با شروع فصل جديد، آلگري ديگر آن فرد غريبه سال گذشته نبود
آ.ث. ميلان و حركت گوارديولايي
جام جم آنلاين: قهرمانيهاي گوارديولا همراه با بارسلونا سببساز شيوع يك اپيدمي در سطح مديران فوتبال در سراسر جهان شد كه از آن با نام «تب گوارديولا» ياد ميكنند و آن به معناي سپردن سكان هدايت تيمها به مربيان كمتجربه، اما «توانمند» است كه تنها نيازمند كمي اعتماد براي بروز استعدادهايشان هستند.
در عرض 3 سال اخير چه در تيمهاي بزرگ و كوچك اروپايي و چه حتي در وطن خودمان شاهد اين پديده بودهايم و در غالب موارد، آنچه خواست مديران بوده لزوما برآورده نشده است. يكي از آخرين اين تبها، سپردن سكان هدايت 2 تيم پرطرفدار ايتاليايي به مربيان جوان و كمتجربه بوده كه براي يكي قهرماني و براي ديگري درخشش در نخستين گام را همراه داشته است. در اين بخش ابتدا روند حركتي آلگري در ميلان و سپس حضور آنتونيو كونته در كنار بانوي پير را مورد بررسي قرار خواهيم داد.
مدافع
ماسيميليانو آلگري، مدافع سابق در 11 آگوست 1967 در شهر ليورنو، واقع در شمالغرب ايتاليا به دنيا آمد. دوران شروع فوتبالي وي را بايد از حضور در تيم زادگاهش بررسي كرد و پس از انحلال موقت باشگاه در سال 1991، وي راهي شرق شد تا بخت خويش را در تيم پسكارا كه در آن زمان در سري B توپ ميزد، بيازمايد. بازيهاي درخشان وي و همتيميهايش سبب شد تا آنها در فصل 93 ـ 1992 به سري A صعود كرده و آلگري براي خود نامي دست و پا كند، اما با سقوط مجدد تيم به دسته پايينتر، وي كه مورد توجه كارلو ماتزونه، سرمربي كالياري قرار گرفته بود، راهي جزيره ساروني شد تا 2 فصل بعدي را در آنجا بگذراند. هر چند كه همزمان با ورود وي، ماتزونه راهي پايتخت شد تا هدايت رم را براي 3 فصل به دست بگيرد. حضور آلگري در كالياري چندان موفق نبود و در عرض 2 فصل، او تنها توانست در 46 ديدار به ميدان برود. همين باعث شد تا تيم پروجا به وي پيشنهاد حضور داده و او راهي سري B شود، اما در فصل بعد (1996) آنها به سري A صعود كرده و باز هم ماسيمو توانست يك فصل ديگر در سطح نخست فوتبال كشور بازي كند، اما با سقوط مجدد تيم، او اين بار راهي پادوا شد تا سالهاي بعد را در ناپولي (تنها 7 بازي)، برشا (2000 ـ 1998)، پيستوئيسه (سري B) و آليانس (سري C) بگذراند.
مربي
با آويختن كفشها در سال 2003، يك سال بعد و در سن 37 سالگي، آلگري مربيگري در تيم آليانس را كه در آن زمان در سري C2 حاضر بود را پذيرفت. او با استفاده از محبوبيت خود توانست تيم را به سري C1 هدايت كرده و پس از گذراندن يك فصل در تيم «اسپال» (2005 ـ 2004) و گروستو (2006 ـ 2005)، راهي تيم ساسولو در شهر مودنا شود و بتواند اين تيم حاضر در سري C1 را در سال 2008 به سري B برساند؛ كاري كه او را به شهرت رسانده و سران كالياري را دوباره به فكر مدافع سابق خويش انداخت.
نكته: سيلويو برلوسكوني دست به يك ريسك بزرگ زد و سكان هدايت تيم را در فصل 2011 ـ 2010 به مربياي سپرد كه نه سابقه بازي در سطح نخست فوتبال ايتاليا و دنيا را داشت و نه به عنوان مربي چهره شاخصي محسوب ميشد
وقتي در 29 مي 2008، نام وي به عنوان سرمربي جديد تيم دسته اولي كالياري اعلام شد، بسياري معتقد بودند كه اين بدترين انتخاب ممكن بوده و ماسيمو چلينو، مالك 52 ساله باشگاه مرتكب يك ريسك خطرناك شده است. 5 باخت پياپي در 5 بازي نخست ليگ، فشار مضاعفي را بر دوش چلينو و آلگري گذاشت و اهالي ساروني، همگي خواستار اخراج «مربي دسته 3»اي بودند، اما اعتماد رئيس سبب شد تا وي تيم را در نيمفصل به ميانه جدول برساند. براي روحيه دادن بيشتر، چلينو با وي يك قرارداد 2 ساله امضا كرد تا او تيم را در ميانه جدول تا پايان فصل حفظ كند. در فصل بعدي (2009 ـ 2008)، بهرغم عدمبرخورداري از بازيكنان شاخص و توانمند، او با ارائه يك فوتبال جذاب و تماشاگرپسند، علاوه بر بازكردن جا در قلب هواداران سارونيايي، توانست براي نخستينبار در تاريخ اين باشگاه، آن را به رتبه نهم سري A برساند؛ جايگاهي كه تيم او را راهي جام يوفا كرده و جايزه «نيمكت طلايي» را كه همه ساله به مربي شاخص سري A تعلق ميگيرد، نصيب وي كند. در فصل بعد هم وقتي او توانست نتايج شاخصي با كالياري بگيرد، شايسته دريافت مجدد اين جايزه بود، هر چند كه رقيبي قدرتمند به نام ژوزه مورينيو، آن را از آن خويش كرد.
ميلان
با خروج آنچلوتي در سال 2009 از ميلان و پيوستنش به چلسي، سيلويو برلوسكوني براي فصل بعد، كار را به مربي جواني سپرد كه سابقه بازيگري بزرگي داشت، اما در نخستين گام با روسونري، چندان موفق نبود. لئوناردو، دفاع چپ سابق تيم ملي برزيل و آ.ث.ميلان در نخستين گام مربيگري، قافيه را به مورينيوي باتجربه باخت و پس از اينتر (82) و رم (80)، با 70 امتياز در جايگاه سوم ايستاد. اتفاقي كه سال بعد و با «خيانت» وي به لباس ميلان، با نرآتزوريها تكرار و اين بار دوم شد. قهرماني رقيب بر مالك ميلان سخت گران آمد و كوشيد با «تب گوارديولا»، يك كار معجزهوار صورت دهد. مشورت با گالياني سبب شد تا سيلويو برلوسكوني دست به يك ريسك بزرگ زده و سكان هدايت تيم را در فصل 11 20ـ 2010 به مربياي بسپارد كه نه سابقه بازي در سطح نخست فوتبال ايتاليا و دنيا را داشت و نه به عنوان مربي، چهره شاخصي محسوب ميشود. به هر تقدير و با وجود مخالفتهاي بيشمار، سرانجام سكان هدايت روسونري به آلگري سپرده شد. در گام نخست گالياني نفر دوم تيم، دست به جذب ستارگان زبدهاي زد و تلاش كرد دست صاحب نيمكت طلايي را در تيم باز بگذارد؛ روبينيو (منچسترسيتي)، آنتونيو كاسانو (سمپدوريا)، مارك فانبومل (بايرنمونيخ)، نيكولا لگروتاليه (يوونتوس)، كوين پرينس بوآتنگ (جنوا)، سوكراتيس پاپاستاتوپولوس (جنوا) و زلاتان ابراهيموويچ (بارسلونا) ازجمله اين افراد بودند. بازيكناني كه بخشي در ابتداي فصل و بخشي در بازار زمستاني، سياه و قرمزپوش شدند تا در درخشش تيم پس از 7 سال همراه باشند.
آلگري فصل را آرام، منطقي و پلهپله آغاز كرد و در پايان توانست كاري را صورت دهد كه در باور كسي نميگنجيد. روش او بر پايه آرامش، نداشتن غرور بيجا و دادن آزادي عمل كافي به ستارگاني بود كه هر كدام براي خود نامي بزرگ بوده و جز پيروزي، با هيچ واژه ديگري آشنا نبودند. آنها وقتي در هفته يازدهم و در 10 نوامبر 2010 توانستند با گلهاي پاتو، ايبرا و روبينيو، پالرمو را 3 بر يك شكست داده و به صدر جدول برسند، تا انتهاي ليگ آن را حفظ كرده و سرانجام با تساوي با رم در 7 مي 2011 به صورت رسمي، هجدهمين قهرماني ميلان در سري A را رقم زدند. شايد بتوان حذف ميلان از ليگ قهرمانان توسط تاتنهام و شكست در نيمهنهايي كوپا ايتاليا برابر پالرمو را به حساب كمتجربگي آلگري و به نوعي حس اشباع از موفقيت وي گذاشت. اتفاقي كه متعصبان ميلاني در اين فصل به هيچروي آن را برنميتابند.
2012
با شروع فصل جديد، آلگري ديگر آن فرد غريبه سال گذشته نبود و ميلان ميخواست با وي، «گوارديولايي» حركت كند. نخستين گام را آنها با شكستدادن اينتر در ورزشگاه ملي پكن و در ديدار سوپرجام ايتاليا انجام دادند كه براي مسائل تبليغاتي در خاور دور برگزار ميشد. با رفتن پيرلو به يوونتوس كه مهمترين اتفاق نقل و انتقالات ميلان در تابستان بود، آلگري تلاش كرد تا تيم را كمي جمع و جور كرده و در همان ابتداي كار با قدرت آغاز كند، اما حضور در جايگاه سيزدهم جدول در پايان هفته ششم زنگ خطري بود كه براي سران روسونري به صدا درآمد. بركناري برلوسكوني از پست نخستوزيري ايتاليا و به تزلزل افتادن موقعيت وي در ميلان، كار آلگري را كه تنها حامياش را در حال نابودي ميديد، كمي با دشواري روبهرو ميساخت، اما جهش چشمگير تيم از هفته هفتم به بعد سبب شد تا آنها در هفته شانزدهم و براي نخستينبار در اين فصل (بهرغم هم امتيازي با يووه و به لطف گلزده بيشتر) در صدر جدول سري A جا بگيرند. اتفاقي كه نويد يك قهرماني ديگر را به هواداران ميدهد، اما آنها در اين راه حريفي را در مقابل ميبينند كه به هيچ روي اهل پا پسكشيدن نيست.
علي پازكيان / جامجم