گزارشي از انيميشن مرزبان نامه
قصه هاي کهن به تلويزيون مي آيند
جام جم آنلاين: ادبيات غني و پربار ايران زمين سرشار از حكايات، پندها و مفاهيمي است كه هريك ميتواند به عنوان سوژهاي ناب و بديع در قالبهاي مختلف برنامهسازي به كار بسته شود و هر بار نيز به شيوهاي متفاوت زاويه ديدي جديد به بيننده ارائه كند.
وقتي بوستان و گلستان سعدي، شاهنامه فردوسي، ديوان حافظ، هفت گنج نظامي و ميراث گرانبهاي زبان فارسي را مرور ميكنيم، در واقع با انبوهي از ايدههاي بكر و بالقوهاي روبهرو هستيم كه فعليت آنها جز با كاربست ضمني يا مستقيم در راستاي برنامهسازي براي عامه مردم يا قشرها و گروههاي سني مختلف تحقق نخواهد يافت و چون مغزي است كه نغز بودن يك بسته فرهنگي را تا حدود زيادي تضمين ميكند.
«مرزباننامه» تاليف سعدالدين وراويني، يكي از سلسله كتب ارزشمندي است كه اين بار حكايات و قصههاي آن دستمايه ساخت برنامهاي براي كودكان در قالب انيميشن قرار گرفته است.
اين مجموعه انيميشن كه با همان نام مرزباننامه به سفارش مركز پويانمايي صبا در حال تهيه و توليد است، سعي دارد در 26 قسمت 15 دقيقهاي به طور غيرمستقيم و اقتباسي قصههاي مرزباننامه را به زباني ساده و قابل فهم براي كودكان روايت كند.
اما در اين راه از خلق و ابداع كاراكترهاي جديد، شخصيتپردازي نوآورانه فرو نميگذارد و اهميت آن را نيز اساسا ميتوان در همين گنجاندن مفاهيم محتوايي در لايههاي فرمي اثر دانست.
طراحي شخصيتها و فضاي صحنه مجموعه انيميشن مرزباننامه را داوود مقدمي، كامپوزيت و تدوين كار را خليل گرجي و نگارش متن را علي حضرتپور با همكاري محمد ابراهيم سلطانيفر به عهده دارند.
همچنين مونا سلطانيفر، ساناز عربي و سيدرضا غلامي انيماتورهاي اين اثر هستند و ساخت شخصيتها نيز بهوسيله فريد معتضد انجام ميشود.
شخصيتهايي از دل ادبيات كهن
براي تهيه گزارشي از چگونگي ساخت مجموعه انيميشن مرزباننامه به محل توليد آن سر ميزنم. با وحيد حاجمحمدي، مسوول روابط عمومي مركز صبا تماس ميگيرم و هماهنگي لازم انجام ميشود.
حوالي ساعت دو بعدازظهر به خانهاي دو طبقه و قديمي كه در خيابان شريعتي قرار دارد ميرسم. بهروز سلطانيفر تهيهكننده و كارگردان كار به استقبال ما ميآيد. در اين خانه نسبتا قديمي تعدادي استوديو براي دوبله انيميشنها و فضاهاي ديگر براي انجام مراحل فني كار در نظر گرفته شده است.
همراه با تهيهكننده به اتاقي كه خليل گرجي و داوود مقدمي در آن به ترتيب مشغول كامپوزيت و طراحي شخصيتها هستند، وارد ميشوم. بخشهايي از انيميشن مرزباننامه را كه در حال حاضر ساخت چهار قسمت از آن بدون انجام دوبله و ميكس موسيقي به پايان رسيده است، ميبينم.
داستان اصلي در يك جنگل روايت ميشود. يكي از شخصيتها پالنگ است؛ موجودي غولپيكر كه به نظر ميرسد پيش از اين در آثار انيميشن تجربه نشده و بنا به گفته كارگردان با بازنويسي نويسنده خلق شده است.
در همين حال از بهروز سلطانيفر ميخواهم كمي درباره ويژگيهاي كار توضيح دهد: مجموعه انيميشن مرزباننامه در 26 قسمت 15 دقيقهاي و با استفاده از تكنيك تلفيقي سهبعدي و دوبعدي در حال توليد است. در اين كار از شيوه مت پينت استفاده ميشود. در داستانپردازي اين مجموعه به طور غيرمستقيم از مرزباننامه الهام گرفتهايم و كاراكترها معادل بيروني ندارند و در قصههاي مرزباننامه نميتوان معادلي براي آنها يافت.
در واقع در اين كار، تم و خط اصلي داستان را از قصههاي كهن پارسي موجود در مرزباننامه برمیداریم و در ادامه، آن را با شيوه توليد هماهنگ كرده و به بازنويسي داستانها ميپردازيم.
در ساخت اين كار تلاش كردهايم نوعي نگاه جديد به اين داستانها داشته باشيم و محتواي كار داراي مجموعهاي از پيامهاي اخلاقي است كه همراه با آن يا در خلال آن اتفاقاتي ميافتد كه به جذابيت انيميشن كمك ميكند.
نتيجه مطلوب كار تيمي
سلطانيفر كه پيش از اين تهيه آثاري همچون مرواريد سرخ، شيرهاي آلپاتان و حكايتهاي مادربزرگ را به عهده داشته است درباره تعداد و تنوع كاراكترهاي اين مجموعه ميگويد: به طور كلي در اين كار حدود 40 كاراكتر فرعي و اصلي طراحي شده است كه به توالي در داستانها حضور مييابند.
وي همچنين درباره تكنيك تلفيقي به كار رفته در ساخت انيميشن مرزباننامه توضيح ميدهد: كاراكترها سهبعدي نمايش داده ميشوند؛ اما آكسسوار صحنه، افكتها، تروكاژها و فضاي پشت صحنه دوبعدي است.
بايد بگويم در ساخت انيميشن هيچ الزامي وجود ندارد كه حتما از يك شيوه و تكنيك استفاده شود، بلكه ميتوان راهي جدا در پيش گرفت و نوآوري داشت، اما نكتهاي كه در رابطه با ساخت انيميشن اهميت زيادي دارد توجه به كارگروهي است.
كار گروهي باعث ميشود شاهد نتيجه بهتري باشيم. به همين دليل در مرزباننامه من و آقاي گرجي و مقدمي بيشتر تصميمات را در تعامل با هم ميگيريم. اساسا براي اين كه بتوانيم در اين حرفه حرفي براي گفتن داشته باشيم بايد به فرهنگ كارگروهي توجه ويژهاي داشته باشيم و در برابر نظرات هم انعطافپذيري به خرج دهيم و بسرعت در برابر آن موضع نگيريم.
تهيهكننده و كارگردان مجموعه مرزباننامه در ادامه گفتههاي خود كمي هم درباره چگونگي شكلگيري ايده اوليه و طرح كلي كار صحبت ميكند: ارائه طرح اوليه اين كار به زماني حدود يك سال و نيم پيش بازميگردد. اما به علت تغييرات مديريتي در صبا برخي پروژهها براي مدتي دست نخورده باقي ماند؛ بنابراين دوره پيشتوليد اين كار كمي طول كشيد و در واقع ما حدود يك سال پيش كار را به طور جدي شروع كرديم.
يكي از دلايلي هم كه دوره پيش توليد را بيشتر در نظر گرفتيم اين بود كه قصد داشتيم اقدامات اوليه را بخوبي انجام دهيم كه در طول كار با مشكل خاصي روبهرو نشويم و تنها نورپردازي، رندرينگ و برخي ديگر از قسمتها باقي بماند.
سلطانيفر ارزيابي خود را از ميزان بودجه اختصاص يافته به توليد انيميشن چنين بيان ميكند: به نظر من اگر ميخواهيم اتفاقات و نتايج خوبي را در بخش انيميشن شاهد باشيم، بايد تاوان آن را هم بپردازيم و ساختارشكني كنيم.
اميدواريم اختصاص يك شبكه مجزا به انيميشن باعث شود برآوردهاي اين آثار افزايش پيدا كند تا حداقل فعالان بخش انيميشن بتوانند با خيال راحت و بدون دغدغه به فعاليت خود به بهترين شكل ادامه دهند. كار انيميشن بسيار سخت و دشوار است، زيرا شخصيتها كاملا خلق و از دل داستانها بيرون كشيده ميشوند. بنابراين بايد بودجه مناسبي به اين توليدات اختصاص يابد.
فعاليت بخش خصوصي
داوود مقدمي، طراح شخصيتها و فضاهاي مجموعه مرزباننامه درباره ميزان فعاليت بخش خصوصي در زمينه توليد آثار پويانمايي ميگويد: بخش خصوصي به طور جدي در حوزه توليد انيميشن فعاليت نميكند، زيرا براي بازگشت هزينه تضميني وجود ندارد و ممكن است محصول شركتها توسط تلويزيون خريداري نشود و در نهايت شركتها متضرر شوند. در ايران همكاري با ارگانهاي غيردولتي در بخش انيميشن به خطرپذيري نياز دارد.
شبكه پويا، اتفاقي مبارك بود
بهروز سلطانيفر، درباره ميزان تاثيرگذاري تاسيس شبكه انيميشن (پويا) ميگويد: بديهي است تاسيس اين شبكه ميتواند تاثير مثبتي در بهبود كيفيت انيميشنها داشته باشد، زيرا تعداد افراد فعال در اين حوزه بيشتر ميشود و براي پخش كارها نسبتا تضميني وجود دارد و كارها پس از توليد به نمايش درميآيند. به اعتقاد من راهاندازي شبكه پويا اتفاقي مبارك بود.
او ميگويد: يكي از مشكلات انيميشن هم تاكنون همين بود كه برخي آثار توليد ميشدند اما براي پخش آنها اقدامي صورت نميگرفت يا اين كه دير پخش ميشدند؛ بنابراين جذابيت خود را از دست ميدادند.
در حالي كه هنر مسالهاي به روز است و تاريخ مصرف دارد و اگر در زمان مناسب خود مصرف نشود شايد تاثيرگذاري و قابليت اصلي خود را از دست بدهد. شبكه پويا ميتواند اين به روز بودن را تامين كند. همچنين تاسيس اين شبكه باعث ميشود كارها دقيقتر و از نظر كيفي بههم نزديكتر شوند. (جام جم - ضميمه قاب كوچك)
ركسانا قهقرايي