پس از ارتحال حضرت آيتاللَّه العظمي اراكي، به علت عدم وجود مرجع جامع الشرايط عليالاطلاق، جامعه مدرسين حوزه علميه قم در جلسه خود، تعداد هفت نفر از علماي جايزالتقليد و مرجع عليالتعيين را معرفي نمودند كه عبارتند از حضرات آيات عظام: سيدعلي حسيني خامنهاي (مقام معظم رهبري)، محمد فاضل لنكراني، محمدتقي بهجت فومني، حسين وحيد خراساني، ناصر مكارم شيرازي، ميرزا جواد تبريزي و سيدموسي شبيري زنجاني. (حَفَظَهُمُ اللَّه تعالي اَجمَعين). شهادت "ميرزا كوچك خان جنگلي" رهبر قيام مردمي جنگل (1300ش) ميرزا يونس معروف به ميرزاكوچك خان در سال 1259 ش برابر با 1298 ق در شهر رشت چشم به جهان گشود و بيشتر تحصيلات خود را در شهرهاي رشت و تهران گذراند. ميرزا در 1286 ش در گيلان به صفوف آزادي خواهان پيوست و براي سركوبي محمدعلي شاه قاجار، روانه تهران شد. ميرزا كوچكخان بعدها نهضت جنگل را پايهگذاري نمود و در اواخر سال 1294 ش، همزمان با جنگ جهاني اول، چون اوضاع ايران را پريشان و آن را در اشغال بيگانگان ميديد، با گرايش به انديشه اتحاد جوامع اسلامي، كميتهاي به نام "اتحاد اسلام" را در حوالي تالش تشكيل داد. در سال 1919 م قراردادي ميان ايران و انگليس امضا شد كه در صورت اجرا، نفوذ بيشتر انگليسيها را در ايران به دنبال داشت. انعقاد اين قرارداد، زمينه حركتهاي مخالف دخالت بيگانگان در ايران، از جمله نهضت جنگل را فراهم ساخت. در نهايت قيام مسلحانه ميرزا كوچك خان با تعداد اندك ياران با وفايش كه مجذوب انديشههاي انقلابي و معنوي وي شده بودند در گيلان آغاز گرديد و در اندك مدت، از حمايت بيدريغ مردم آن سامان برخوردار شد. در اين حال، قزاقهاي روسي و نيروهاي انگليسي و قواي دولتي، هر كدام جداگانه و يا متفقاً براي سركوبي اين حركت، با گروههاي چريكي جنگل درگير شدند و اين نشان ميداد كه افكار و آرمانهاي سردار جنگل با منافع و مقاصد هيچ كدام وفق نميداد. اگرچه ميرزا در ابتدا پيروزيهاي چشمگيري به دست آورد، اما پس از چند درگيري با قواي دولتي، بر اثر توطئههاي روسيه و انگليس و بروز تفرقه ميان اعضاي اصلي نهضت، نيروهاي ميرزا پراكنده شدند. ميرزا هم كه به منظور گردآوري نيرو از زادگاهش خارج شده بود، در اثر برف و سرماي شديد در جنگلهاي شمال ايران توان خود را از دست داد. مزدوران رضاخان كه در تعقيب او بودند، وي را نيمه جان يافتند و در نهايت يكي از ياران خائن جنگلي، سر ميرزا را به نشانه پايان قيام جنگل براي رضاخان به ارمغان بُرد. ميرزا كوچك خان جنگلي، سخت به اتحاد جهان اسلام عشق ميورزيد و در راه آن تلاش ميكرد. او بارها در برابر مردم گيلان، هدف از نهضت خود را احياي قوانين اسلام معرفي نمود و متذكر شد كه ميرزا كوچك هرگز اسلحه را از خود دور نخواهد كرد مگر وقتي كه مطمئن باشد افراد ايراني از تطاول متجاوزان بيگانه و ستمكاران داخلي، در امان بوده و از رفاه برخوردار شوند. تاخت و تازهاي خارجي در صحنه سياست و اقتصاد كشور و سياست بازي عناصر منافق، وضع آشفته كشور و بيكفايتي دولتمردان، انگيزههايي بود كه اين روحاني جوان و دلسوخته را به ميدان سياست و سپس صحنه كارزار كشاند تا اين كه در اين راه به شهادت رسيد. پس از شهادت ميرزا، تلاشهاي چند تنِ ديگر از يارانش براي زنده نگهداشتن نهضت جنگل راه به جايي نبرد و اين جنبش پايان پذيرفت. قيام "مختار ثقفي" به خونخواهي امام حسين(ع)(66ق) پس از شهادت امام حسين(ع) و قيام توابين، نفرتي عميق از بنياميه در ميان مسلمين ايجاد شد. با شكست قيام توابين، باقي ماندهي آنها به گرد مختار بن ابوعبيده ثقفي جمع شدند. مختار به داعيهي خون خواهي امام حسين و دعوت به محمد حنفيه برادر آن حضرت، در كوفه قيام كرد و آن شهر را تصرف نمود. مختار قاتلان و كساني را كه در شهادت امام حسين(ع) نقش داشتند به قتل رساند و انتقام اهل بيت را از اشقياي زمان گرفت. مختار ثقفي حدود يك سال بر كوفه حكومت كرد امّا از سپاهيان مصعب بن زبير شكست خورد و كشته شد. فروپاشي اتحاديه كشورهاي اروپايي موسوم به اتحاد مقدس (1825م) اتحاديه تاريخي كشورهاي اروپايى يا اتحاد مقدس در 26 سپتامبر سال 1825م به دنبال سقوط ناپلئون و تشكيل كنگره ويِن، بين امپراتوريهاي روسيه، اتريش و پادشاهي پروس به امضا رسيد و به موجب آن، اين دولتها موافقت كردند كه در كشورهاي تحت حكومت خود و در روابط بينالملل بر اساس آيين مسيحيت رفتار كنند. در واقع، اصل سند در دفاع از صلح و عدالت بود. پس از چندي، بسياري از دولتهاي اروپايى نيز اين موافقت نامه را امضا كردند. اصول كلي مورد توافق در اتحاد مقدس بعدها جهت فرونشاندن انقلابهاي ملي و جنبشهاي آزادي خواهي مردم اروپا و ساير كشورهاي تحت سلطه استعمارگران، به كار گرفته شد. اين اتحاد در اوّل دسامبر 1825م با خروج روسيه تزاري از هم فرو پاشيد. اگرچه اصول موردِ توافق نيز خالي از ابهام نبود. با اين حال انقلابهاي سال 1848م اروپا به صورت عملي اين اتحاد را خاتمه بخشيد. امضاي قرارداد "لوكارنو" درباره تثبيت مرزهاي آلمان (1925م) پس از جنگ جهاني اول، فرانسه كه با امضاي معاهده وِرْسايْ با تصرف مناطقي از آلمان به كنارههاي رودخانه راين در آلمان دسترسي پيدا كرده بود از باز پس گرفتن اين نواحي توسط آلمان وحشت داشت و ميخواست به نحوي الحاق اين اراضي به فرانسه را تضمين كند. پس از آن در پنجم اكتبر 1925م نمايندگان فرانسه، انگلستان، آلمان، ايتاليا، بلژيك، لهستان و چكسلواكي در لوكارنو در آلمان گرد آمدند تا درباره تثبيت مرزهاي خود و نيز غيرنظامي شدن منطقه راين گفتگو كنند. در اين كنفرانس يك رشته توافقها بين دولتهاي شركتكننده به عمل آمد و اين موافقتنامهها در نهايتْ در اول دسامبر 1925م به امضا رسيد. به موجب اين پيمان، مرزهاي فرانسه - آلمان و بلژيك - آلمان تثبيت شد و سرزمين راين در آلمان كه با بلژيك و لوكزامبورگ هم مرز است، غيرنظامي اعلام گرديد. بر اساس اين پيمان، آلمان ميثاقهاي داوري و حكميت با فرانسه، بلژيك، لهستان و چكسلواكي را امضا كرد. همچنين پيمانهاي تضمين متقابل ميان فرانسه - لهستان و فرانسه - چكسلواكي امضا شد. اين پيمانها براي رؤساي اين كشورها كه همگي خواستار همكاري بينالمللي بودند، پيروزي مهمي محسوب ميگرديد. پيمانهاي لوكارنْو، در نهايت در پي اشغال سرزمين راين از سوي آلمان در مارس 1936م، نقض شد و ساير امضاكنندگان نيز تنها به ارسال اعتراض رسمي براي هيتلر قناعت كردند و اقدام جدي به عمل نياوردند.