درگذشت "عبدالجواد فلاطوري" انديشمند مسلمان و مؤسس دانشكده علوم اسلامي هامبورگ (1375ش)
پروفسور عبدالجواد فلاطوري در سال 1304ش در اصفهان ديده به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اين شهر به پايان رسانيد. وي سپس براي تحصيل علوم ديني، راهي حوزه علميه مشهد شد و از محضر: ميرزا هاشم قزويني و ميرزا محمدتقي اديب نيشابوري و... بهره برد. عبدالجواد فلاطوري پس از آن به تهران آمد و به ادامه تحصيل علوم ديني نزد استادان نامآوري همچون: علامه محمد تقي آملي، ميرزا مهدي آشتياني، محمد علي شاهآبادي و سيد احمد خوانساري پرداخت. دكتر فلاطوري در همان زمان در رشته فلسفه اسلامي از دانشگاه فارغالتحصيل شد و از آيتاللَّه شيخ محمدرضا كلباسي به اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. وي در سال 1333 براي آگاهي از علوم انساني و فلسفه غرب عازم آلمان گرديد و در رشته فلسفه و دينشناسي تطبيقي و روانشناسي تحصيل نمود. ايشان در سال 1341 موفق به اخذ درجه دكتري در فلسفه شد و در دانشگاه كُلنِ آلمان تدريس در كرسيهاي فلسفه تطبيقي، حقوق، تاريخ ايران، اسلام معاصر، كلام و علوم اسلامي را بر عهده گرفت و دمي از تدريس، تحقيق و تأليف باز نايستاد. دكتر فلاطوري در راه بسط و توسعه تفكر اسلامي در اروپا، فعاليتهاي چشمگيري داشت و براي نيل به اين هدف دانشكده علوم اسلامي هامبورگ آلمان را تاسيس كرد. اين انديشمند مسلمان، در آلمان به عنوان يك مرجع اسلامي و دانشمند فلسفه و علوم اسلامي مطرح بود. هر زمان كه محافل علمي اروپا در تجزيه و تحليل و بيان مسائل اسلامي و تفاهم و همفكري و گفتوگوي بين پيروان اديان اسلام و مسيحيت و يهوديت، دچار مشكل ميشدند، به وي مراجعه ميكردند. وي در طول بيش از چهل سال اقامت در آلمان، مقالات متعدد در نشريات معتبر آلماني در جهت دفاع از اسلام نگاشت. استاد فلاطوري براي ايجاد مباحثه، همفكري و همكاري بين پيروان اديان مختلف تلاش ميكرد. از جمله آثار وي ترجمه تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامي، تأليف اخلاق عملي كانت و دگرگوني بنيادي فلسفه يوناني در اثر طرز انديشه اسلامي، ميباشد. دكتر فلاطوري سرانجام در 11 دي 1375ش بر اثر سكته قلبي در 71 سالگي درگذشت و به سراي باقي شتافت.
تجاوز سپاه عثماني به خاك ايران (1293 ش)
پس از شروع جنگ جهاني اول، دولت ايران براي بر كنار ماندن از آسيبهاي جنگ، اعلام بيطرفي كرد، اما اين اقدام ايران از طرف متخاصمين رعايت نگرديد و هر كدام به نحوي به خاك ايران يورش آوردند. سپاه عثماني با كمك كُردها شروع به تجاوز به خاك ايران نمود و شهرهاي بيدفاع تبريز و اروميه را به تصرف خود درآورده، به سمت شمال كشور پيشروي كرد. پس از تجاوز عثماني، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و بر سر تصرف آذربايجان، جنگ شديدي بين نيروهاي روسيه و عثماني درگرفت. در اين نبرد سهمگين، عده زيادي از مردم آذربايجان مقتول و مجروح شده، اموال آنان به غارت رفت و سرانجام قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت. در نهايت عثمانيها عقبنشيني كردند و روسها منطقه آذربايجان را به تصرف درآوردند. در اين حال، با ورود انگليسيها به خاك ايران، خاك اين مرز و بوم عملاً به يكي از جبهههاي جنگ جهاني تبديل شد كه حاصلي جز قحطي و قتل و غارت مردم ايران در پي نداشت.
درگذشت اديب و نويسنده برجسته "يوسف اعتصامي" پدر پروين اعتصامي (1316 ش)
يوسف اعتصامي آشتياني ملقب به اعتصام الملک سال 1291 قمري (1253 شمسي) به دنيا آمد.او از نويسندگان و مترجمان برجسته ايران معاصر و سالها رئيس کتابخانه مجلس شوراي ملي بود. از آثار وي مي توان مجله هاي بهار و گنجينه فنون را نام برد. اعتصامي 2 دوره مجله بهار را منتشر کرد که بيشتر مقالات آن ، انشاء يا ترجمه خود اوست . همچنين جلد نخست «تيره بختان» يا «بينوايان» اثر ويکتور هوگو را نيز ترجمه و منتشر کرد که معروف است . اعتصام الملک پدر پروين اعتصامي (1285 - 1320 شمسي) شاعره نامدار ايران نيز هست که در حقيقت بايد پرورش اين شاعر برجسته را بهترين اثر او دانست . مرحوم يوسف اعتصامي در 11 دي 1316 (1356 قمري) دارفاني را وداع گفت و فرزند فرزانه اش را تنها گذاشت .
میلاد امام سجاد (ع) ، بنا بر روایتی (38 ق)
ولادت امام سجاد (ع) به روایتی در تاریخ یکشنبه پانزدهم جمادیالاولی سال ۳۸ هجری قمری و به روایت دیگر، در پنجم شعبانالمعظم همان سال در مدینه به وقوع پیوست. مادر مکرمهی آن حضرت، شهربانو و پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین (ع) میباشند. سجاد و زینالعابدین از القاب مشهور آن امام همام میباشد که این القاب بهدلیل کثرت عبادت به آن حضرت اطلاق شده است. آن امام عظیمالشأن در طول عمر پربرکتشان و در حوزهی سیاسی براى پیش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بنیامیه و افزودن حس مبارزهجویى با آنان، تلاشهاى مؤثرى را به انجام رساندند و در فرصتهای مختلف، مردم را بر ضد امویان تحریک میکردند. آن امام بزرگوار براى آگاهى مردم، شیوهی دعا را بهکار گرفتند، بهگونهایکه به گفتهی بسیاری از عالمان علوم اسلامی، دعاهاى آن حضرت، بازگوکنندهی رویدادهاى عصر آن حضرتاند. صحیفهی سجادیه که به زبور آلمحمد (ص) مشهور است، اثر بیهمتایی میباشد که در جهان اسلام، پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنفان قرار گرفته است.
تولد "هانري ماتيس" نقاش معروف فرانسوي (1869م)
هانري ماتيس، نقاش فرانسوي در 31 دسامبر 1869م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، به خواست پدرش براي تحصيل حقوق به پاريس رفت ولي به جاي حقوق، به نقاشي روي آورد. ماتيس پس از رسم تابلوهاي متعدد، اولين نمايشگاه آثار هنري خود را در 27 سالگي برپا كرد و حتي يكي از آثارش را دولت خريداري نمود. ماتيس درصدد بود تا با ايجاد سبكي جديد، هنر خود را تعالي بخشد. در اين ميان، جستجو و بررسي سبكهاي گوناگون نقاشي، نه تنها به تكامل آثار هانري ماتيس منجر گرديد، بلكه اين تلاش باعث شد تا در سال 1905م، به همراه عدهاي از نقاشان معاصر خود، سبك جديدي با نام فوويسم را عرضه كند. ويژگي اصلي سبك فوويسم، بر هم زدن اشكال و تناسبات طبيعي و به كار بردن رنگهاي تند و خالص بود. البته در اين بين، ماتيس تنها فردي بود كه به كشف امكانات اين مكتب ادامه داد و بر آن پاي فشرد. او در سالهاي پس از جنگ جهاني اول، با استفاده از تجربيات سالهاي نقاشي خود، از رنگهاي تندتر و طرحهاي پيچيدهتر استفاده نمود. او در دهههاي پاياني عمر خويش،به كارهاي تزئيني و مصورسازي كتابها و نيز كارهاي گرافيكي پرداخت تا اينكه در سوم نوامبر 1945م در 85 سالگي درگذشت. وي از معدود هنرمنداني بود كه جنبههاي عقلاني و عاطفي را در هنر خود به هم آميخت. او به هنري بيانگر و هدفمند اعتقاد داشت. به نظر ماتيس، فقط آن كسي كه بتواند عواطف خود را به طرزي اصولي نظم دهد، هنرمند است.
قتل "گريگوري راسپوتين" شخصيت مرموز دربار تزاري روس (1916م)
گريگوري افيموويچ نوويخ معروف به راسپوتين، دهقان زادهاي روسي بود كه در 12 مه سال 1872م به دنيا آمد. وي از همان ابتداي سنين جواني به حرفه جادوگري و پيشگويى روي آورد و توانست با استفاده لباس كشيشي، به دربار تزار نيكلاي دوم، پادشاه روسيه راه يابد. راسپوتين طي سالهاي حضور در دربار، بر ملكه روسيه نفوذ فراواني يافت و مقامات حكومتي را برضد خود برانگيخت. اما تزار به سبب علاقهاي كه همسرش به راسپوتين داشت اقداماتي جدي در اين رابطه انجام نداد تا اينكه راسپوتين توسط نخستوزير وقت كه از دخالتهاي گسترده وي به ستوه آمده بود از كشور اخراج شد. ولي راسپوتين از محل تبعيد نيز رابطه خود را با ملكه روس حفظ نمود و با ارسال نامههاي متعدد، نخست وزير را به توطئه عليه خاندان سلطنتي متهم كرد. ملكه نيز نفرت و سوء ظن خود را به تزار منتقل نمود و روابط تزار و نخست وزيرش به تدريج به سردي گراييد تا اينكه نخستوزير در حادثهاي به قتل رسيد. از اين زمان، راسپوتين به روسيه بازگشت و شهرت اعمال و رفتار جادوگرانه و آميخته با فساد و شهوتراني راسپوتين، به گوش اكثر مردم روسيه رسيد و جنجالي را نيز در داخل مجلس دوما برانگيخت. اما نفوذ وي در دربار و حمايت شخص ملكه روسيه از وي مانع از هر تصميم جدي عليه او ميگرديد به طوري كه هر كس راسپوتين را به خشم ميآورد مغضوب ملكه تزار ميشد و جانش مورد تهديد قرار ميگرفت. راسپوتين به تدريج در عزل و نصبها، ماموريت دادن به افراد دولتي و تصميمات كوچك و بزرگ تزار نيز اعمال نفوذ و دخالت ميكرد. از آن طرف، تزار نيكلاي دوم در مورد چگونگي برخورد روسيه با بحران جنگ اول جهاني و نيز شروع تهاجمات و پايان آن، با راسپوتين مشورت ميكرد. در اين زمان به توصيه راسپوتين و اصرار ملكه كه تحت تاثير تلقينات راسپوتين قرار داشت، تزارنيكلاي دوم شخصا فرماندهي كل قواي روسيه را به عهده گرفت و با خروج او از پايتخت براي عزيمت به منطقه جنگي، اختيار امور كشور به دست ملكه و در واقع به دست راسپوتين افتاد. مكاتبات ملكه روسيه با تزار از هنگام تصدي فرماندهي كل قواي روسيه از طرف تزار، نشان ميدهد كه ملكه در تمام اين مدت در جزئيات نقشههاي جنگي قرارداشته و در هر يك از نامهها و تلگرافهاي خود به تزار، نظريات راسپوتين را در امور نظامي به تزار تلقين مينمود. بعدها فاش شد كه مداخلات ملكه و تلقينات راسپوتين كه نه فقط در ملكه، بلكه در تزار هم موثر بود، يكي از عوامل مهم شكست نيروهايا روسيه در جنگ جهاني اول به شمار ميرفت. گفته ميشود راسپوتين حتي روز مرگ خود در اول ژانويه 1917م را نيز پيشبيني كرده بود. او در نامهاي به تزار متذكر شده بود كه اگر به دست عوامل دولتي يا شاهزادگان درباري كشته شود كليه خاندان سلطنتي، ظرف دو سال نابود خواهند شد. گريگوري راسپوتين سرانجام در آخرين روز سال 1916م در 44سالگي به دست يك شاهزاده تزاري به قتل رسيد. قاتلانْ، جسد او را در اول ژانويه 1917م در ميان يخهاي رود نِوا انداختند، كه ديگر هرگز اين جسد پيدا نشد.