جام جم آنلاين: يكي از دلايلي كه سريالهاي طنز هميشه دوستداران خود را دارد اين است كه فارغ از سختيها يا دغدغههاي زندگي روزمره، ساعتي آميخته با لذت و شادي را براي بيننده رقم ميزند. اما اين كه چطور يك مجموعه ميتواند بينندگان را براي چند قسمت با خود همراه سازد، به عوامل گوناگوني بستگي دارد. در طنز هم مانند گونههاي ديگر تعيينكنندهترين علت محبوبيت، به تصوير كشيدن يك فيلمنامه جذاب و ديدني است.
سري دوم «خانه اجارهاي» به كارگرداني شاهد احمدلو كه از شبكه سوم سيما پخش ميشود، با تكيه بر چند شخصيت محوري، به سراغ داستانها و ايدههاي مختلفي ميرود. داستانهايي كه در اين مجموعه استفاده ميشود، معمولا ساده و بدون پيچيدگي خاصي است.
شخصيتها در موقعيتهايي نه چندان عجيب قرار ميگيرند اما عكسالعملهاي عجيب نشان ميدهند. براي حل كردن مشكلات كوچك، بسيار دست و پا ميزنند و سير داستان را از واقعيت دور ميكنند. گاهي به نظر ميرسد براي ايجاد موقعيت كميك، از رعايت بعضي از واضحات در تعريف روابط شخصيتها چشمپوشي ميشود.
براي مثال در خانه اجارهاي پدر و دختر چند دقيقه كنار هم مينشينند و بدون اين كه به صورت يكديگر نگاه كنند، براي يكديگر گريه و زاري ميكنند، در حالي كه هيچ كدام متوجه آن ديگري نميشود. در حالي كه واضح است يك پدر و دختر براحتي ميتوانند كيفيت صداي يكديگر را تشخيص دهند. آن هم وقتي در فاصله يك متري هم نشستهاند، اما چون فكر ميكنند از هم فاصله دارند، با هم تلفني صحبت ميكنند.
درست است كه كمدي، خيلي وقتها چارچوب منطق را كمي جابجا ميكند و حتي لازم نيست به اندازه درام واقعي و باورپذير باشد، اما گاهي برخورد كاملا تخيلي با يك رابطه واقعي مسير سريال را به بيراهه ميكشاند. ضمن اين كه از اين موقعيتها در سريالها و فيلمهاي بسياري استفاده شده و هر چه ميگذرد بيشتر شكل كليشه به خود ميگيرد. همان طور كه بعضي از ايدهها در بيشتر طنزهاي آپارتماني تكرار ميشود مثل ايده انتخاب مدير ساختمان يا ورود همسايههاي جديد، بعضي از روابط هم به همان شكل چندباره مورد استفاده قرار ميگيرد. چنين ايدههايي به دليل تكرار بيش از اندازه، رنگ و بوي خود را از دست ميدهد. بنابراين براي اين كه هنوز قرار دادن شخصيتها در اين موقعيتها بتواند مخاطب را جذب كند، احتياج به عوامل ديگري از جمله تكيه بر بداههپردازيهاي بازيگران است.
نكته: بداههپردازي بازيگران هم گاهي به كمك سريال ميآيد و نمكي به آن ميدهد اما نميتوان انتظار داشت تمام بار جذابيت سريال را بازيگران با بازيهايشان بهدوش بكشند
خانه اجارهاي از بازيگران مطرح و سرشناسي در زمينه كمدي بهره ميگيرد كه هر كدام پيش از اين در سريالهاي ديگر مهارت و توانايي خود را به نمايش گذاشتهاند. در خانهاجارهاي هم از آنها انتظار ديگري نميرود جز اين كه نوعي از بازي كه قبلا امتحان خود را پس داده دوباره به نمايش بگذارند. بنابراين از بازيگران اين مجموعه، نقشهايي آشنا، با حركاتي آشنا و حتي صداسازيها و ميميكهاي تكراري ميبينيم.
بداههپردازي بازيگران هم گاهي به كمك سريال ميآيد و نمكي به آن ميدهد اما نميتوان انتظار داشت تمام بار جذابيت سريال را بازيگران با بازيهايشان به دوش بكشند. شوخيهاي كلامي، تكيه كلام و حتي گاهي توهين و تشر كه در قالب يك لحن طنزآميز پنهان شده، در ميان آدمهاي خانه اجارهاي به وفور رد و بدل ميشود.
در اين ميان گاهي در ديالوگها اشاراتي به فيلمها و سريالهاي شناخته شده صورت ميگيرد كه بعضي اوقات خوش مينشيند و جالب از كار در ميآيد. البته معلوم نيست منظور از اين اشارات، نقد يا هجو آن فيلم معروف است يا ابراز ارادت، اما گاهي كشف اين كنايهها لبخندي روي لب مخاطب مينشاند.
سري اول خانه اجارهاي جزو مجموعههاي به ياد ماندني و مثال زدني نبود و معلوم نيست سري دوم آن كه با تغييرات زياد نسبت به سري اول ساخته شده، بتواند جايگاه خاصي پيدا كند. البته درست است كه نميشود سرنوشت يك سريال 90 قسمتي را از قسمتهاي اول تعيين كرد اما فراموش نكنيم مخاطب با ديدن همان چند قسمت اول يا يك سريال را دنبال ميكند يا از تماشاي آن صرف نظر ميكند.
ممكن است در قسمتهاي پيش رو در خانه اجارهاي تحولي ايجاد شود كه عيار آن را ارتقا دهد اما در چند قسمت اول چيزي جز تكرار عناصر موفق در سريالهاي قبلي ديده نشده است. در حالي كه يكي از عواملي كه باعث ميشود يك سريال 90 شبي بتواند مخاطب را با خودش همراه نگه دارد، اين است كه شخصيتهاي جديدي را در موقعيتهاي جديدي قرار دهد. مثلا چيزي كه در سريالي مثل «شبهاي برره» كه بعد از گذشت چند سال هنوز براحتي به ياد آورده ميشود، حضور آدمهاي جديدي بود كه در فضاي جديد روبهروي مخاطب قرار ميگرفتند. اما از آنجا كه بخشي از شخصيتهاي خانه اجارهاي در سري اول آن به بيننده معرفي شدهاند، از همان ابتدا آنها را درگير مشكلات و معضلات مختلف ميبينيم.
البته مشكلاتي كه قبلا در سريالهاي ديگر بسيار به آنها پرداخته شده است، به نظر ميرسد تنها نكتهاي كه ميتواند خانه اجارهاي را از ورطه تكرار رها كند، استفاده از داستانهاي تازهتر و ايدههاي پركششتر است. بايد منتظر ماند و ديد كه در قسمتهاي بعدي چنين اتفاقي ميافتد يا اين مجموعه هم بدون اين كه ويژگي خاصي را به ظهور بگذارد به پايان ميرسد.
شروینه شجریکهن / جامجم