جام جم آنلاين: هميشه يك پرسش بزرگ وجود دارد كه آيا حوزه علم و فناوري آن قدر موضوعات هيجانانگيز و تاثيرگذار دارد كه بتوان از ميان آنها سوژههاي مناسبي جهت روزنامهنگاري براي مردم عادي كوچه و بازار پيدا كرد؟ آيا در داستانهايي كه هرروزه در زندگي روزمره ما اتفاق ميافتد، علم نقشي ايفا ميكند كه بتوانيم درباره آن با مردم صحبت كنيم؟
واقعيت اين است كه حوزه علم در دوران ما معدني از سوژههاي ناب و هيجانانگيز را توليد ميكند. به صراحت و بي شك ميتوان گفت در يك رسانه هيچ حوزهاي به اندازه علم موضوع جذاب ندارد و شايد اين تنها حوزهاي باشد كه شما مجبور باشيد هرروز تعداد زيادي داستان عالي را كنار بگذاريد و فقط يكي از صدها مورد را انتخاب كنيد. البته اين امر به توانايي شما براي شكار و شناسايي و تشخيص اهميت اين داستانها هم برميگردد.
اگر ماهيگير خوبي باشيد علم و فناوري دريايي نيست كه دست خالي از ماهيگيري از آن برگرديد. ماهيت پيشرو و جلوداري علم و فناوري بر جذابيت ذاتي آن ميافزايد. در حوزه سياست شما با مسالهاي مانند انتخابات، روابط خارجي و احزاب سر و كار داريد. اين موارد در يك چرخه تكرار ميشوند. هر 4 سال يكبار انتخابات مجلس برگزار ميشود، نامزدهايي حرفهايي ميزنند و وعدههايي ميدهند. هر دوره اين داستانها تغيير ميكند و بر زندگي ما تاثير ميگذارد اما الگوي يكساني تكرار ميشود. در ليگ فوتبال در هر دوره تعداد بازي مشخصي برگزار ميشود. بازيكناني آسيب ميبينند، افرادي ستاره ميشوند و در پايان تيمي قهرمان ليگ ميشود و حاشيههايي ايجاد ميشود. داوريها نقد ميشود و قراردادها زير سوال ميرود. اما همه اين داستانها هر سال يا هر دوره تكرار ميشود. بقيه حوزهها نيز كم و بيش همين وضعيت را دارند.
اكثر آنها در فضاي تعريفشده و اتمسفر شناختهشدهاي روي ميدهد و تازگي آنها در خود آن رويداد است. اما علم و فناوي و شاخههاي وابسته به آن حوزههايي است كه اخبار و رويدادها در يك چرخه تكرار نميشود. آنها به جلو حركت ميكنند، مرزهاي آگاهي ما را توسعه ميدهند و در واقع بسياري از آنها نهتنها از نظر تازه بودن رويداد تازه و خبر محسوب ميشود كه دامنه اتمسفر و مرزهاي بازي را نيز تغيير ميدهد. چنين حوزه فعالي به ذات خود موضوعات هيجانانگيزي را در اختيار گزارشگران علمي ميگذارد اما همه كار ما به گزارشگري از مرزهاي علم محدود نميشود. بسياري از خبرهاي روزانه عادي روزنامهها را كه نگاه ميكنيد در دنياي امروز ما ماهيت و پسزمينهاي از علم دارند.
يكي از مهمترين كارهايي كه روزنامهنگاران علمي ميتوانند در فضاي امروز رسانهها انجام دهند، كمك به ساختن پروندهاي براي يك موضوع خارج از علم است.
براي مثال در جشنواره فيلم فجر امسال براي اولين بار سينماهاي ايران اقدام به نمايش يكي از مطرحترين فيلمهاي سهبعدي سينما كردند. فيلم هوگو به كارگرداني مارتين اسكورسيزي كه يكي از بهترين سهبعديهاي اخير است، آن را نمونهاي از استفاده درست از فناوري سهبعدي ميدانند. نام اسكورسيزي، نمايش فيلم سهبعدي در جشنواره فيلم فجر و همه اين داستانها توجه زيادي به اين خبر را باعث شد.
روزنامهها و مجلات پروندهها و صفحات زيادي را به اين فيلم اختصاص دادند. اما فيلم سهبعدي فراتر از تجربه متفاوتي از ديدن سينماي حاصل فناوري شگفتانگيزي است. براي بيننده چنين فيلمي كه اكنون شانس ديدن آن در سينماهاي تهران را پيدا كرده است، اين سوال در زمينه ذهن او وجود دارد كه چطور فيلمي سهبعدي ساخته ميشود؟ چرا ما با زدن يك عينك ميتوانيم تصويري را سهبعدي ببينيم؟ آيا اين عينكها براي ما سردرد يا عوارض جنبي به همراه دارند؟
نكته: حوزه علم در دوران ما معدني از سوژههاي ناب و هيجانانگيز را توليد ميكند. به صراحت و بي شك ميتوان گفت در يك رسانه هيچ حوزهاي به اندازه علم موضوع جذاب ندارد
اين سوالات بهانه خوبي است كه ستونهاي كوتاهي درباره اين موارد در اختيار خواننده قرار گيرد و اين كار بخش علمي است كه چنين پيشنهادهايي را به يك رسانه بدهد و از آنها بخواهد تا با استفاده از پتانسيل اين بخش به سوالات ممكن خوانندگان درست پاسخ داده شود.
ما نبايد منتظر باشيم كه چنين پيشنهادهايي به ما ارائه شود. خود ما بايد پيشنهاد چنين همكاريهايي را مطرح كرده و از آن استقبال كنيم. اگرچه در بسياري از رسانههاي موجود متاسفانه فضايي براي همكاري گروههاي يك تحريريه وجود ندارد و اگر هم چنين همكاري شكل بگيرد گروهي كه نوشتن گزارش اصلي را به عهده دارد به خود حق ميدهد تا در متن و روش همكار خود دخل و تصرف كند. اما همه اين دشواريها اگر به نتيجهاي منجر شود كه به نفع خواننده باشد، ارزشمند خواهد بود. از نقص فني در يك خودرو كه باعث ميشود يكي از مدلهاي ماشينهاي يك شرکت خودروساز خود به خود آتش بگيرد، علل كاهش آب درياچه اروميه، موقعيت جغرافيايي و بستر درياي تنگه هر مز، غنيسازي اورانيوم، پرتاب يك ماهواره به فضا، انتخابات اتوماتيك، اينترنت ملي، كارتهاي هوشمند، خريد آنلاين، سيستمهاي آمارگيري در يك بازي فوتبال كه زمان مالكيت توپ را مشخص ميكند، دوربين عنكبوتي نصب شده در ورزشگاه آزادي، مكملهاي غذايي، نحوه تاثير يك ماده مخدر كه در يك عمليات پليسي از قاچاقچيان كشف شده است و.... همه در بطن خود داستانهاي هيجانانگيزي با زمينه علمي و فناوري دارد كه ميتواند در كنار گزارشهاي اصلي مربوط به آن حوزه زاويه ديد جديد و متفاوتي را نيز در اختيار خواننده قرار دهد.
گروههاي ديگر هم نبايد از اين همكاري بهراسند. اين موارد از خواننده گزارشهاي آنها نميكاهد و تنها اطلاعات بيشتري در اختيار او قرار ميدهد. و البته در بسياري از موارد، خوانندهاي را كه به اصل يك موضوع علاقهاي ندارد، برميانگيزد تا گزارش اصلي را هم بخواند.
اين كار اگرچه يك بخش مهم از كار ما است كه بتوانيم با جامعه ارتباط برقرار كرده و ديدگاههاي تازهاي درباره آنچه براي او مهم است را در اختيارش قرار دهيم اما صرفا كاري جنبي به شمار ميرود. ما بايد موضوعات مهم را شناسايي كنيم و براي مردم به زباني جذاب و دقيق ارائه كنيم.
ما بايد مخاطب را قانع كنيم كه داستان ما را بخواند و هيچ چيز جز خود يك داستان خوب اين كار را براي ما نميكند. ما به مخاطبي كه درگير زندگي روزمره است، افق وسيعتري را پيشنهاد ميكنيم. افقي كه در آن مرزهاي جهان در حال حركت و توسعه است و اين توسعه زندگي مخاطب را نيز تغيير ميدهد. زماني كه كريستف كلمب سوار بر كشتي خود راه غرب را به پيش گرفت بيآنكه خود بداند در حال توسعه دادن مرزهاي جهان شناختهشده براي مردمان اروپا بود.
سالها طول كشيد تا يافته غيرمنتظره كلمب تاثيرش را در زندگي روزمره مردم جهان بگذارد. گزارشگري از علم، شبيه به گزارشگري زنده از عرشه كشتي اكتشافي است كه در درياي ناشناختهها به پيش ميرود و قلمروهاي جديدي را كشف ميكند و آينده ما را تغيير ميدهد.
پوريا ناظمي / جام جم