محيط شهري خوب براي كودك محيطي است كه انتظارات او را برآورده كند
اين شهر براي كودكان نيست
جام جم آنلاين: دوست دارند بزرگ شوند. فرقي نميكند روي كدام مدار جغرافيايي و با كدام آيين و فرهنگ زندگي ميكنند، مهم اين است كه همه يك آرزو دارند: بزرگشدن؛ آرزويي كه براي ما دغدغه است و مسئوليت!
كودكان بيش از 30 درصد كل جمعيت جهان را تشكيل ميدهند. دركشورهاي درحال توسعه اين مقدار به ۵۰درصد هم ميرسد. شايد جامعه كودكان را بتوان بزرگترين گروه انساني ناميد. كودكان، نسل بعدي را تشكيل ميدهند و مسئوليت ارتباط نسل حاضر با نسلهاي آينده را به عهده دارند، در حالي كه در تصميمگيريهايي كه نتايجش به آنها مربوط ميشود، كوچكترين مشاركتي ندارند. كودكان، بزرگترين مصرفكنندگان منابع غذايي، انرژي، آموزشي، بهداشتي و ديگر منابع هستند، اما كمترين نقش را در آلودگي محيطزيست و ويراني منابع طبيعي دارند.
كودكي، مرحله ابتدايي ارتباط انسان با طبيعت است. كودك به هوا وغذاي سالم، مسكن مطمئن و فضاي باز سالم نياز دارد. حس كنجكاوي، فعاليت و جنجال و بازي نيز سرشت طبيعي انسان در دوره كودكي است. محيط شهري خوب براي كودك محيطي است كه انتظارات او را برآورده كند.
اگر پاركها را فضاي اختصاصي كودكان فرض كنيم، اما اغلب آنها داراي تجهيزات بازي استاندارد نيستند. حتي در شهرهاي صنعتي فقط چند فرهنگسراي كودك ميبينيم. از كتابخانه كودك خبري نيست. مركز آموزشهاي هنري و سرگرمي در بخش خصوصي بسيار گران است. سينما و مراكزعلوم مربوط به كودك ناياب است. كاربري موزهها فقط براي بزرگسالان است و در شهر از رنگها و اشكال كودكانه خبري نيست.
موجودات نامرئي
شهرنشيني و توسعه صنعت سبب شده صدها ميليون كودك از حقوق طبيعي خود محروم و به نوعي كمتر ديده شوند تا جايي كه از آنها به عنوان موجودات نامرئي نام برده ميشود. عوامل بيشماري در ناديده گرفتهشدن كودكان موثر است، از جمله نبود امكانات تفريحي و رفاهي. برخي امكانات هم كه در شهرهاي صنعتي به چشم ميخورد، به طور نابرابر ميان طبقات مختلف جوامع تقسيم شده است. براساس گزارش امسال سازمان بينالمللي يونيسف، از هر سه نفري كه در مناطق شهري زندگي ميكنند يكنفر زاغهنشين است. بسياري از كودكان فقيري كه در نزديكي امكانات رفاهي، آموزشي و بهداشتي زندگي ميكنند، به علت فقر از اين خدمات محروم هستند.
اصليترين نياز
كودك به فضاي سبز و محيطي نياز دارد كه او را فارغ از هرگونه محروميت بارآورد. نورخورشيد، آب، هوا، اقليم، گياهان، جانوران و ساير موجودات بيجان و جاندار اصليترين نياز بشر يعني محيطزيست را تشكيل ميدهند.
براساس اعلام محيطزيست سازمان ملل متحد، سرانه فضاي سبز شهري براي هر نفر بايد 20 تا 25 مترمربع باشد. براساس بررسيهاي وزارت مسكن و شهرسازي ايران، سرانه قابل قبول فضاي سبز شهري در شهرهاي ايران بين 7 تا 12 مترمربع به ازاي هر نفر است. البته مجتبي عبداللهي، معاون خدمات شهري شهرداري تهران، سرانه فضاي سبز موجود پايتخت را 14 مترمربع بيان كرده و معتقد است اين رقم فقط يكمتر با سرانه استاندارد بينالمللي فاصله دارد.
دشمن قهار
يك خودروي سالم در 24 ساعت به اندازه ۸۰ سال عمر انسان اكسيژن مصرف ميكند. آلودگي هوا به شكل گوناگوني ميتواند آثار زيانباري بر سلامت انسان بگذارد. اين معضل براي كودكان و سالمندان بيشتر از ديگران خطرآفرين است.
در نخستين سال زندگي، آلودگي هوا بشدت سيستم تنفسي كودك را تحت تأثير قرار ميدهد به طوري كه نوزادان يك تا سه ماههاي كه مقدار زيادي گاز منوكسيدكربن تنفس ميكنند بشدت در معرض خطر مرگ ناشي از بيماريهاي تنفسي قرار دارند. نتايج يك پژوهش نشان ميدهد، كودكاني كه نزديك فضاهاي سبز زندگي ميكنند از لحاظ فيزيكي فعالتر از ديگرانند. دكتر حسن عشاري، نوروسايكولوژيست و از موسسان انجمن حمايت از حقوق كودكان ميگويد: يكي از مهمترين مضرات آلودگي هوا، تاثير بر سلامت بويژه در كودكان است. آلودگي هوا در درجه اول بر سيستم مغزي كودكان تاثيرگذار است. به گفته او كودكان حتي تا ۱۴۰ برابر بزرگسالان به اكسيژن نياز دارند.
غذاي روح
كودك، شهروندي نابالغ است. رشد شخصيت از تولد آغاز ميشود و كودك در حين بازي، احساسات، آرزوها، رؤياها و تخيلات خود را بروز ميدهد. همچنين، ترسهاي پنهاني، تنشهاي عصبي و ترديدهاي خود را در عمل بيان ميكند. روانشناسان معتقدند بسياري از بيماريهاي روحي عصر جديد به علت فاصله گرفتن انسان از طبيعت است. در تازهترين مطالعات مشخص شده بسياري از بيماران روحي در طول روز فقط بين 15 تا 30 دقيقه با محيط خارج از خانه خود در ارتباط هستند، در حالي كه طبيعت ميتواند به عنوان التيامبخشي طبيعي در درمان بسياري از مشكلات روحي و ناهنجاريهاي رواني موثر باشد. از نظر تربيتي براي آمادهكردن كودك در فضاي اجتماعي شهر بايد سه جنبه اساسي حواس، تخيل و شخصيت كودك را مورد توجه قرار داد.
فضاي شهري
ايجاد فضاهاي مناسب براي كودكان از اقدامات ضروري در زندگي شهري است. خيابانها، ميدانها و عناصر عمومي شهري مانند پاركها، فضاهاي سبز و مكانهاي ورزشي از جمله فضاهاي شهري محسوب ميشود.
نكته: كودك به مكانهاي مختلفي نياز دارد كه ترجيحا با يكديگر مرتبط باشند جايي كه احساس در خانه بودن به او دست دهد. به طور كلي دسترسي كودك بايد به تمام نقطه شهر امكانپذير باشد
كودكان از فضاهاي شهري درسهايي ميگيرند كه چهبسا ممكن است آنان را از نظر رفتاري بيش از آموزشهاي خانه و مدرسه متأثر سازد، بنابراين امنيت فضاي شهري به منظور رفت و آمد كودكان بسيار مهم و قابل توجه است، در حالي كه نوع كاربري فضاهاي شهري به شكلي است كه نفع اقتصادي آن بيشتر درنظر گرفته ميشود. محلهها و فضاهاي درونشهري از نظر ارتقاي سطح روابط سالم اجتماعي در درجه نخست بايد براي كودكان به وجود آيد؛ چنانچه اين فضاها بدرستي پاي گيرد، محيط مناسبي به وجود ميآورد كه همه اعضاي خانواده در آن احساس امنيت ميكنند.
آموزش ضمن بازي
كودك، نيازمند محيطهايي است كه او را مخاطب قرار دهد، به چالش وادارد و توجهش را جلب كند. كودك بايد خوب مشاهده كند تا بينديشد. خيابانها و ميدانهاي داراي آبنما، كودكان را به مشاركت و توجه دعوت ميكند. فروشگاههاي جذاب و علائم خياباني ميتواند علاقه به مطالعه را بويژه در كودكان پيشدبستاني برانگيزاند. رويدادها و سرگرميهاي خياباني، جشنوارهها، بازار و فضاهاي باز و سبز منشأ علاقه و جذابيت دائم براي كودكان است.
كودك به مكانهاي مختلفي نياز دارد كه ترجيحا با يكديگر مرتبط باشند جايي كه احساس در خانه بودن به او دست دهد. زماني كه كمي بزرگتر شد، احتياج دارد شهر را پياده يا با وسايل عمومي بگردد. به طور كلي دسترسي كودك بايد به تمام نقطه شهر امكانپذير باشد.
فراموششدگان
ما عادت داريم يا آنچه را دوست داريم ببينيم يا اصلا نبينيم. اگر كسي اعتراضي داشت و بر آن مصر بود ميشنويم، اما كودكان زبان اعتراض ندارند و ما آنها را در زندانهايي به نام آپارتمان حبس كردهايم. كودك، جزئي از جامعه انساني شهرنشين و توجه به او از اصول شهرنشيني است.
مسئولان امور شهري ترجيح ميدهند به جاي اختصاص زمينهاي سرباز به فضاي بازي، با تغيير كاربري اراضي، برجهاي تجاري چند طبقه سودآور بنا كنند و براي خالي نبودن عريضه، طبقه انتهايي اين بناها را با افتخار به كودكان اختصاص دهند تا بازيهاي مصنوعي انجام دهند. در حالي كه در شهرهاي سنتي كه كودكان ديروزي در آن بزرگ شدهاند، كودك و كودكي معنايي ديگر داشت.
اعضاي كوچك
امروزه كودكان به عنوان عضوي از جامعه شناخته شدهاند و توجه به تربيت درست آنها تاثير بسزايي در شكلگيري رفتارشان در آينده خواهد داشت. كودكان بايد بد و خوب را تجربه كنند و روابط انساني را خارج از خانه و مدرسه تشخيص دهند. حضور در اجتماع، بروز احساسات و نگرشهاي مفيد را در پي دارد. بررسي مشكلات پيش روي كودكان نشان ميدهد آنها به محيطي امن و راحت نياز دارند تا بتوانند با خيال راحت به فعاليت بپردازند. اين احساس نياز، مجامع عمومي را به ارائه طرحي با عنوان كنوانسيون حقوق كودك واداشت.
كنوانسيون حقوق كودك سال ۱۹۸۹ميلادي (1368 شمسي) به امضاي نمايندگان كشورهاي جهان در مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد، اين كنوانسيون به مبناي ارزشمندي براي مسائل كودكان جهان تبديل شد. ايران نيز سال ۱۳۷۲، عضويت در اين كنوانسيون را پذيرفت. در ماده ۳۱ اين عهدنامه حق بازي و اوقات فراغت كودكان مورد بررسي قرار گرفته است. با توجه به مفاد اين ماده، كشورها موظفند امكانات لازم را براي فعاليتهاي تفريحي كودكان فراهم كنند. بر اين اساس طرحي با عنوان شهر دوستدار كودك (CFC) در جهان مطرح شد. سال ۲۰۰۰ دبيرخانه CFC در فلورانس ايتاليا تاسيس و اين طرح به سكوي پرتابي براي كساني كه به حقوق كودكان اهميت ويژه ميدادند، تبديل شد.
روزنه اميد
شنيده ميشود طراحي پارك دوستدار كودك از سوي سازمان زيباسازي شهرداري تهران در دست اقدام است؛ فضايي كه بزرگترين مجموعه تفريحي، سرگرمي، آموزشي و مشاهدات جذاب در آن پيشبيني شده است. اجراي اين طرح از سال ۸۶ پيگيري شد.
سازمان يونيسف و ابتكارات حمايت از كودكان در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا، شهر تهران را به عنوان دبيرخانه پروژه شهر دوستدار كودك معرفي كردند. سال 1388 شوراي شهر كليات اين طرح را تصويب كرد و از شهرداري تهران خواست طبق متن مصوب شوراي شهر در اين زمينه عمل كند. پروژه اجراي شهر دوستدار كودك در تهران از سال ۸۸ در اداره مشاركت اجتماعي شهرداري تهران در حال طرحريزي است و اين شهر با بررسيهاي لازم در ده سال آينده به معيارهاي ابلاغي شوراي اسلامي شهر تهران نزديك خواهد شد.
شهر دوستدار كودك
نهادها و سازمانهاي ملي و بينالمللي در صدد حل و بهبود محروميت كودكان در استفاده از امكانات رفاهي هستند، از جمله يونيسف و اسكان بشر سازمان ملل متحد كه ۱۵ سال روي طرح شهرهاي دوستدار كودك همكاري كردهاند. شهر دوستدار كودك، شهري است كه در آن خواستههاي كودك در اولويت قرار گرفته و شرايط اجتماعي، فرهنگي و معماري شهر همسو با نيازهاي آنان است و حقوق كودكان در سياستها، قوانين، برنامهها و بودجه منعكس ميشود. چنين رويكردي شهر دوستدار كودك (CFC) را به سمتي سوق ميدهد كه در آن، كودكان نقش موثري در مورد شهر خود داشته باشند و نظرات آنها در تصميمات شهري ابراز شود. خانواده و اجتماع نيز موظفند كودكان را در مسائل و تصميمگيريها دخيل كنند.
به هر حال، كودكان بزرگ ميشوند و جاي آنها را كودكانشان ميگيرند، اما آنچه مهم است چگونگي بزرگشدن است؛ بزرگ شدن كودكاني كه بزرگان و سازندگان جامعه فردا هستند.
بهشته نظريزاده / جامجم