سريال ديوار ساخته سيروس مقدم مسائل خانوادگي و پليسي را با هم پيوند ميدهد
جام جم آنلاين: برخی از كارگردانان و بازيگران هستند كه با ديدن نامشان در تيتراژ فيلم يا سريال، اين احتمال قريب به يقين ميشود كه مخاطب قرار است با يك برنامه جذاب روبهرو شود. سيروس مقدم از آن دست كارگردانهاست.
سريالهاي موفقي كه مقدم در كارنامهاش دارد، نشان ميدهد او در شناخت ذائقه مخاطب مهارت دارد و ميتواند مخاطب گريزان تلويزيون را به اميد ديدن يك سريال بهيادماندني پاي اين رسانه بنشاند. اگر به سريالهاي پيشين ساخته مقدم نگاه كنيد، اسم مجموعههاي محبوب و پرطرفدار زيادي به چشم ميخورد. مجموعههايي كه يكي دو سال اخير به كارگرداني مقدم روي آنتن تلويزيون رفتهاند؛ زير هشت، پايتخت، تاثريا، چك برگشتي و اين روزها هم مقدم سريال «ديوار» را روي آنتن شبكه يك دارد.
همكاري مقدم با سعيد نعمتالله از سريال «رستگاران» شروع شد و با زير هشت ادامه پيدا كرد و الان در ديوار محصول جديد اينهمكاري را ميبينيم. ديوار به مناسبت هفته نيروي انتظامي ساخته شده است. بنابراين نميتوان لزوم وجود بخشهاي پليسي در فيلم را ناديده گرفت. (در ديوار زندگي خانوادگي يك پليس و يك خلافكار كه با هم نسبت فاميلي هم دارند به صورت موازي بررسي ميشود). جميل (مهدي سلطاني) 15سال زنداني بوده و يونس (آتيلا پسياني) را مقصر ايناتفاق ميداند و از او كينه به دل دارد، اما يونس كه سرهنگ است، وظيفه قانوني دارد و نميتواند بر خرابكاريهاي جميل سرپوش بگذارد. وظيفه قانوني يونس، نكتهاي است كه هر از چند گاهي در قالب ديالوگ بين دو نفر به مخاطب گوشزد ميشود. در واقع در طول سريال چند بار اين فرصت به يونس داده ميشود تا درونيات و افكار خود را با صداي بلند توضيح دهد و به وسيله جهانبيني شخصياش به مخاطب بفهماند كه پليس چه كسي است و كارش چه ارزشي دارد. معمولا در فيلمها و سريالهاي كماهميت ميبينيم اين توضيح دادن آنقدر كش پيدا ميكند كه فيلم تبديل به بيانيهاي تصويري در مورد موضوع مورد نظر ميشود، اما در ديوار اين اتفاق به شكل ديگري ميافتد. نعمتالله با گنجاندن تعاريف در ديالوگهاي يونس و بقيه در دل داستان پركششي كه طراحي كرده، تعاريف مورد نظرش را هم به ذهن مخاطب تلقين ميكند. البته نعمتالله هم در آثار پيشينش و هم در ديوار ثابت كرده كه در چيدن كلمات و ساختن جملات تفكربرانگيز و زيبا مهارت دارد. ايدئولوژي و تعاريفي هم كه يونس ارائه ميدهد داراي همين صفات است. همانطور كه ديالوگ بر زبان خلافكارهاي سريال هم خوشآهنگ و مناسب به نظر ميرسد. در بعضي از فيلمها و سريالها ميبينيم كه براي زيباترشدن و وزينترشدن كلامي كه جاري ميشود، از تركيبهاي پرطمطراق استفاده ميشود تاحدي كه بيننده دوست دارد سريال را لحظهاي متوقف كند تا ديالوگي كه رد و بدل شده را هضم كند. البته در ديوار گاهي اين اتفاق ميافتد و آن زماني است كه يكي از شخصيتها پشت تريبون نامرئي قرار ميگيرد و آنچه در سر دارد بر زبان ميآورد، اما بيشتر اوقات ميبينيم لحن و لغاتي كه براي شخصيتها استفاده ميشود، مناسب با تعريف شخصيت آنها و همينطور موقعيتي است كه در آن قرار گرفتهاند و اين به چند بعديشدن شخصيتها كمك ميكند. براي مثال، يونس وقتي در مقابل پسرش قرار ميگيرد، نسبت به وقتي كه با يك مجرم يا متهم طرف است، از دستور زبان و دايره لغاتي متفاوت استفاده ميكند و اين نشاندهنده انعطافپذيري شخصيت اوست.
از معرفههاي مجموعههاي ساخته سيروس مقدم، نحوه فيلمبرداري آنهاست. همه شخصيتهاي اصلي ديوار در شرايط بحراني قرار ميگيرند و آنچه آنها را در چنين شرايطي گرفتار ميكند واكنشهاي خودشان به مسائل و اشتباهاتي است كه در گذشته مرتكب شدهاند. سرگرداني آنها در شرايطي كه گرفتن تصميم درست سخت است، با سرگرداني دوربين همراه است.
نكته: همه شخصيتهاي اصلي ديوار در شرايط بحراني قرار ميگيرند و آنچه آنها را در چنين شرايطي گرفتار ميكند واكنشهاي خودشان به اشتباهاتي است كه در گذشتهمرتكب شدهاند سرگرداني آنها در شرايطي كه گرفتن تصميم درست سخت است، با سرگرداني دوربين همراه است
دوربين هميشه در حركت است و از زاويههايي به داستان نگاه ميكند كه شكلي تجربهگرا دارد. البته حالا كه مقدم تجربه فراواني در استفاده از اين نوع فيلمبرداري در كولهبارش دارد، ديگر نميتوان حركتهاي دوربين و سرككشيدنش از زاويههاي نامتعارف را فكر نشده و به منظور تجربهاندوزي تلقي كرد. گاهي اين حركات پيچيده و لرزان، با كات خوردن به تصاويري كه خارج از زمان و مكان اصلي ميگذرد، تركيب ميشود. مثل وقتي كه همدستان جليل سراغ چند نفر ديگر از افرادشان كه در چوببري مشغول كار هستند و آنها را تهديد ميكنند. در اينجا ميبينيم دوربين در فاصلهاي بين درگيريها به صورت مرتب و مكرر كار دستگاههاي سنگبري را نشان ميدهد. با طولاني شدن اين صحنه و ادامه پيداكردن رفتوآمد دوربين كه انگار سرجاي خودش بند نيست، لرزشهاي زياد و حركات پراغراق، كمكم بيننده را دچار نوعي دوران ميكند. درست است كه اين حركات هيجان كار را بخوبي به بيننده منتقل ميكند، اما گاهي آن قدر ادامه پيدا ميكند كه حالتي سرگيجهآور به خود ميگيرد و تمركز بيننده را از بين ميبرد.
با تمام اين اوصاف، سيروس مقدم با ارائه كارهاي تحسينبرانگيز پيشيناش، اين اميد را به بيننده ميدهد كاري كه از روي سهلانگاري و بدسليقگي ساخته شده باشد، نيست. ديوار هم مانند مجموعههاي پيشين مقدم داستاني جذاب دارد كه به شكلي ماهرانه به تصوير كشيده شده است و مخاطب را متقاعد ميكند تا آخرين قسمت آن را دنبال كند.
البته اين كه سريالي براي نشان دادن قوت و قدرت يك مجموعه مثل پليس ساخته شود، با اين كه در يك سريال خانوادگي يا اجتماعي شغل يكي از شخصيتها وابسته به آن مجموعه باشد خيلي متفاوت است. با اين كه در ديوار مسائل خانوادگي بسيار مهم و پررنگ است، اما مسائل مربوط به پليس هم پا به پاي آن توصيف ميشود.
شروينه شجري کهن / جام جم