روانشناسان معتقدند يكي از عوامل اضطراب دانشآموزان، فشار رواني والدين بر آنهاست.
اضطراب امتحان
جام جم آنلاين: اضطراب امتحان يكي از اضطرابهاي موقعيتي است كه با عملكرد و پيشرفت تحصيلي ميليونها دانشآموز و دانشجو رابطه تنگاتنگ دارد. ترس و تشويق، شك و ترديد، عدم قدرت تصميمگيري، احساس بيچارگي، حساسيت و عصبانيت زياد از واكنشهاي مختلف رفتاري دانشآموزان مضطرب است.
تقريبا هر كسي نگراني و اضطرابهايي را تجربه ميكند، ولي برخي دانشآموزان به نحوي اضطراب پيدا ميكنند كه هنگام امتحان نميتوانند آموختههاي قبليشان را روي كاغذ بياورند و اين به طور وسيعي در نمرات آنان تاثير ميگذارد. اثرات منفي اضطراب امتحان بر پيشرفت تحصيلي در تحقيقات زيادي تاييد شده است و علت عمده افت عملكرد دانشآموزان مضطرب اين است كه آنان نميتوانند به بخشهاي مرتبط با تكليف توجه كنند و افكار نامربوطي به ذهنشان خطور ميكند كه مانع پيشرفت آنها ميشود.
شايد بتوان گفت برجستهترين ويژگي اضطراب امتحان اين است كه توان انديشيدن را عليرغم تمام قابليتها و آمادگي هاي قبلي از شخص سلب ميكند.
دانشآموزان دچار اضطراب امتحان يا به طور كامل دچار وقفه ميشوند يا اين كه به سوالات، پاسخهايي ناقص ميدهند، در نتيجه آنها از رسيدن به اهدافي كه بخوبي شايستگي آن را دارند، باز ميمانند. وقفه ممكن است راهي براي غلبه بر اضطراب يا غلبه بر خطري كه فرد آن را پيامد حتمي امتحان ميداند باشد و ترس از پيامدهاي امتحان يكي از ويژگيهاي بسيار مهم افراد دچار اضطراب امتحان است. بسياري از افراد دچار اضطراب امتحان داراي تفكر سياه و سفيد هستند. يعني آنها عملكردشان را در امتحان يا به صورت «كاملا موفقيتآميز» يا «كاملا ناموفق» در نظر ميگيرند. غير از اين دو وضعيت، از نظر آنها شق ديگري وجود ندارد. اين نوع تفكر در بسياري از آنان باعث ميشود همواره در اين ترس باشند كه نتواند در حد انتظارات ايدهآلشان (انتظارات بسيار بالا) ظاهر شوند و چه بسا اين امر منجر به اهمالكاري در آنها ميشود، در نتيجه اين وضعيت ممكن است منجر به ارزيابيهاي بسيار منفي از عملكردشان شود.
سببشناسي اضطراب امتحان
1ـ عدم آمادگي كافي: يكي از عوامل بسيار مهم در ايجاد اضطراب امتحان نداشتن آمادگي كافي براي امتحان است. گاهي شيوههاي غلط در مديريت زمان، عادات نادرست مطالعه و ناتواني در سازماندهي صحيح مطالب درسي باعث ميشوند شخص براي امتحان آمادگي كافي نداشته باشد.
2ـ عوامل آموزشگاهي: آموزشگاهها و معلمان در ايجاد يا تشديد اضطراب امتحان نقش قابل توجهي دارند. معلماني كه از امتحان به عنوان تنها روش ارزيابي بهره ميبرند اضطراب زيادي را در دانشآموزان ايجاد ميكنند.
3ـ تجربيات منفي قبلي: گاهي اوقات تجربيات ناگوار فرد در امتحانات، زمينه را براي اضطراب مهيا ميكند.
4ـ عوامل شخصيتي: افرادي كه عموما مضطرب هستند آسيبپذيري بيشتري براي اضطراب امتحان دارند. افرادي كه خود انتقادگر يا كمالگرايند، افرادي كه نگاهي بدبينانه به آينده دارند، افرادي كه از شكست ميترسند و افرادي كه نياز شديدي به تاييد دارند نيز براي اضطراب امتحان مستعدترند.
5ـ عوامل خانوادگي: برخي عوامل خانوادگي نيز در ايجاد اضطراب امتحان يا شدت بخشيدن به آن دخيلند. انتظارات بيش از حد والدين از فرزندان در ارتباط با تكاليف درسي، تنبيه و سرزنش كردن، عدم استفاده از برنامههاي تشويق و تقويت، الگوي فرزندپروري خشك و غيرقابل انعطاف و اوضاع اجتماعي ـ اقتصادي نامناسب، نمونههايي از اين عوامل خانوادگي به شمار ميروند.
6ـ افكار منفي: در بسياري از مواقع، اضطراب امتحان ناشي از افكار منفي است. افكار منفي ممكن است مربوط به عملكردهاي قبلي در امتحانات، چگونگي عملكرد ديگر دوستان و همكلاسيها، پيامدها و عواقب ناگوار ناشي از كارايي ضعيف در امتحان يا موضوعاتي ديگر باشند.
علائم و نشانههاي اضطراب امتحان
علائم شناختي: بخش مهمي از علائم شناختي اضطراب امتحان افكار و خودگوييهاي منفي است. ديگر علائم عبارتند از: ناتواني در سازماندهي افكار، اشكال در تمركز، اشكال در به خاطر آوردن واژهها و مفاهيم كليدي، افكار نگرانكننده در مورد بهتر عمل كردن ديگران و مقايسه خود با آنها.
علائم عاطفي و هيجاني: جنبههاي هيجاني اضطراب امتحان شامل احساساتي در ارتباط با موقعيت اضطرابزاست. اين علائم عبارتند از: احساس دلهره، سراسيمگي، ياس، خشم، ترس و غمگيني.
نشانههاي رفتاري: در اضطراب امتحان نيز برخي نشانههاي رفتاري به چشم ميخورد از جمله بيقراري، بازي كردن با انگشتان، باسرعت قدم زدن، تنش حركتي و لرزش.
نشانههاي فيزيولوژيك: بدن انسان به لحاظ فيزيولوژيك به استرس و اضطراب امتحان پاسخ ميدهد. علائم بدني و فيزيولوژيك عبارتند از تعريق، خشكي دهان، اسهال، تكرر ادرار، افزايش ضربان قلب، احساس گيجي، احساس دل به هم خوردگي، سردرد، تنش عضلاني، تهوع، احساس ضعف يا از حال رفتن و لرزش.
عوامل فردي و شخصيتي در ايجاد اضطراب امتحان
در مورد عوامل فردي و شخصيتي موثر در ايجاد اضطراب امتحان به عوامل زير ميتوان اشاره كرد:
1. اضطراب عمومي: بين اضطراب امتحان و اضطراب عمومي كه يك خصيصه و صفت شخصيتي است و در افراد مختلف ميزان آن فرق ميكند، رابطه وجود دارد.
نكته: برخي افراد سخت بر اين باورند كه بايد بدون چون و چرا و در همه مواقع در حد كامل ظاهر شوند. آنها خود را موظف ميدانند هميشه در كلاس شاگرد اول باشند حتما به بهترين دانشگاه راه يابند و هميشه به عنوان اولين نفر باشند
2. عزتنفس: عزت نفس ميزان ارزش و اعتباري است كه يك فرد در زمينههاي مختلف زندگي بويژه خانوادگي، تحصيلي، اجتماعي و جسماني براي خود قائل است، افراد داراي عزتنفس بالا توانايي برخورد شايسته با امتحان و مشكلات آن را در خود ميبينند و برعكس افراد داراي عزت نفس پايين به دليل عدم اعتماد به تواناييهاي خود، عملكرد ضعيفي ارائه ميدهند.
خودارزيابي مثبت به عنوان سپر يا نيرويي در مقابل اضطراب به فرد كمك ميكنند. دانشآموزان با خود پنداره منفي با كوچكترين دگرگوني در موقعيت امتحان خود را ميبازند و نميتوانند سازگاري حاصل نمايند.
3. هوش: هوش يك توانايي ذهني و شناختي است، مطالعات مختلف نشان دادهاند بين هوش و اضطراب امتحان رابطه معناداري وجود دارد. كودكان داراي بهره هوشي متوسط در مقايسه با كودكان داراي بهره هوشي بالا و پايين از اضطراب ناتوانكنندهتري رنج ميبرند.
4. ارزيابي شناختي: اصولا تصوير ذهني و ارزيابي شناختي هر فرد با موقعيت و شكست او رابطه دارد. اغلب ديده شده است دانشآموزاني كه از اضطراب امتحان رنج ميبرند افكار منفي و غيرواقعبينانه از خود دارند، خود را آدم لايق و شايستهاي نميدانند و بشدت از شكست ميترسند.
در واقع اين اضطراب نيست كه به طور مستقيم به كاهش عملكرد و نمره پايين فرد در يك آزمون منجر ميشود، بلكه افكار افراد ناموفق كه اضطراب به دنبال خويش ميآورد، عامل اصلي اين مساله است.
5. عدم آمادگي: آمادگي كافي براي دادن امتحان بسيار مهم است. اگر دانشآموزاني احساس كنند آمادگي بسيار كمي براي امتحان دارند، عملكرد ضعيفي را از خودشان خواهند داد. گاهي اضطراب امتحان به خاطر نداشتن آمادگي كافي امتحاندهنده است، به گونهاي كه هر اندازه ميزان آمادگي پايينتر باشد، اضطراب شديدتر خواهد بود.
6ـ توجه و تمركز: برخي از صاحبنظران معتقدند بازدهي و عملكرد دانشآموزان داراي اضطراب امتحان بالا به ميزان زيادي به كيفيت توجه و تمركز آنان در خلال امتحان مربوط ميشود. فرد مضطرب به علت توجه به تشويق و نگراني خود هنگام امتحان به محتواي اصلي امتحان توجه كمتري ميكند و اين مساله به عملكرد پايين وي منجر ميشود.
7ـ روشهاي مطالعه نادرست: براي انجام يك امتحان رضايتبخش فقط خواندن و حفظ كردن كافي نيست و بايد از تمرينهاي مختلف مثل تمرين فكر و تمرين «به خاطر آوردن» اطلاعات استفاده كرد. پژوهشگران معتقدند كه كاهش اضطراب امتحان به تنهايي براي بهبود پيشرفت تحصيلي دانشآموزان كافي نيست؛ بلكه به طور همزمان لازم است كه عادتها و روشهاي مطالعه دانشآموزان داراي اضطراب امتحان اصلاح شود.
8ـ انتظارات دانشآموز: يكي از عوامل موثر در پيشرفت تحصيلي، تصور و برداشت دانشآموز از توانايي خود در هر درس و انتظار موفقيت در آن درس است، معمولا افراد داراي اضطراب امتحان به موفقيتهاي ارزيابيكننده با انتظارات بدبينانه پاسخ ميدهند.
باورهاي غيرمنطقي تداومبخش اضطراب امتحان
ترس از شكست: نظام ارزشي جوامع امروزي شامل باورهايي درخصوص ارزش و ضرورت موفقيت (پيشرفت) است. يقينا فردي كه پيشرفت خوبي در زندگي دارد، رضايتمندي زيادي در زندگي احساس ميكند. با اين حال بسياري از افرادي كه با تمام وجود «اصل موفقيت» را قبول دارند، هنگام مواجهه با امتحان آنقدر دچار اضطراب ميشوند كه ضعيف عمل كرده و در نهايت خود را با ناكامي مواجه ميسازند.
خودكمبيني: اين ايده كه «من بايد موفق شوم» به طور ضمني به اين نكته اشاره دارد كه براي نحوه عملكرد و ميزان موفقيت معياري مطلق وجود دارد و با اين معيار بايد درباره من به عنوان يك فرد قضاوت شود. اگر عملكرد من در حدي كمتر از اين معيار موفقيت باشد، من فرد بيارزشي هستم. خودكمبيني يكي از عوامل موثر در تشديد اضطراب امتحان در افراد است.
كمالگرايي: برخي افراد سخت بر اين باورند كه بايد بدون چون و چرا و در همه مواقع در حد كامل ظاهر شوند. آنها خود را موظف ميدانند هميشه در كلاس شاگرد اول باشند، حتما به بهترين دانشگاه راه يابند و هميشه به عنوان اولين نفر باشند. اين افراد هميشه درصددند تصوير ذهني ممتازي از خود در ذهنشان داشته باشند. ترس از شكست براي اين دسته از افراد كمالگرا به عنوان يك عامل زيربنايي مهم اضطراب امتحان است و زماني كه خواستههاي اين افراد برآورده نميشود، واكنش آنان به صورت احساس گناه و خودمتهمسازي نمايان ميشود.
نياز به تاييد: شكي نيست كه دوست داشته شدن و مورد تاييد قرار گرفتن از سوي برخي افراد و در برخي از مواقع ارزش زيادي دارد، اما تاييد شدن توسط همگي افراد و در همه مواقع نه ضرورتي دارد و نه امكانپذير است. افرادي كه اين باورهاي غيرمنطقي را از خود دور سازند، در اصل زمينهاي فراهم ميكنند كه با اضطراب كمتر امتحان را پشت سر بگذارند.
وقفه و عدم تحمل ناكافي: هنگامي كه افراد با وجود آمادگي كافيشان در امتحان دچار وقفه ميشوند، احساس ميكنند كنترل خود را از دست دادهاند و براي چند لحظه احساس وحشت ميكنند. اين افراد ميدانند كه جواب سوال را بلدند، اما در به خاطر آوردن آن احساس ناتواني ميكنند. اين افراد در صورتي كه نتوانند بر احساس ناكاميشان غلبه كنند، انعطاف خود را آنقدر از دست ميدهند كه نميتوانند پاسخهاي مناسب و راهحلهاي ديگر را جستجو كنند.
نگراني درباره اضطراب امتحان: نگراني درباره اضطراب امتحان مشكلي مضاعف است. افراد دچار اضطراب امتحان هر بار كه قرار است امتحان بدهند نه تنها درباره خود امتحان نگران و دلواپسند، بلكه از اين كه دچار اضطراب شوند در هراسند. اين افراد درماندگي، نااميدي و ترحمجويي به حال خود را نهادينه ساخته و رد شدن در امتحان را براي خود تضمين ميكنند.
اهميت مطالعه در كاهش اضطراب امتحان: مطالعه مانند انجام هر كار يا فعاليتي ديگر نيازمند استفاده از روش درست است. ميتوان گفت يكي از دلايل افت تحصيلي و اضطرابهاي امتحان دانشآموزان اين است كه شيوه مطالعه آنها طبق اصول صحيح نيست نه اين كه لزوما كم مطالعه ميكنند.
معصومه اسدي / جامجم