محققان مشغول کار بر روی سیستمی هستند که میتواند با یادگیری از داستانهای موجود، داستانهای جدیدی خلق کند. اگر این سیستم موفقیتآمیز باشد، پیشرفت مهمی در زمینه هوش مصنوعی شبهانسانی نیز به شمار میرود.
شنل قرمزی با کمی تردید گفت: «مادربزرگ! چه دهان بزرگی داری.» گرگ عطسهای کرد. شنل قرمزی هم گفت: «عافیت باشه!»
کمی عجیب و غریب به نظر میرسد؟ دلیلش این است که این بخش کوتاه از داستان معروف شنل قرمزی نه توسط یک نویسنده، بلکه توسط نرمافزاری به نام Xapagy نوشته شده است. شاید خیلی بزرگ به نظر نرسد، اما این نخستین گام در خلق رایانههایی است که قادرند تا «قصه» اختراع کنند، نشانهای از رویکرد جدید در طراحی هوش مصنوعی که شباهت بیشتری به انسان دارد.
به گزارش نیوساینتیست، لوتزی بلونی از دانشگاه مرکزی فلوریدا ابتدا داستانهایی را به خورد Xapagy میدهد، که به طور دستی به زبانی ترجمه شده که سیستم قادر به درک آنها است. اما به جای استفاده از این داستانها برای ساخت قوانین صلب و انعطاف ناپذیر برای کارهای بعدی (کاری که اغلب سیستمهای هوش مصنوعی انجام میدهند) Xapagy آنها را همانطور که هستند نگاه میدارد، یعنی در قالب مجموعهای از حوادث به هم پیوسته.
زمانیکه Xapagy با کلمات داستانهای جدید روبهرو میشود، به دنبال ارتباطات آشنا در حافظه خود میگردد. اگر نمونهای پیدا کند، از آن برای پیشبینی حادثه بعدی استفاده میکند و سپس داستان را تعریف میکند. لم کار این است که بسته به داستانهایی که Xapagy میخواند، هر کلمه میتواند پیوندهای فراوانی در حافظه آن داشته باشد. زمانی که سیستم ارتباطات واضحی پیدا نمیکند، کلماتی را به انتخاب خود جایگزین میکند که از نظر دستور زبان صحیح باشد؛ مانند مثال عطسه کردن گرگ، و سپس داستان را به نحوی ادامه میدهد که حس قصهگویی داشته باشد.
سیستم Xapagy بر اساس ترکیبی از زبان انگلیسی و یک زبان رایانهای به نام Xapi کار میکند، که امکان ارتباطات سادهتر را میان این دو فراهم میکند. جمله «مادربزرگ، چه دهان بزرگی داری» در زبان Xapi به صورت «دهان-مادربزرگ / چه / هست / بزرگ» ترجمه میشود.
در حال حاضر، بولونی باید تمام مواد لازم برای یادگیری Xapagy را به صورت دستی ترجمه کند و این برای خلق حافظهای به اندازه کافی بزرگ که قادر باشد تا داستانهای جذاب و غنی تعریف کند، نقطه ضعف بزرگی محسوب میشود. بولونی انتظار دارد زمانیکه فهرست بزرگی از داستانهای پشتیبان را تهیه کند، Xapagy بتواند به تنهایی داستانهای کاملا جدیدی را خلق کند.
آندرو نوکسول، محقق هوش مصنوعی در دانشگاه پورتلند اوریگان عقیده دارد که Xapagy «کاملا منحصر به فرد» است. اغلب سیستمهای هوش مصنوعی بر اساس مشاهدات خود از جهان، قوانین منطقی صلبی را شکل میدهند. این مساله میتواند محدود کننده باشد، کما اینکه روباتها و رایانهها را از انجام وظایف ناآشنا باز دارد. نوکسول میگوید: «اگر بولونی موفق شود، به راهی بسیار انعطافپذیرتر برای یادگیری منجر میشود.»
نوکسول میگوید که کار بولونی، گام جدیدی در زمینه هوش مصنوعی انسانمانند است. وی میافزاید: «من مطمئن هستم که زمانیکه چنین مغزی خلق کنیم، ظرفیت یادآوری، یادگیری و بازآموزی از گذشته را خواهد داشت.»