«در باب نظریه محاکات» (نظریه هنر در فلسفه یونانی و حکمت اسلامی)تازه ترین کتاب حسن بلخاری است که از سوی نشر هرمس منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این کتاب دو بخش کلی دارد که یک بخش آن در برگیرنده سیر تاریخی و تحول نظریة ممیزیس(محاکات) در تاریخ اندیشه و هنر غرب است.
در بخش دوم نیز به حضور و سابقه این اصطلاح و نظریه در رویکرد مترجمان و فلاسفه مسلمان میپردازد. مترجمانی چون ابی بشر متی بن یونس و اسحاق بن حنین و فلاسفهای چون کندی، فارابی، ابن سینا، اخوان الصفا، خواجه نصیر الدین طوسی و به ویژه جلال الدین دوانی که در باب محاکات آرای ویژهای دارد.
همچنین در فصل سوم و با رویکرد تطبیقی نظریه سادرشیا (Sadrsia) در حکمت هندو و نظریة Mimesis در قلمرو رأی و نظر نوافلاطونیان به بحث گذاشته شده و در فصل پایانی نیز رویکرد حکمت و عرفان اسلامی به محاکات و همچنین بازتاب آن در آثار هنری به ویژه معماری تبیین شده است.
در میان چهار نظریة ذاتگرا و مشهوری که در باب تبیین ماهیت هنر در تاریخ فلسفه هنر طرح گردیده است نظریة ممیزیس (که در فرهنگ ما به محاکات و تقلید ترجمه شده است) مشهورترین، مهمترین و قدیمیترین نظریه در تبیین ماهیت هنر است. نظریهای که قدمت آن از منظر آیینی به ایدههای یونانیان در باب اسطورهها و از منظر فلسفی به اندیشههای افلاطون و ارسطو بازمیگردد.
این نظریه که مبنای نفی هنر از سوی افلاطون شد (با ادعای تقلید هنرها از اشیایی که خود تقلید ناقص ایدههایند) در نزد ارسطو مکانتی در خور یافت و به ویژه در بوطیقا یا فن الشعر مورد توجه و تأملی کاملاً فلسقی قرار گرفت. او ممیزیس را تقلید احوال و کردار انسان دانست و در بحث تراژدی و کمدی از آن بهره بسیار جست.
نوافلاطونیان و در رأس آنها فلوطین، در قرون اول میلادی دیدگاهی نوین در باب این نظریه ابداع کردند. نظریهای که اینک در پناه نظریة فیض یا صدور، هنر را تقلید صور معقول و نه صورتهای مادی ناقص میدانست. مفهومی که مورد استقبال حکمای مسیحی و سپس مسلمان قرار گرفت.
این کتاب در قطع رقعی، 182صفحه و در 1000نسخه به چاپ رسیده است.