با وجود 6 شكست، بازيگيري و بازيخواني، هنر اول اين مربي بزرگ واليبال ايران است
تجربه و علم ولاسكو زير سوال نرفت
جام جم آنلاين: تيمي كه شگفتيساز دوازدهمين دوره رقابتهاي جامجهاني واليبال لقب گرفته بود، سرانجام به رتبه نهم رسيد و اين همان رتبهاي است كه كارشناسان واقعبين واليبال پيشبيني كرده بودند و آن را غايت خواستههاي اين برهه از واليبال كشورمان خواندهاند.
هر چند مليپوشان ايراني در گام نخست جامجهاني با كنارزدن ژاپن، ميزبان هميشگي مسابقات روحيهاي مضاعف پيدا كرده بودند، اما با پيروزي بر لهستان تيم سوم اروپا و صربستان قهرمان اروپا غولكش بازيها نام گرفتند تا در ادامه و با شكست آرژانتين تيم بلندآوازه آمريكاي جنوبي، پديده واقعي جام دوازدهم لقب گرفته و جوي را به وجود آورند كه همه جوگير شوند. در حقيقت با اين نتايج ديگر در باور هيچكس نميگنجيد كه تيم ايران به هيچ تيم ديگري ببازد، اما واقعيت اين است كه تيم ايران در شرايطي بعد از 20 سال وارد عرصه رقابتهاي جامجهاني شد كه ناشناختهترين تيم محسوب ميشد و چون يكدفعه از پس پرده درآمد و به جنگ آسمانخراشها رفت، همه تعجب كردند.
در اين بين، هنر خوليو ولاسكو در كوچينگ و فن رهبري خودنمايي كرد. او با استادي تمام از پتانسيل موجود در تيم ايران بهره گرفت و از بازيكنان به بهترين شكل استفاده كرد. ولاسكو در روزهاي آغازين رقابتها با بازيخواني شيوه بازي حريفان، از مهرههاي ايراني مثل مهرههاي شطرنج بهره گرفت، چراكه كمتر تيمي قدرت آناليز مردان ايراني را پيدا كرده بود، چون ولاسكو از تمامي 14 بازيكن اعزامي در فرصتها و لحظههاي مقتضي سود ميبرد و رقبا را دچار سرگيجه تاكتيكي كرد تا جايي كه آناستازي، مربي نامدار و ايتاليايي تيم لهستان در پايان ديدار ايران و لهستان چند بار تكرار كرد كه هنوز هم نميداند چه شد كه به تيم ايران نتيجه را واگذار كردند.
در ديدار با لهستان و صربستان، تيم ايران با زدن سرويسهاي پرشي موجي و سرويسهاي كنترلي، بازيكنان بلندقامت اين تيمها را كه بعضي از آنان مانند مزودنگ با 211 سانتيمتر قد دارند، غافلگير كرد. براي آسمانخراشهاي اروپاي شرقي كه مهار و گرفتن توپهاي پرشي با شتاب 140 كيلومتر را تمرين كرده و در ليگ جهاني و ليگ اروپايي در كوران اينگونه ضربات قرار گرفته بودند، آمدن به جلوي تور به منظور دريافت سرويسهاي كوتاه ايرانيان و بعد بازگشت به عقب براي دورخيز و زدن آبشارهاي قدرتي، بسيار طاقتفرسا و اعمالي غيرقابل پيشبيني بود و با توجه به اينكه بازيكنان ايراني به دليل حضور مردان بلندبالايي چون عليرضا نادي، سيدمحمد موسوي عراقي، مهدي بازارگرد و... از ارتفاع دفاعي بالايي برخوردار بودند، رده حملات قدرتي اين دو تيم (لهستان و صربستان) سد شد و در بازي با آرژانتين نيز دريافت اول تيم ايران خوب رسيد و حضور دو سه بازيكن جوان و كمتجربه در تركيب نماينده آمريكاي جنوبي، شرايط را براي بازيكنان ايراني مهيا كرد تا با مهار پريرا، كليديترين بازيكن آرژانتين يك پيروزي درخشان ديگر براي تيم ايران رقم بخورد. اما مشكل از آنجا شروع شد كه نوبت به حريفاني رسيد كه سرويسهاي خطرناكي داشتند. كوبا با هرناندر راموس و لئون ونرو، آمريكا با استنلي كلايتون بهترين زننده سرويس دهه اخير واليبال جهاني، اندرسون ماتيو و ويليام پريدي، ايتاليا با كريستين ساواتي، ميشل لاسكو، تراويكاورگان و ايوان زتيسف، روسيه با ماكسيم ميخائيلوف، نيكلاي آپايكوف و... اجازه خودنمايي را به آبشارزنهاي تيم ملي ندادند و چون سرويس خوب زدند و به دليل دريافت متزلزل تيم ايران كه تا آخر مسابقات هم سوهان بر اعصاب ميكشيد موفق به ايجاد ديوارهاي دفاعي بلند شدند و اگرچه مهاجمان ايراني اكثر مواقع با شجاعت توپها را از كمند حريفان عبور ميدادند، اما واليبال به عنوان يك ورزش گروهي وابسته به ارائه مناسب 6 فاكتور است كه ما در يكي دو پست از جمله ساعدرساني و... توپگيري مشكل داشتيم و چنين شد كه ايران با 5 برد و 6 باخت جام دوازدهم را ترك كرد، اما هنوز دليل شكست ناگوار و ناباورانه 3 بر صفر به چين را نميدانيم. باختي كه به يك معما تبديل شده و حرف و حديثها و شايعاتي را برانگيخته است. ميپذيريم كه بازيكناني وجود دارند كه روزي بد را سپري ميكنند و به اصطلاح روز، روز آنها نيست، اما نديدهايم كه همه 12 بازيكن تيم كپ كرده و رنگپريده باشند و از آنجا كه نماينده هيچ رسانه ايراني در ژاپن حضور نداشت شايد قضيه به اين زوديها برملا نشود، اما هرچه كه بود به اين باور ميرسيم كه تيم ملي تا زماني كه براي رقبا ناشناخته مانده بود با پاسهاي مينياتوري اميرحسيني كه در آسيا و جهان منحصر به فرد است بسياري از مدافعان بلندبالاي جهان را دريبل زد، اما امان از آناليزورها كه جنگ قدرت تيمها از آنها آغاز ميشود. تيم ايران البته آناليزور بسيار خوبي به نام «پائولو گاردينهري» را داشت و خوليو ولاسكو در كنار زمين گوشههايي از صلابت، قدرت بازيخواني و بازيگيري و جابهجايي مهرهها را به منصه ظهور رساند و درس تازهاي به همه داد كه مربيان بزرگ بيجهت بزرگ نشدهاند.
ولاسكو در كنار تمام موارد تاكتيكي كه به وضوح در تيم ايران مشاهده ميشد، هرگز به هيچ بازيكني حتي عليرضا نادي كاپيتان باتجربه تيم ملي اجازه نداد حركت اضافهاي داشته باشند.
از نگاه ما ولاسكو كار خودش را به بهترين نحو انجام داد، اگرچه در جدول ردهبندي بعضي از تيمهايي كه به ايران باخته بودند بالاتر از ما قرار گرفته بودند، اما بيانصافي است كه به خوليو ولاسكو و دستيارانش خسته نباشيد نگوييم، طي روزهايي كه باختهاي تيم ملي آغاز شده بود، آناني كه در ابتداي مسابقات جوگير شده بودند، دنبال حاشيه رفتند و عدهاي هم بر اين مدعا مصر شدند كه پس چرا ولاسكو آمريكا، ايتاليا، برزيل، روسيه، كوبا و حتي چين را نبرده است. در پاسخ به اين منتقدان و دوستان بايد گفت كه اولا ولاسكو نميتواند جاي هيچ بازيكني به ميدان برود، وظيفه وي تجهيز رواني و فني تيم براي مقابله با تيمهاي مدعي بوده و هست، اما اگر ما مقابل تيمهايي كه بازنده نشديم ـ منهاي چين ـ پيروز ميشديم، آيا تجربه و علم واليبال زير سوال نميرفت؟ منطقي باشيم و احساساتي عمل نكنيم. امروز بازيكني مثل «الساندرو في» يا «مستر آنجلو» در تيم ايتاليا 295 تا 390 بازي بينالمللي دارند.
اما تعداد بازيهاي باتجربهترين بازيكنان ما مثل مهدي بازارگرد و امير حسيني به 50 بازي هم نميرسد و شايد عليرضا نادي با 100 بازي باتجربهترين بوده كه از قضا عملكرد بسيار درخشاني داشت و دومين مدافع روي تور جهان بعد از «مارسين مزدونگ» لهستاني شد.
ولاسكو اين هنر را داشت كه از مهدي بازارگرد 33 ساله و اميرحسيني 36 ساله كه فراموششدگان واليبال ما بودند و از جواناني چون پوريا فياضي و امير غفور به بهترين شكل بهره بگيرد و ديديم كه ايران تنها تيمي بود كه 7 بازيكنش جايزه انفرادي هنگامه مسابقات را به خود اختصاص دادند.
اين بازيكنان عبارت بودند از: عليرضا نادي، آرش كمالوند، امير حسيني، مهدي بازارگرد، حمزه زريني، پوريا فياضي و امير غفور و جالب اين كه غفور حتي در مسابقه با ايتاليا كه شكست خورده بوديم، بهترين شد. انتخاب او پاسخي به برخي ادعاهاست كه معتقد بودند فدراسيون جهاني و ژاپنيها در حق تيمهايي مثل ايران محدوديتهايي را به وجود آورده بودند. ژاپنيها البته مثل 2 سال پيش و رقابتهاي جام بينقارهاي به تيم ايران كه زودتر راهي توكيو شده بود سالن ندادند و ايرانيان مجبور شده بودند يك روز هزار دلار بدهند و در سالن يك سراي سالمندان تمرين بكنند. ما هم در جريان «AVC كاپ» در تهران آنها را ساعتها در فرودگاه سرگردان كرده بوديم. بگذريم، براي اثبات شايستگيهاي خودمان نيازي نيست كه ديگران را نفي كنيم، مشك آن است كه خود ببويد و تيم ملي ايران همين كه جزو 10 تيم برتر جهان قرار گرفت، سالها براي آن زحمت كشيده شد و از اين كه با حضور خوليو ولاسكو براي يك بار هم كه شده شايستهسالاري در تيم ملي حكمفرما شد، خوشحال هستيم و اعتقاد داريم كه كار ما نهتنها تمام نشده بلكه تازه آغاز شده است.
واليبال ايران بايد براي مسابقات انتخابي المپيك كه ارديبهشت سال آينده در توكيو برگزار خواهد شد، آماده شود. گرچه ميخواهيم خوشبينانه به قضيه نگاه كنيم و پيشاپيش جواز نخستين حضور المپيكي واليبال ايران را در دست بگيريم، اما ميدانيم كه به چين باختيم و اين نوعي دلواپسي را براي ما به وجود ميآورد كه به انتظار حوادث ننشينيم. شنيدهايم كه آقاي ولاسكو خسته است و يكسره از ژاپن به ايتاليا رفته و شايد تا فروردين برنگردد، او ميگويد در اين باره با فدراسيون واليبال ايران اتمامحجت كرده است كه در مقاطعي به زندگي شخصي خودش برسد، اما ما از مربيان پروازي يا پارهوقت خاطره خوشي نداريم و در اين باره مثل مارگزيدههايي هستيم كه از ريسمان سفيد و سياه ميترسيم.
ليگ واليبال ايران بازيكنان جواني دارد كه شايد كمتر از پوريا فياضي نباشند، پوريايي كه پديدهاي براي تيم ملي ما بود. اين بازيكنان را كدامين چشمها و گوشهاي حقيقتياب و تيزبين در غياب ولاسكو زير ذرهبين ميبرند. مجتبي ميرزاجانپور، سامان فائزي، آرمين تشكري، مهدي كريمي، رضا صفايي، فرهاد قائمي و... از جمله بازيكنان جواني هستند كه براي پوشيدن پيراهن تيم ملي سر از پا نميشناسند و اين را آقاي ولاسكو بايد بداند... .
نبرد غولها، تكرار تاريخ
روسيه براي ششمين بار قهرمان جام جهاني شد؛ يك بار در سال 1999 با نام روسيه و 4 مرتبه هم با نام شوروي. روسيه و لهستان پيكار پاياني جام جهاني دوازدهم را برگزار كردند تا تاريخ نخستين دوره اين مسابقات به سال 1965 تكرار شود و بازي 2 تيم، 201 دقيقه به درازا بكشد و در نهايت روسها از شكست، پيروزي ساختند و در شرايطي كه 2 بر يك از لهستانيها عقب بودند، 107 ـ 110 (25 ـ 23، 23 ـ 25، 25 ـ 22، 22 ـ 25 و 17 ـ 15) پيروز شدند. وقتي كه به تماشاي نبرد آسمانخراشهاي اين دو تيم نگاه ميكرديم به معني واقعي ديوار بتني در واليبال پي برديم و ديديم كه چگونه غولهاي 205 سانتيمتري در 2 سوي تور براي گرفتن يك توپ به آب و آتش زده و در فضاي 5 متري شيرجه ميزدند. از همه مهمتر سرويس بود كه حقيقتا زهرآگين و ويرانگر بود.
اكنون واليبال جهان در سيطره ماكسيم ميخائيلوف، نيكلاي آپاليكوف، پيتور نوواكوفسكي، باراتز كورك، دنيس بيوروكوف، ديميتري موسرسكي، لئوناردو ويستو، لوكاس استاكمپ و... قرار گرفته و با غروب تدريجي فوقستارههايي چون گودي فيلهوجيبا، ايوان ميلكوويچ، پيتور كروسكا و... ستارههايي جديد طلوع ميكنند، اما افسوس كه ديگر جهان واليبال جيبا، اسپانيه، فومين، ساوين و... را به ياد ندارد. واليبال از سال 1964 (توكيو) وارد مواد بازيهاي المپيك شد و روسها بجز المپيك 1984 (لسآنجلس) در تمام مسابقات حضور پيدا كردند، در المپيك لسآنجلس برخورد سياسي 2 ابرقدرت كار را به تحريم بازيها از سوي روسها كشاند.
چند كلمه براي ولاسكوي عزيز!
نميدانيم آقاي وزير ورزش به چه دليل به ژاپن رفت تا دشوارترين مرحله پيكارهاي جامجهاني واليبال را تماشا كند، اما انگار كسي به وي نويد صعود تيمملي به المپيك را داده بود كه محمد عباسي رنج سفر طولاني به توكيو را بر خود هموار كرده بود.
البته اين حضور فرصتي بود تا خوليو ولاسكو سرمربي تيم ملي از ايشان بخواهد كه به مردم و رسانههاي ايراني توصيه كند كه صبور باشند و مثل آرژانتينيها زود قضاوت نكنند. ظاهرا ولاسكو نگران بازتاب باختهاي راند سوم و چهارم تيم ملي بود، اما به نظر ميرسد اين مرد كه استاد كارهاي ذهني است تحت تاثير ذهنيت برخي آدمهاي پيراموني واليبال قرار گرفته است كه اغلب و شايد اكثر مواقع از مربيان و خبرنگاران ايراني گله ميكند.
در صورتي كه پشتيباني به عمل آمده از سوي مردم و روزنامهنگاران ايراني از عملكرد تيم ملي حتي با وجود 6 شكست، حماسي و تاريخي بود. كاش آناني كه براي خوشخدمتي سعي ميكنند ذهنيت اين مربي ارزنده را نسبت به غير از خود تغيير بدهند، به او ميگفتند كه امروز در هر كوي و برزن، تاكسي و اتوبوس و مترو و حتي محافل خانوادگي، جملگي از واليبال ايران و شخص ولاسكو به نيكي ياد ميكنند. ايرانيان آدمهايي احساساتي اما صبور، قانع و حقشناس هستند و اين را تاريخ ملت متمدن ما به خوبي گواهي ميدهد.
آقاي ولاسكو! واليبال ايران با شما اوج گرفت، اما شما هم با واليبال ايران تولدي دوباره يافتهايد و بيانصافي است كه اين تاثير متقابل را ناديده بگيريد.
نتايج ديدارهاي تيم ملي واليبال
ايران 3 ـ ژاپن يك
(25 ـ 17، 20 ـ 25، 23 ـ 25، 15 ـ 25) 83 ـ 92 زمان 205 دقيقه
ايران 3 ـ صربستان 2
(17 ـ 25، 25 ـ 18، 25 ـ 21، 21 ـ 25، 11 ـ 15) 99 ـ 104 زمان 202 دقيقه
كوبا 3 ـ ايران صفر
(17 ـ 25، 17 ـ 25، 22 ـ 25) 65 ـ 75 زمان 70 دقيقه
ايران 3 ـ لهستان 2
(23 ـ 25، 28 ـ 26، 8 ـ 25، 26 ـ 24، 15 ـ 11) 105 ـ 105 زمان 218 دقيقه
ايران 3 ـ آرژانتين 2
(25 ـ 15، 21 ـ 25، 26 ـ 24، 16 ـ 25، 12ـ 15) 100 ـ 104 زمان 203 دقيقه
آمريكا 3 ـ ايران صفر
(15 ـ 25، 25 ـ 27، 14 ـ 25) 54 ـ 77 زمان 119 دقيقه
ايران 3 ـ مصر صفر
(18 ـ 25، 21 ـ 25، 15 ـ 25) 54 ـ 75 زمان 114 دقيقه
چين 3 ـ ايران صفر
(19 ـ 25، 19 ـ 25، 17 ـ 25) 95 دقيقه
برزيل 3 ـ ايران صفر
(20 ـ 25، 18 ـ 25، 16 ـ 25) 54 ـ 75 زمان 113 دقيقه
روسيه 3 ـ ايران صفر
(29 ـ 31، 21 ـ 25، 18 ـ 25) 68 ـ 81 زمان 201 دقيقه
ايتاليا 3 ـ ايران يك
(13 ـ 25، 17 ـ 25، 25 ـ 20، 18 ـ 25) 73 ـ 95 زمان 136 دقيقه
جمشيد حميدي / جام جم