جام جم آنلاين: دو سال بعد از اينكه پاي مفاهيم ماورايي در سريالهاي مناسبتي، با جمله او يك فرشته بود باز شد، سريالي با نام اغما روي آنتن شبكه يك رفت. آن روزها يعني درست در شبهاي اول ماه رمضان 86 بينندگان با چهره امين تارخ و نام سيروس مقدم روبهرو شدند.
آنان ميدانستند كه قرار است از تركيب نام اين دو نفر و كارنامه كاري آنها، سريالي جذاب خلق شود. اغما نام پرطمطراقي بود، به معناي خواب عميق يا بيهوشي كامل كه كاملا در مضمون سريال قابل ديدن بود.
اغما درباره وسوسههاي شيطاني بود. نام شخصيت شيطاني سريال، الياس بود و اين نام متناسب با يك شخصيت شيطاني نبود.
الياس نام يكي از پيامبران است و تناسبي با چنين شخصيتي ندارد. اما به كار بردن اين اسم توسط سازندگان اين سريال باعث ميشد كه ماهيت شخصيت او تا نيمه سريال برملا نشود.
داستان اين سريال درباره زندگي دكتر طه پژوهان با بازي امين تارخ، يك پزشك فوقمتخصص جراحي مغز و اعصاب بود. او به دليل جراحيهاي موفقيتآميزش روي رزمندگان در جبههها به پنجه طلا، مشهور شده بود؛ اما بهدليل بيماري حاد همسرش «مولود» با بازي شيرين بينا بر سر دوراهي قرار گرفت و پس از مرگ همسرش دچار درگيريهاي روحي زيادي شد، تا اينكه شيطان با بازي حامد كميلي در قالب يك مرد وارد زندگي او ميشود و سعي ميكند او را فريب دهد.
اما اين بار تصوير شيطان متفاوت بود. او يك شخصيت شيطاني جديد بود كه ظاهر يك فرد مومن و پرهيزكار را داشت.
استفاده تصويربردار از فيلترهاي متعدد، حسي منطبق بر فضاي ماورايي سريال را به مخاطب القا ميكرد؛ اينكه نماي ديد الياس همه چيز را آبي رنگ و در نماهايي نامتوازن نشان ميداد به ميزان باورپذيري موقعيت ميافزود: اين نوع تصويربرداري نشان از قدرت متافيزيكي الياس داشت كه همه جا حضور داشت و همه اتفاقات را ميديد.
امين تارخ نيز در بازي بينظيرش آميزهاي از حس و تكنيك را ارائه كرد. حس هيجان و استفاده از مضموني جذاب و دلهرهآور نيز يكي از نقاط قوتي بود كه بينندگان بسياري را سر سفره افطار بهتزده ميكرد. در مجموع، اغما از سريالهايي بود كه خاطره آن هنوز هم در ذهن بسياري از بينندگان بهجا مانده است.
مهراوه فردوسي - گروه راديو و تلويزيون