غلامرضا حسینپور با اشاره به اهمیت کتاب مصباح الهدایه بیان کرد: نکته مهم در مورد این کتاب این است که اگر کسی میخواهد از عرفان امام(ره) مطلع شود چارهای جز این ندارد که مصباح الهدایه را درست بخواند؛ چراکه موقعیت این کتاب در میان آثار ایشان موقعیتی منحصر به فرد است و برخلاف دیگر آثار امام(ره) در زمینه عرفان و فلسفه، این کتاب شرح و تعلیق نیست بلکه نظرات ایشان در آن بازتاب یافته است.
غلامرضا حسین پور، پژوهشگر عرفان اسلامی
به گزارش ایکنا، غلامرضا حسینپور، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، امشب، پنج اردیبهشت در مصلای امام خمینی(ره)، محل برگزاری بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن به طرح بحث در زمینه کتاب «مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة» نوشته امام خمینی(ره) پرداخت.
وی در ابتدا با اشاره به صاحبنظر بودن امام(ره) در علوم اسلامی بیان کرد: ایشان در زمینههای مختلفی نظیر فقه، اصول و فلسفه دارای نظریه بود اما یکی از عرصههای مهمی که باید از آن یاد کنم عرفان است. عرفان امام را میتوان در سه شاخه صورتبندی کرد: عرفان فلسفی، عرفان عملی و عرفان ذوقی. یکی از نکاتی که تبحر امام(ره) در عرصه عرفان را نشان میدهد تألیفات ایشان است؛ بهنحوی که ابتدا و در حالی که کمتر از سی سال سن داشتند دعای سحر را شرح کردند و سپس به تألیف مصباح الهدایه پرداختند.
حسینپور تصریح کرد: امام(ره) در حالی به نگارش تعلیقات فصوص الحکم و مصباح الانس پرداخت که کمتر از سی و پنج سال سن داشت و میتوان گفت پیش از اینکه با مرحوم آقای شاهآبادی آشنا شوند، به نگارش شرح دعای سحر پراختند. چهبسا پیش از اینکه با مرحوم آقای شاهآبادی آشنا شوند نیز استادی داشتهاند که البته از این موضوع اطلاع دقیقی نداریم؛ چراکه از نیمههای نگارش دعای سحر با مرحوم شاهآبادی آشنا میشوند.
وی در ادامه افزود: بنابراین نباید چنین تصور کرد که امام(ره) کتاب مصباح الهدایه را تحت تأثیر آقای شاهآبادی نوشته باشد. البته که در شرح فصوص الحکم و تا حدودی مصباحالانس از ایشان متأثر بوده اما در کتاب مصباح الهدایه اینگونه نبوده است.
مصباحالهدایه؛ کلید فهم عرفان امام خمینی(ره)
حسینپور با اشاره به کتاب مصباح الهدایه بیان کرد: نکته مهم در مورد این کتاب این است که اگر کسی میخواهد از عرفان امام(ره) مطلع شود چارهای جز این ندارد که مصباح الهدایه را درست بخواند؛ چراکه موقعیت این کتاب در میان آثار امام موقعیتی منحصر به فرد است. ایشان در ابتدا به عرفان فلسفی اشتغال داشتند اما در ادامه و در میانه سی و هشت تا چهل و سه سالگی، کتابهایی در زمینه عرفان عملی به رشته تحریر درآوردند که از جمله میتوان از شرح حدیث جنود عقل و جهل سخن گفت. امام(ره) در ادامه وارد تقریر مباحث فلسفی شدند و در چهل و هشت سالگی از مباحث عرفان و اخلاق و فلسفه فاصله گرفتند و وارد مباحث خارج فقه و اصول شدند. البته تا پیش از اینکه فقه و اصول را در حد سطوح تدریس میکردند اما از چهل و هشت سالگی به بعد درس خارج فقه و اصول را آغاز کردند و دیگر وارد مباحث عرفانی نشدند؛ هرچند که عرفان همواره با ایشان بود و پس از انقلاب نیز وقتی میخواست به تفسیر قرآن بپردازد به تفسیر عرفانی قرآن پرداخت. حتی وقتی میخواهد به گورباچف نامه بنویسد از حکمایی نظیر ابن عربی و فارابی سخن به میان میآورد.
«مصباحالهدایه»؛ کلید فهم عرفان امام خمینی(ره)
وی تصریح کرد: اما در باب خاص بودن کتاب مصباح الهدایه باید بگویم که دیگر آثار امام(ره) در زمینه فلسفه و عرفان عمدتاً شرح و تعلیقه هستند اما کتاب مصباح الهدایه اینچنین نیست و تراوشات خود امام(ره) محسوب میشود؛ تا این کتاب خوانده نشود، دیگر آثار امام(ره) نیز فهم نخواهد شد. حتی شرح دعای سحر نیز در پرتو همین کتاب قابل فهم است. برای نمونه ایشان در شرح دعای سحر از اسم «الله» بحث میکنند اما شرح این مباحث را میتوان در مصباح الهدایه پیگیری کرد.
طرح ریشه ولایت باطنی
حسینپور بیان کرد: نکته دیگر در باب این کتاب اینکه در سن بیست و نه سالگی نگارش شده و سیدجلال آشتیانی هم که هر کسی را قبول نداشته بر این کتاب مقدمه مهمی نوشته است. امام در این کتاب میخواهد ریشه ولایت باطنی را مطرح کند. البته اینکه این نظریات چه تأثیراتی در نظرات امام(ره) در باب ولایت فقیه داشته خود بحث مستقل دیگری است اما امام(ره) در این کتاب میخواهد بگوید که ریشه ولایت و خلافت کجا است.
وی در ادامه افزود: در بخش نخست کتاب، نظریهپردازیهای امام(ره) در باب فیض اقدس آمده است؛ یعنی نیمی از کتاب در باب فیض اقدس و نیمی دیگر در باب فیض مقدس و عقل و ولایت بر نشئه ظاهری است. اینها همه در دستگاه فکری ابن عربی مطرح میشود. امام(ره) این مکتب را میپسندد و در چارچوب این مکتب قلم میزند. فیض اقدس نیز از مبانی عرفانی ابن عربی است. در مراتب نظام وجود از ذات اقدس اله تا نشئه مادی، دو صقع داریم؛ ربوبی و خارج از صقع ربوبی. صقع ربوبی ذات و احدیت و واحدیت را دارد و بعد وارد عالم ارواح و مثال و ماده میشویم. همچنین حقتعالی دو فیض دارد؛ یکی فیض اقدس و یکی فیض مقدس. البته به تعبیر دقیقتر حقتعالی یک نَفَس دارد و آن هم نفس رحمانی است. امام(ره) میگوید با نفس رحمانی حقتعالی موجودات به منصه ظهور میرسند؛ بنابراین همه چیز به این دو فیض میرسد.
این پژوهشگر عرفان و فلسفه در ادامه افزود: امام(ره) در این زمینهها نظریهپردازی میکند و میگوید فیض اقدس که ولی مطلق است، باطن اسم «الله» است. ریشه نبوت نیز در اسم الله است. ریشه نبوت در نشئه ظاهری در فیض اقدس است و امام میگوید ولی از اوصاف الهی است اما نبی اینطور نیست و نمیتوانید بگویید خدا نبی است؛ چون اسماء الهی توقیفیاند؛ یعنی زمانی میتوانیم خدا را با یک اسم بخوانیم که در قرآن یا سنت قطعی پیامبر (ص) و معصومین (ع) آمده باشد. خدا را باید به اسامیای خواند که خودش معین کرده است، نه اینکه اسمائی را به خدا منسوب کنیم.
شرح دعای سحر امام(ره) را چه زمان میتوان فهمید؟
وی تصریح کرد: اینها باید دانسته شود که نظام خلقت از دید امام فهم شود. آن وقت در دعای سحر تازه میفهمیم که مراد امام چیست. اول میگوید من از تو به اسم جمیلت میخواهم و بعد میگوید تمام اسماء تو جمیل هستند و بعد میگوید همه را میخواهم. تا مصباح را نخوانیم، نمیتوانیم این بحثها را بفهمیم. در حقیقت مقام بسط اینها در مصباح الهدایه است.
«مصباحالهدایه»؛ کلید فهم عرفان امام خمینی(ره)
حسینپور بیان کرد: ولایت نیز ساری و جاری است و با فیض مقدس نشئات خلقی ایجاد میشود. فیض مقدس مقام اهل بیت(ع) است و نظریهپردازیهای آن را امام مطرح میکند. همچنین فیض مقدس باعث ظهور خلق است اما فیض اقدس خودش در کمون و بطون است و اسم «الله» را بروز میدهد و فیض مقدس نیز در نشئات خلقی باعث بروز اعیان خلقی میشود.