پژوهشگر فقه سیاسی ضمن توضیح درباره راهبرد مقاومت توضیح داد: ما یک مقاومت فردی داریم که در نظم سلطانی و تقیهای و مردمی بر همه واجب است. اگر در جایی کیان اسلام به خطر افتاد شخص باید برای دفاع حرکت کند. حرکت امام حسین(ع) ذیل این قرار میگیرد.
به گزارش ایکنا، نشست «راهبرد مقاومت در فقه سیاسی شیعه» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین مهدی جعفریپناه؛ محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امروز ۲۸ مهر در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
ما سعی داریم به راهبرد مقاومت که یک راهبرد عقلایی بپردازیم و تبیینی از آن داشته باشیم. محور اول ادبیات نظری بحث است. ما از نظریه ژئوپلتیک انتقادی استفاده کردیم. این نظریه چهار محور را مورد تاکید قرار میدهد؛ مورد اول اینکه این نظریه به بازیگران غیر رسمی در عرصه روابط بین الملل جایگاه ویژه میدهد. نکته دیگر محوریت فضا و جغرافیا در آن است. ما از این مفاهیم برای تبیین نظریه مقاومت استفاده کردیم.
چند فرض درباره مقاومت وجود دارد؛ فرض اول اینکه وقتی مقاومت صورت میگیرد که یک سلطه و تجاوز نامشروع وجود داشته باشد. مقاومت در مقابل این استیلا یک کنش فعالانه دارد، نه منفعلانه. مقاومت همیشه در راستای تجهیز قدرت و ارتقای قدرت عمل میکند یعنی اینطور نیست که در حاشیه باشد. فرض بعدی اینکه راهبرد مقاومت در مقابل سازش است. فرض سازش عدم تهلکه است. در مورد مفهوم مقاومت هم باید عرض کنم مفهوم مقاومت نه مرتبه در قرآن آمده است.
بحث مقاومت از مسائل مستحدثه است
محور بعدی بحث ما استجداد در مقاومت است. برخی مسائل در فقه توسط خود شارع حکمش داده شده مثل نماز و روزه ولی برخی مسائل مورد استجداد قرار میگیرد یعنی در آن عامل مستحدثه بودن وجود دارد. مقاومت از این نوع مسائل است که در آن یک استحداث نسبی وجود دارد و دارای مراتب است. عنصر استحداث به خاطر نقش اجتماعی است که مقاومت دارد.
مسئله دیگری که مهم است بحث موضوعشناسی مقاومت است. چند محور در این زمینه مهم است، یکی گستره مقاومت است. گستره مقاومت محدود به مذهب و کشور خاصی نیست و گستره مقاومت فراملی، فرافردی، فرامذهبی و فراقومیتی است. مسئله بعدی این است که مقاومون چه کسانی هستند؟ قطعا مقاومون منحصر به شیعه نخواهد بود. بحث بعدی گروه ضد مقاومت است. باید بفهمیم گروه ضد مقاومت چه کسانی هستند. قطعا این گروه کافران حربی نیستند بلکه کسانی هستند که استیلای نامشروع دارند و مصداق امروزین آن آمریکا و اسرائیل است.
مسئله بعدی جهت مقاومت است یعنی چه شرایطی باشد مقاومت صورت میگیرد. موارد زیادی هست از جمله در سوره حج، آیه میفرماید: «الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ». بنابراین در جایی که کوچاندن اجباری باشد، در جایی که استضعاف باشد، در جایی که نسلکشی یا نفی سبیل یا به خطر افتادن کیان اسلام باشد جای مقاومت است. مقاومت در جاهای مختلفی صورت میگیرد؛ در اخلاقیات، در فروع دین، در اصول دین ولی مهمتر از اینها کیان اسلام است و وقتی کیان اسلام به خطر میافتد زمان مقاومت است.
ما سه نظم داریم؛ نظم تقیهای، نظم سلطانی و نظم مردمی. نظم تقیهای یعنی جایی که حاکمیت معصوم نیست و بر فرد واجب نیست در چنین نظمی حرکتی صورت دهد. یک نظم سلطانی است یعنی حاکم شیعه است مثل حکومت قاجار. در اینجا چون مردم در حکومت شریک نیستند مقاومت اجتماعی صورت نمیگیرد. مقاومت اجتماعی وقتی صورت میگیرد که نظم مردمی برقرار باشد مثل حکومت جمهوری اسلامی ایران یا حاکم، حاکم معصوم باشد. وقتی نظم مردمی شکل میگیرد بحث مقاومت موضوعیت پیدا میکند.
مورد دیگر این است که ما یک مقاومت فردی داریم که در نظم سلطانی و تقیهای و مردمی بر همه واجب است. اگر در جایی کیان اسلام به خطر افتاد شخص باید برای دفاع حرکت کند. حرکت امام حسین(ع) ذیل این قرار میگیرد. مسئله بعدی مقاومت اجتماعی است؛ وجوب مقاومت اجتماعی زمانی است که نظم مردمی حاکم باشد.
دوگانه سازش و مقاومت یعنی کنار گذاشتن منطقه خاکستری
در ادامه نشست محمدرضا دهشیری؛ استاد و رئیس دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
مطالب ارائه شده خیلی دقیق و دستهبندیشده بود. بنده چند نکته در تکمیل آن عرض میکنم. آنچه در این بحث بیان شد بیشتر راهبرد مقاومت در چارچوب اندیشه دولت اسلامی است ولی کدام دولت اسلامی؟ دولت اسلامی که در چارچوب مرزهای ملی است یا در چارچوب دولت_تمدن؟ الآن مفهومی به نام دولت_تمدن مطرح است و رهبری هم هدف ما را دستیابی به تمدن نوین اسلامی داشتند. لذا مناسب است خود دولت اسلامی و اینکه با چه راهبرد دولت_تمدنی میخواهد راهبرد مقاومت را محقق کند توضیح داده شود.
واقعیت این است آنچه تحت عنوان راهبردهای سیاست خارجی بیان کردند در روابط بینالملل قسیم هم نیستند یعنی دعوت، صلح، جهاد و دوگانه سازش و مقاومت قسیم نیستند. وقتی ما میخواهیم راهبردها را بیان کنیم میگوییم از ائتلاف و اتحاد شروع میشود، بعد به سمت همکاری، بیطرفی و مقابله میرود. مقابله هم چهار نوع است: مقابله انفعالی، مقابله دفاعی، مقابله فعال و سرانجام مقابله تهاجمی. این چیزی است که ما در بحثهای علوم سیاسی داریم. بحث دعوت میتواند در راهبردهای بیطرفانه قرار بگیرد. بحث صلح در راهکار همکاریجویانه قرار میگیرد. جهاد ابتدایی هم ذیل مقابله تهاجمی است. ضمن اینکه من با رویکردهای دوگانه میانه خوبی ندارم. اینکه بگویید دوگانه سازش و مقاومت داریم یعنی منطقه خاکستری را کنار گذاشتید در حالی که ما یک سلسله مناطق خاکستری بین سازش و مقاومت داریم.