سرنگوني سلسله ساساني با قتل يزدگرد سوم (21 ش)
به دنبال شكست يزدگرد سوم آخرين پادشاه سلسله ساساني از سپاه اسلام در نهاوند، اين سلسله پس از 416 سال حكومت، منقرض شد و مسلمانان، ايران را فتح كردند. سپاه اسلام با آن كه نفرات و تجهيزات بسيار كمتري از ارتش ايران داشت، اما به خاطر روحيه بالا و ايمان محكم، در نبردهاي پياپي كه چند سال طول كشيد، ارتش ساساني را شكست داد كه آخرين آنها، جنگ نهاوند بود. با سقوط سلسله ساسانيان، ايرانيان كه از ظلم و فساد پادشاهان ناراضي بودند، به خاطر ارزشها و اصول متعالي اسلام همچون يگانهپرستي، عدالت و برابري، به اين دين گراييدند و به تدريج، خود، در گسترش آن كوشيدند.
ارسال پيمان سه جانبه بين ايران و شوروي و انگلستان به مجلس شوراي ملي (1320 ش)
مهمترين اقدام كابينه محمد علي فروغي پس از روي كار آمدن محمدرضا پهلوي و درگير و دار جنگ جهاني دوم و حضور متفقين در ايران، امضاي پيمان بين دولت ايران و دولتهاي اتحاد جماهير شوروي و انگلستان بود كه متن آن طي ماده واحدهاي در 30 آذر 1320 تقديم مجلس شد. در اين پيمان احترام به حاكميت ايران از طرف دولتهاي روس و انگليس، قراردادن تسهيلات لازم در اختيار شوروي و بريتانيا در دوران جنگ از طرف ايران و نگاهداري نيروهاي نظامي متفقين در ايراني تا هر زمان و... عنوان شده بود. اين پيمان هر چند به ظاهر ضرري به حال ايران نداشت ولي حضور طولاني مدت اين نيروها در ايران و نيز ضربات ناشي از جنگ و تحميل هزينههاي طاقتفرسا، بر مردم كشور بسيار گران آمد و فقر و فلاكت بيشتري نصيب مردم محروم نمود. بعد از جنگ، نيروهاي شوروي علي رغم تعهد جهت خروج فوري، در اين كار، بسيار تعلُّل كردند كه پس از شكايت دولت ايران به سازمانهاي بينالمللي، اين نيروها، حاضر به تخليه ايران شدند.
شب يلدا، طولاني ترين شبِ سال
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند. این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
رحلت فقيه و محدث بزرگوار آيت اللَّه شيخ حيدرقلي سردار كابلي (1372 ق)
علامه حيدر قلي فرزند سردار نورمحمدخان در 18 محرم 1293 ق در كابل به دنيا آمد. در آغاز كودكي كه استعمار انگلستان بر افغانستان چيره شده بود، به همراه پدر كه از سرداران ارتش بود به لاهور تبعيد شد. حيدرقلي در آن سامان به تحصيل روي آورد و در اندك زماني پيشرفت كرد. آزار حُكّام لاهور، نورمحمد خان را وادار به مهاجرت به عراق كرد و علامه تلاش بيوقفهاي را در راه كسب علم آغاز كرد. اين حكيم وارسته پس از كسب مدارج علمي و رسيدن به درجهي اجتهاد و فتوا، از رجال نامي و استوانههاي بزرگ حوزه همچون حضرات آيات عظام: سيدحسن صدر، حاج شيخ عباس قمي، سيديحيى خراساني و شيخ آقابزرگ تهراني، مفتخر به دريافت اجازه و نقل روايات گرديد. سردار كابلي همراه با فراگيري علوم معقول و منقول، به يادگيري چندين زبانِ زندهي دنيا همت گماشت و در اين امر نيز موفق بود. وي پس از مدتي راهي كرمانشاه در غرب ايران گرديد و به نشر احكام ديني و ارشاد مردم همت گماشت. دُرُّالنثير، رساله در معرفت و شرح دعاي صباح از جمله تاليفات اوست. سرانجام، حكيم فرزانه، دانشمند برجسته و ستارهي خاور، پس از بيش از نيم قرن تلاش، بررسي و نشر معارف اسلامي در حال راز و نياز با خداوند و در سَرِ سجادهي نماز، در 79 سالگي در كرمانشاه در گذشت و طبق وصيتش در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
پايان جنگ هند و پاكستان بر سر استقلال بنگلادش (1971م)
شبه قاره هند از آغاز دهه 1970م، صحنه جنگها و تشنجات سياسي شديدي بود. پاكستان از بدو استقلال به علت تقسيم آن به دو بخش شرقي و غربي كه در دو سوي شبه قاره هند قرار داشتند وضع نامتعادلي داشت. پاكستان شرقي با جمعيت بيشتر و منابع طبيعي كمتر، بيش از پاكستان غربي از فقر و مشكلات اقتصادي رنج ميبرد و اين احساس كه رهبران پاكستان، كه بيشتر از سكنه پاكستان غربي بودند، چندان توجهي به اوضاع پاكستان شرقي ندارند به احساس نارضايتي در ميان مردم پاكستان شرقي دامن ميزد. از اين رو مقدمات استقلال قسمت پاكستان شرقي فراهم شد، اما اين امر با مخالفت پاكستان غربي روبرو گرديد. با اين حال، رهبران پاكستان شرقي اعلام استقلال كردند و كشور جديدالاستقلال خود را بنگلادش به معني ملت بنگال، خواندند. اما دولت پاكستان، استقلال پاكستان شرقي را به رسميت نشناخت و در ماه مارس 1971م، با دخالت نظامي و اعمال قوه قهريه درصدد جلوگيري از تحقق يافتن استقلال اين كشور برآمد. دخالت نظامي پاكستان، به مهاجرت ميليونها نفر از اهالي پاكستان شرقي به هند انجاميد و دولت هند براي متوقف ساختن سيل مهاجران، از پاكستان خواست كه نيروهاي نظامي خود را از بنگلادش بيرون ببرد و استقلال اين كشور را به رسميت بشناسد. پاكستان زير بار نرفت و هند و پاكستان در روز سوم دسامبر سال 1971م وارد جنگ شدند. دومين جنگ هند و پاكستان نيز مانند جنگ اولِ اين دو كشور كه در سال 1965م بر سر كشمير روي داد، به شكست نيروهاي پاكستان از ارتش هند، كه قويتر و مجهزتر بود، انجاميد. نيروهاي پاكستان در بخش شرقي پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهايت پس از آن كه جنگ در 20 دسامبر 1971م به پايان رسيد، دولت پاكستان نيز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسميت شناخت.