ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 6 آذر 1403
سه شنبه 6 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 11 دي 1401     |     کد : 200003

شعیب؛ پیامبر سخنران

 تاریخ نویسان و مفسران در مورد حضرت شعیب (ع) نوشته اند که ایشان نابینا بوده است اما دارای مهارت در سخنرانی و منطق و استدلال بوده است.

 تاریخ نویسان و مفسران در مورد حضرت شعیب (ع) نوشته اند که ایشان نابینا بوده است اما دارای مهارت در سخنرانی و منطق و استدلال بوده است.

به گزارش ایکنا، حضرت موسی (ع) در دوره جوانی پس از آنکه در برخورد با نیروهای فرعون یک نفر را کشت، از آن سرزمین فرار کرد و در میانه راه به دخترانی رسید که مشغول چوپانی بودند. موسی به آن دختران در آب دادن به حیوانات کمک کرد و سپس آنها را تا خانه شان همراهی کرد.

آنها، دختران شعیب بودند و زمانی که به خانه رسیدند پیشنهاد استخدام موسی را به شعیب دادند که مورد پذیرش پدر قرار گرفت. شعیب به موسی پیشنهاد کار و ازدواج با دخترش را داد و او قبول کرد. موسی پس از اتمام قراردادش، با دختر شعیب ازدواج کرد. شعیب بر اساس برخی منابع، مانند یعقوب نابینا بود. مورخان و مفسران بسیاری علت نابیناشدن شعیب را گریه زیاد او به خاطر علاقه و اشتیاق زیاد به خداوند دانسته‌اند.

از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: حضرت شعیب(ع) به عشق خدا آن قدر گریه کرد تا نابینا شد، خداوند او را بینا کرد، باز آن قدر گریه کرد تا نابینا شد،‌ دوباره خداوند او را بینا کرد، برای بار سوم نیز آن قدر به عشق الهی گریه کرد که نابینا شد، خداوند باز او را بینا کرد، در مرتبه چهارم خداوند به او چنین وحی کرد: «ای شعیب! تا کی به این حالت ادامه می‎دهی؟ اگر گریه تو از ترس آتش دوزخ است، آن را بر تو حرام کردم، و اگر از شوق بهشت است، آن را برای تو مباح نمودم».

شعیب(ع)عرض کرد: «اِلهِی وَ سَیدِی اَنْتَ تَعْلَمُ اَنِّی ما بَکیتُ خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا شَوْقاً اِلی جَنَّتِک، وَ لکنْ عُقِدَ حُبُّک عَلی قَلْبِی فَلَسْتُ اَصْبِرُ اَوْ اَراک: ای خدای من و ای آقای من! تو می‎دانی که من نه از خوف آتش دوزخ تو گریه می‎کنم، و نه به خاطر اشتیاق بهشت تو، بلکه حبّ و عشق تو در قلبم گره خورده که قرار و صبر ندارم تا تو را (با چشم دل) بنگرم و به درجه نهایی عرفان و یقین برسم، و مرا به عنوان حبیب درگاهت بپذیری».

خداوند به شعیب فرمود: «اکنون که دارای چنین حالتی هستی به زودی هم‌سخن خودم موسی(ع) را خدمتگزار تو می‎کنم». چنان که در شرح زندگی حضرت موسی(ع) ذکرشده است، ایشان بیش از ده سال چوپان حضرت شعیب(ع) بود. حضرت شعیب(ع) با منطق و استدلال و شیوه‎های حکیمانه و محبت‌آمیز، قوم خود را به سوی خدا و عدالت دعوت می‎کرد. بیان او به قدری جالب و جاذب و گیرا بود که پیامبراسلام(ص) فرمود: «کانَ شُعَیبٌ خَطِیبُ الْأنبِیاءِ: شعیب(ع) خطیب و سخنران در بین پیامبران بود.»

قوم شعیب(ع) به جای این که به دعوت منطقی شعیب(ع) گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند، لجاجت کردند و با گستاخی در برابر او ایستادند، تا آنجا که او را جاهل و کم عقل خواندند. مورخان درباره عمر شعیب اختلاف نظر دارند. بعضی معتقدند، ۲۴۲ سال و کسانی هم عمرش را ۲۵۴ و ۴۰۰ سال نوشته‌اند و هم‌چنین دربارۀ محل درگذشت و دفن او نیز اختلاف نظر وجود دارد. عربستان، یمن، فلسطین و ایران نام محل‌هایی است که احتمال دفن شعیب را داده‌اند.


برچسب ها
نوشته شده در   يکشنبه 11 دي 1401  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode