه اوقات فراغت را فقط پر مينمايند.
مرد آهني(آيرون من): ماشين جنگي هيولاوش
مردان ايكس: روزهاي گذشته آينده
دايورجنت:فرار به سوي گذشته
ساخت و ساز در ژانر قهرماني و ابرقهرماني در 3 دهه اخير ثابت كرده كه اين آثار اگر توسط كارگردانان خلاق ساخته شوند اين ژانر حتي ميتواند به لحاظ منطق سينمايي حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشد. سري فيلمهاي بتمن ساخته كريستوفر نولان شاهد اين مدعا است.