یکایک آمار طلاق در دل خود فاجعهای دارند؛ به عبارتی با آمار طلاق، ما با تعداد بسیار زیادی از جوانانی مواجهیم که هنوز سن آنها به 30 سال نرسیده، سنگینترین شکست زندگی خود را تجربه کردهاند و دچار فشارهای روحی و عاطفی شدید شدهاند، شرایط اقتصادی و موقعیت اجتماعی بسیاری از آنها سخت و یا متزلزل شده است، آمال و آرزوهای خیلی از این افراد بر باد رفته و از همه مهمتر تعدادی از آنها در کنار خود، به جای یک خانواده، کودکانی را میبینند که با آینده پرچالش و دشواری مواجه خواهند شد.
رشد تفکرات ایدهآلیستی، آماده نبودن جامعه در برابر تغییرات فرهنگی و سبکهای جدید زندگی، شکاف نسلی، کمرنک شدن نقش خانوادهها در انتخاب همسر، بیتوجهی به نقش عوامل هویتی، پناه بردن به ازدواج برای گریز از مشکلات موجود خانوادگی و اجتماعی، ناهمگونیهای فرهنگی و اقتصادی در انتخاب همسر، داشتن روابط نامتعارف پیش و پس از ازدواج، کاهش آستانه تحمل جوانان، ریخته شدن قبح طلاق و فروپاشی کانون خانواده علیرغم تاثیرات درازمدت و عمیق آن، دو ساختی شدن جامعه، کمبود فضای گفتوگو در میان اعضای خانواده، فقدان مهارت حل مشکلات زندگی،ازدواج در سنین پایین، ازدواجهای اجباری و تحت فشار خانواده، عدم علاقه به یکدیگر، انتخابهای نسنجیده و بر اثر هوسهای زودگذر، کمرنگ شدن نقش ارزشهای اخلاقی در جامعه، سوءظن زوجین به یکدیگر، مشکلات جنسی زوجین، خیانت و بیاخلاقیهای پیش از ازدواج و ... دهها علتی هستند که چهره طلاق را در جامعه ما شکل دادهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از شفقنا زندگی، تنها در سال 92، 155 هزار و 369 زوج که عمدتا در سنین 25-29 سال بودهاند از یکدیگر جدا شدهاند که عمر زندگی مشترک نصفی از این تعداد کمتر از 5 سال بوده است و بدین ترتیب بیش از 155 هزار زن و مرد به جمعیت بیهمسران بر اثر طلاق در این سال افزوده شده است.
جالب آن که 14.1 درصد زوجین جدا شده در همین سال، زندگی مشترکشان به یک سال هم نرسیده است.
اما با بررسی آمار طلاق چند نکته برجستهتر میشود و بحرانیترین وضعیت در خور رسیدگی و توجه را پیش رو قرار میدهد. نخستین نکته «سن بیشترین طلاق زوجین» (25-29 سال) است، دیگری سن زندگی مشترک بیشترین زوجین طلاق گرفته (پنج سال اول زندگی) و نیز استانهای در معرض خطر طلاق بیشتر است که در سالهای مختلف با تغییراتی روبهرو بوده اما آمار سال 92 از استانهای خراسان رضوی، گیلان و کردستان به عنوان استانهای طلاقخیر کشور نام میبرد.
سرعت 1.5 برابری طلاق در برابر ازدواج
نکته مهم دیگری که درباره طلاق همواره باید مورد توجه قرار گیرد، رشد طلاق در کشور است. در سال 91 نسبت به سال 87 طی پنج سال، سرعت طلاق در برابر ازدواج،1.5 برابر بوده است.
یکایک آمار طلاق در دل خود فاجعهای دارند؛ به عبارتی با آمار طلاق، ما با تعداد بسیار زیادی از جوانانی مواجهیم که هنوز سن آنها به 30 سال نرسیده، سنگینترین شکست زندگی خود را تجربه کردهاند و دچار فشارهای روحی و عاطفی شدید شدهاند، شرایط اقتصادی و موقعیت اجتماعی بسیاری از آنها سخت و یا متزلزل شده است، آمال و آرزوهای خیلی از این افراد بر باد رفته و از همه مهمتر تعدادی از آنها در کنار خود، به جای یک خانواده، کودکانی را میبینند که با آینده پرچالش و دشواری مواجه خواهند شد.
تحقیقی از 10 هزار زوج جدا شده در کشور نشان داده است که 67 درصد آنها دارای فرزند بودهاند. اما گذشته از سرنوشت فرزندان طلاق که بحث بسیار مهمی در آسیبشناسی این موضوع است، علت وقوع طلاق در کشور ما مهمترین سرفصل آن به شمار میرود. همین تحقیق مورد اشاره حکایت از آن دارد که 80 درصد اختلافات زوجین بر اثر سوءتفاهم است. نکته مهم دیگری که این تحقیق پیش رو قرار میدهد آن است که خانواده 78 درصد زوجها و 91 درصد زوجهها قبل از ازدواج زوجین طلاق گرفته مورد بررسی از وصلت فرزندانشان رضایت داشتهاند.