پاي صحبت عوامل مجموعه حيراني
وقتي آدمها بهدرون خود بازميگردند
جام جم آنلاين: چند هفتهای است شبکه يك سیما با مجموعه «حیرانی» میزبان خانههای مردم است. بیننده پروپاقرص این شبکه که سالهاست عادت کرده نظارهگر مجموعههایی با روایت گونههایی اجتماعی باشد، اینبار با سریالی روبهروست که شاید بیشتر از آن که برای بیننده خود یک مجموعه تفریحی به شمار آید یک روایت امروزی با ساختاری اجتماعی است.
مجموعه حیرانی به تهیهکنندگی رضا جودی و کارگردانی دو زوج هنری کیوان علیمحمدی و امید بنکدار در 26 قسمت 45 دقیقهای در حال پخش از شبکه يك سیماست.
این مجموعه که مانند سایر آثار سینمایی این دو کارگردان، جمعی از بازیگران نامآشنای سینما و تلویزیون را جمع كرده درباره بازگشت آدمها به درونیات خود و گذشته آنهاست. آنجا که این دورنما به زندگی و خاطرات دوران کودکی، آدمیان را به ورطه حیرانی میکشاند.
داستان مجموعه درباره جوانی به نام پولاد مرزبان است که پس از سالها به ایران بازمیگردد. دیدن دوباره آشنایان قدیمی و روبهرو شدن با جامعهای که سالها از آن دور بوده، او را با ماجراهای مختلفی روبهرو میکند.
در مجموعه حیرانی بازیگرانی چون ستاره اسکندری، فرخ نعمتی، حميدرضا پگاه، مریم بوبانی، بابک حمیدیان، هومن سیدی، آزاده صمدی، مهرداد صدیقیان، فریبا جدیکار، پرویز پورحسینی و باقی هنرمندان ایفای نقش میکنند.
رازگشایی حیرانی یک شخصیت
فيلمنامه اين سريال را مهشيد تهراني و رويا اسدي نوشتهاند. هر دوي آنها فارغالتحصیل رشته نمایش از دانشکده هنرهای زیبا هستند.
رویا اسدی میگوید: حدود سال 86 بود که ما فعالیت مشترک خود را در زمینه فیلمنامهنویسی آغاز کردیم. اولین کار مشترکمان نگارش مجموعه 90 قسمتی «پاتوق» برای شبکه يك سیما بود. بعد از آن چند قصه مختلف داشتیم که مایل بودیم روی آنها کار کنیم و قصه حیرانی در نهایت برای نگارش انتخاب شد، چون قصهای جذاب با نقاط تعلیق فراوان و شخصیتهای قابل پرداخت داشت. این کار دو بار بازنویسی شد و نهایتا سال 89 به تصویب شورای فیلمنامهنویسی سیما رسید. بالاخره تصمیم بر آن شد تا رضا جودی، تهیهکنندگی این پروژه را به عهده بگیرد.
اسدی معتقد است همفکری دوجانبه دو نویسنده با یکدیگر که تا حد زیادی همپوشانی فکری بالایی داشته و باعث بالا رفتن کیفیت یک اثر میشود.
وی در ادامه صحبتهایش میگوید: نوع نگاه و طرزفکر من و مهشید تهرانی به واسطه سالها دوستی با یکدیگر بسیار به هم نزدیک و شبیه است. درباره حیرانی هم غیر از این نبود. طرح را با هم نوشتیم، با هم شخصیتپردازی کردیم و در نهايت به یک قصه جامع رسیدیم. فیلمنامه حیرانی یک ملودرام اجتماعی است با قصهای پرکشش و شخصیتهایی ملموس. بسیار دقت کردیم تا جاهایی قصه ما خطی پیش برود و در جايي هم مخاطب را با یک قصه غیرخطی درگیر کردیم، چراکه میدانستیم تماشاگر با این سبک ارتباط بسیار خوبی برقرار میکند. در نگارش فیلمنامه هم سعی کردیم علاوه بر داستان اصلی، رویدادهای فرعی را لحاظ کرده باشیم که به جذابیت اثر کمک کند.
وی در ادامه ميافزايد: در اين اثر تلاش شده نگاه نويي به موضوع شود، چرا تماشاگر ايراني ملودرام را دوست دارد، بخصوص يك ملودرام خانوادگي را؟ به هر حال تاثير حرفهاي اين مجموعه زياد است.
یکی از ویژگیهای فیلمنامه حیرانی، شخصیتپردازی زنان قصه است. زنها در درون قصه جایگاه خاصی دارند و در پیشبرد آن حرف اصلی را میزنند. درست است که شخصيت اصلي سريال ما، يك مرد است كه از خارج به ايران برميگردد، اما در حقيقت همه شخصيتهاي كليدي اين سريال زن هستند، چون باور داريم نقش زنها در جامعه و خانواده براي حل مشكلات، حياتي و مهم است.
اسدی میگوید: اگر مخاطب سریال بخوبی دقت کرده باشد، ميبيند تصمیمگیری شخصیتهای زن قصه بسیار در پیشبرد داستان اثرگذار است. مثلا عطیه، یکی از شخصیتهای اصلی داستان بتدریج گره اصلی قصه را باز ميكند. در ادامه هم شخصیتهای زن دیگری به قصه وارد میشوند که در نوع خود خاص هستند.
اسدی در پاسخ به این سوال که چرا در فعالیتهای هنری خود کمکار است، میگوید: فیلمنامهنویسی برای من کاري بسیار جدی است و سعی میکنم در انتخاب موضوعاتی که قرار است بنویسم وسواس زیادی به خرج دهم. یکی از چیزهایی که برای ما اهميت داشت این بود که شخصیتها کاملا ملموس و واقعی به نظر برسند و بیننده بتواند برای تکتک آنها مابهازای خارجی پیدا کند. دیگر اینکه سعی کردیم در هر قسمت به صورت قطرهچکانی به مخاطب خود اطلاعات بدهیم تا فقط بخش کوچکی از گره داستان باز شود.
در ادامه داستان و با سیر رازگشاییهای اندک مخاطب متوجه میشود که پولاد، شخصیت اصلی قصه خواهر دوقلویی دارد که این اتفاق تاثیر عاطفی عمیقی روی او میگذارد.
وی در خاتمه یادآور ميشود: واقعيت اين است كه خيلي از جوانهاي داخل كشور تمايل دارند زندگي خارج از كشور را تجربه كنند؛ اما در عين حال خيلي از هموطناني كه دور از كشور زندگي ميكنند، ميل به بازگشت دارند. در کل اين بازگشت نقطه شروع سريال ما شد.
از شبانهروز تا حیرانی
کیوان علیمحمدی و امید بنکدار که پیش از این هم سابقه همكاري در فیلمهای سینمایی شبانه و شبانهروز را دارند، این بار در نخستین تجربه سریالسازی خود مجموعه حیرانی را با همکاری مشترک یکدیگر کارگردانی کردهاند؛ مجموعهای که به اعتقاد هر دوي آنها قرار است ذائقه مخاطب را تغییر دهد.
بنکدار در پاسخ به این پرسش که ساخت مجموعه حیرانی با این سبک و سیاق خطر بزرگی برای مخاطب تلویزیونی محسوب میشده در پاسخ میگوید: در دورانی که شبکههای مختلف تلویزیونی و رادیویی ماهوارهای، تلویزیونها و رادیوهای اینترنتی و دهها شبکه فارسیزبان مختلف رقابت تنگاتنگی را با تلویزیون ما پیش گرفتهاند، برای قدرتمندی در این رقابت چارهای جز تنوع و افزایش میزان جذابیت در تولیدات تلویزیون وجود ندارد.
تنوع میتواند با ایجاد حق انتخابهای متفاوت به مخاطب، روی او را به سمت شبکههای داخلی که در تناسب با فرهنگ و اخلاق و مذهب ما قرار دارد برگرداند و او را از برنامههايي كه مروج بياخلاقي، بيبندوباري و بيفرهنگي است، دور نگه دارد.
مجموعه حيراني به عنوان يك نمونه پيشنهادي براي ايجاد تنوع در ساختارهاي بصري و روايي در تلويزيون و با تلاش پيگير و بيوقفه يك گروه همدل و همراه ساخته شد. استفاده از يك گروه حرفهاي و خلاق پشت دوربين و بهترين تركيب بازيگراني كه در حد توان اين پروژه بود و استفاده از يك متن جذاب و پرچالش، ازجمله تلاشهاي ساخته شدن اين مجموعه بود و حاصل آن سريالي شده است كه اميدواريم مورد پسند مردم نازنين ميهنمان قرار گيرد.
حيراني به دليل تفاوتهايش شايد در قسمتهاي آغازين با برخي مخاطبان احساس غريبگي ميكرد، اما اگر آن گروه از بينندگان با قصه همراه شوند، به ساختارهاي تازه تدوين و تركيبهاي تصويري عادت ميكنند و با نوع ديگري از سريال آشنا ميشوند.
تلاش دوسويه گروه سازنده و تلاش مخاطبان براي آشنايي با چنين كارهايي ميتواند به گام بلند و رو به جلويي براي گسترش سليقه مخاطبان بدل شود كه تداوم توليد محصولات متفاوت چشمانداز گستردهاي از گونههاي مختلف فيلم و سريال را براي تلويزيون كشور ما به ارمغان آورد.
بنكدار معتقد است: مشكل بزرگ چند سال اخير در عرصه مجموعههاي تلويزيوني، فقر فيلمنامه است. بيشتر كارهاي تلويزيوني فيلمنامه ندارد و يك سري مضامين تكراري است؛ نكتهاي كه در حيراني هم ديده ميشود، اما اين مجموعه پيچ در پيچ و هزارتوست، با علم اين كه هميشه همه ما به دنبال ريشههاي خودمان ميگرديم. شيرينترين خاطراتمان هميشه خاطرات دوران كودكيمان است.
جذابترين چيزهايي كه در ذهنمان است مدرسه و بچگيهايمان است، چون اينها ما را به جايي متصل ميكند كه به آن تعلق داريم. به همين دليل هويت، يكي از ريشهدارترين تمهاست. حيراني هم از همين ميگويد. اين كه چطور با جستجو كردن ريشههايمان ميتوانيم آدم بهتري باشيم يا زندگي بهتري داشته باشيم.
بازي رنگ و شخصيتپردازي
شيده محمودزاده، طراحي لباس را در مجموعه حيراني به عهده دارد. او فارغالتحصيل رشته طراحي لباس از دانشگاه حوزه هنري است.
وي ميگويد: پيش از اين هم در فيلم سينمايي شبانهروز با اين دو كارگردان همكاري داشتم و تا حد زيادي با سليقه آنها آشنايي دارم. معمولا طراحي لباس و صحنه در آثار اين دو كارگردان نقش اساسي دارد. به همين دليل از همان ابتدا تصميم بر آن شد تا طراحي صحنه و لباس در اين مجموعه به عهده دو گروه مختلف باشد.
محمودزاده معتقد است هميشه در كارهايي كه به عهده ميگيرد تلاش ميكند تا زيبايي صحنه را همراه با رنگهايي كه براي طراحي لباس بازيگران در نظر ميگيرد دوچندان كند.
او ميافزايد: از همان ابتدا بنا به خواست كارگردان تصميم گرفتيم رنگها تا حد زيادي يكدست باشد و مخاطب تضاد زيادي در تنوع رنگها احساس نكند، چرا كه قرار بود دگرگوني و حيراني كاراكترهاي اصلي قصه به مرور زمان به بيننده نشان داده شود و من هم بايد تلاش ميكردم تا رنگهايي را براي پوشش بازيگران در نظر بگيرم كه اين حس را به مرور زمان منتقل كند.
او در ادامه ميگويد: معمولا فيلمنامه را ميخوانم و بسته به حال بازيگر، رنگها را انتخاب ميكنم؛ چرا كه در اين گونه داستانهاي رئال خيلي سليقه شخصي طراح دخيل نيست و حال بازيگر است كه ما را در مسير انتخاب درست قرار ميدهد.
در مجموعه حيراني از تعويض لباس استفاده نكرديم، چون لباسهاي مختلف باعث ميشد بيننده احساس كند حال بازيگر دستخوش تغيير شده و ما از اين اتفاق پرهيز كرديم. كوشيديم همه چيز به مرور زمان براي مخاطب رو شود.
همراهي تصوير و ديالوگ در شخصيتپردازي
خيلي از تماشاگران كه به گفته عوامل سازنده مجموعه حيراني سبك و سياق قاببندي و تدوين را يك بدعت و نوآوري در تلويزيون ميدانند گمان ميكنند تصويربرداري اين مجموعه چيز عجيب و دور از ذهني است. اين صحبتي است كه مدير تصويربرداري مجموعه حيراني عنوان ميكند. مرتضي پورصمدي، بازنشسته سازمان صدا و سيماست.
به گفته اين تصويربردار باسابقه، آن چيزي كه در اين مجموعه به نظر جديد ميآيد خود تصويربرداري نيست، بلكه انتخاب نما، نوع ميزانسن و نيز قاببندي كه براي تكتك نماها در نظر گرفتهشده با طراحي ويژه و فكر از پيش تعيينشده است.
پورصمدي پيش از اين هم در فيلمهاي سينمايي شبانه و شبانهروز با اميد بنكدار و كيوان عليمحمدي كار كرده و به گفته خودش كاملا با سليقه و سبك و سياق كاري اين دو كارگردان آشناست.
وي در ادامه صحبتهايش ميگويد: پيش از اين هم در سالهاي گذشته تصويربرداري كارهاي مستند انجام ميدادم و سعي كردم اين گونه سبك كاري را در كارهاي داستاني هم داشته باشم. براي همين هم است كه تصويربرداري در مجموعه حيراني به نظر مستندگونه ميآيد. در كل با اين روالكاري خيلي بيگانه نيستم، چرا كه فكر ميكنم جسارت خاصي در كارهاي اين دو كارگردان به چشم ميخورد كه در نوبه خود قابل توجه است.
پورصمدي در ادامه صحبتهايش ميگويد: ساختار بصري هر فيلم يا سريال در آغاز قصه تعريف ميشود. اين قصه است كه تعريف ميكند تصوير بايد چگونه باشد. با اين حال هر كدام از نماهاي اين مجموعه با تفكر خاصي طراحي شده و حيراني از آن مجموعههايي است كه تصوير و ديالوگ را با هم در شخصيتپردازي همراهي ميكند.
شبنم مدني