برگزاری انتخابات اولين دوره مجلس شورای ملي در ايران (1285 ش)
پس از صدور فرمان مشروطيت و تصميمگيري درباره تأسيس مجلس شوراي ملي، در روز 25 شهريور 1285ش، دوره نخست انتخابات مجلس در تهران و سراسر كشور برگزار شد. انتخاب چنين روزي كه با 27 رجب 1324 ق، سالروز مبعث پيامبر اسلام(ص) همزمان بود، در جلسه روزهاي گذشته اشراف و اعيان به تصويب رسيده بود. نمايندگان دروه اول بر اساس ماده نخست نظامنامه تدوين شده، نه بر اساس رأي مردم، كه با رأي اصناف، شاهزادگان، علما، تجار و ملاّكين انتخاب ميشدند. با اين تصور كه هر صنف و طبقه، بهتر از سايرين، نسبت به مشكلات خود، آگاه است. همچنين از تهران سي و دو نفر و از ساير شهرستانها، به ميزان جمعيت بين شش تا دوازده تن برگزيده شدند. حداكثر نمايندگان مجلس نيز برابر نظامنامه، دويست نفر بود.
سقوط ديكتاتوری رضاخان ميرپنج و آغاز سلطنت "محمدرضا پهلوی" با حمايت انگليس (1320 ش)
پس از تهاجم ارتش سرخ شوروي از شمال و ارتش انگليس از غرب و جنوب به ايران و اشغال نظامي كشور در جريان جنگ جهاني دوم، رضاخان در 25 شهريور 1320، پس از شانزده سال ديكتاتوري و استبداد مجبور به استعفا گرديد و فرزندش محمدرضا پهلوي را به جانشيني خويش برگزيد. در اين حال، رضاخان ميرپنج، با دزديدن جواهرات سلطنتي متعلق به مردم ايران، با خانواده خود به اصفهان گريخته، از آنجا ابتدا تصميم داشت به هندوستان يا ژاپن و سپس به شيلي رود، ولي در طي سفر به او اطلاع دادند كه دولت انگليس با رفتن او به هندوستان مخالف است. سرانجام رضاخان را با خفّت و خواري به جزيره "موريس" در اقيانوس هند و پس از مدتي به "ژوهانسبورگ" در آفريقاي جنوبي تبعيد كردند. به گفته انگليسيها مهرهاي را كه خود آورده بوديم، خود نيز برديم. پس از استعفاي اجباري او از سلطنت، جلسه فوقالعاده مجلس شوراي ملي برگزار شد و محمدرضا به پادشاهي رسيد. اشغالگران نيز كه او را فردي خام، كمتجربه، ترسو و مطيع ديدند، با اين تعهد كه با متفقين همكاري كند، وي را تاييد كردند.
وقوع زلزله شديد در طبس (1357 ش)
در غروب روز 25 شهريور 1357، زلزله شديدي شهرستانهاي جنوب استان خراسان را به لرزه درآورد. اين زمين لرزه بيش از 20000 كشته و مجروح بر جاي گذاشت. همچنين غير از شهر طبس كه با خاك يكسان شد، نزديك به يكصد روستاي بزرگ و كوچك به كلي از بين رفت و 90 درصد ساكنان آن مجروح يا كشته شدند.
رحلت علامه سيد مرتضي عسگری (1386 ش)
علامه سید مرتضی عسکری در سال 1293 شمسی در سامراء در خاندان علم و دانش پرور عریقی متولد شد. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی معروف به شیخ الاسلام فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الاسلام و داماد آیت الله میر محمد شریف عسکری تهرانی معروف به خاتمةالمحدثین بود. ایشان از ده سالگی به حوزه های علوم دینی پای گذاشت، مقدمات و بخش هایی از سطوح را در همان شهر تحصیل کرد و در سال 1310 شمسی در عصر مرجعیت آیت الله العظمی حائری به حوزه علمیه قم مشرف و ادامه دروس سطوح را در محضر بزرگانی همچون آیت الله شیخ محمدحسین شریعتمدار ساوجی و آیت الله سید شهاب الدین مرعشی در فقه و اصول و لمعه و قوانین و رسایل و مکاسب و بخشی از کفایه را تعلم کرد. وي سپس از آنجا به سامراء بازگشت و ادامه کفایه و فقه اجتهادی و اصول خارج را از اساتید بزرگ آن شهر از جمله آیتالله آقا میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیتالله سید محمدرضا شوشتری تحصیل کرد. از بزرگترین کارهای علامه تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان بیشتر مرهون آن است. این تحقیقات کارهای نو و روشهای نوینی در تحقیقات اسلامی پدید آورد و در واقع راه نوینی در تبیین اسلام شیعی و دفاع از آن بود. اولین نمونه از این گونه تحقیقات در سال 1375ه.ق به نام "عبدالله بن سبا و اساطیر اخری" نشر یافت که در عالم اسلام شهرت یافت و تاثیرگذار شد و در مجله الازهر، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد.این کتاب تا حدود 4 جلد ادامه یافت. بعد از ان "خمسون ومئة صحابی مختلق"(يكصد و پنجاه صحابى ساختگى) در سه جلد و "معالم المدرستین" در 3 جلد و "القران الکریم و روایات مدرستین"در 3 جلد و سر انجام محموعه بزرگی از رساله های کوچک به نام بر گستره کتاب و سنت، بخشی از تالیفات ایشان میباشد. این کتابها به زبانهای انگلیسی، فارسی ، ترکی و اردو و بخشی از آنها به زبانهای ایتالیائی، روسی و ... ترجمه و نشر شده اند.
محاصره ي مكّه و سنگ باران كعبه از سوي سپاهيان يزيدبن معاويه (64 ق)
يزيدبن معاويه پس از شهادت اباعبداللّه الحسين(ع) و يارانش در كربلا و اسير نمودن اهلبيت و بازماندگان آنان، خود را در نزد مسلمانان، بيمقدار و بياعتبار كرد. از سوي ديگر، افشاگريهاي خاندان عصمت و طهارت و طرفداران اهلبيت(ع)، مردم را بر ضد حكومت يزيد وادار به قيام نمود. به همين جهت در سال 63 ق شورشها و جنبشهايى بر ضد يزيد در حجاز به وجود آمد. سرانجام اهالي مكه و مدينه اقدام به مخالفتهاي علني و درگيري مسلحانه با سپاهيان و عاملان يزيد نمودند. در مكه، عبدالله بن زبير با پرداختن به عبادت و مخالفت با يزيدبن معاويه، مردم را به گرد خود جمع كرد وبه تدريج قوت يافته بود و توانست شهر مكه را از دست عامل يزيد بيرون آورد و خود بر آن استيلا يابد. سپاهيان شام به مكه هجوم آورده و آن را در محاصره خويش قرار دادند و بر اهالي آن بسيار سخت گرفتند. آنان بر بلنديهاي اطراف مكه، منجنيقها و سنگاندازهاي بزرگي نصب كرده و به وسيلهي آنها شهر را سنگباران كردند. عبدالله بن زبير و بسياري از مردم به مسجدالحرام پناه آورده تا از شدت سنگباران دشمن در امان باشند، ولي حصين بن نمير دستور داد كه مسجدالحرام و كعبه را نيز نشانه گرفته و زير ضربات خويش قرار دهند.سپاهيان يزيد با اين اعمال ننگين خودكاري از پيش نبرده و متقابلاً موجب تقويت عبدالله بن زبير و قيام او گرديدند. سرانجام يزيد در 14 ربيعالاول همان سال به هلاكت رسيد و نيروهاي شامي به شام بازگشت نمودند و عبدالله بن زبير، زمام امور حجاز را به دست گرفت.
تولد "فرانسوا لاروش فوكو" نويسنده و فيلسوف فرانسوي (1613م)
پرنْسْ فرانْسْوا دوك دو لاروشفوكو، فيلسوف و نويسنده فرانسوي، در 15سپتامبر 1613م در خانوادهاي اشرافي در پاريس به دنيا آمد. وي از دوران جواني وارد ارتش و سياست شد، اما پس از حضور در يكي از جنگهاي داخلي از ارتش كناره گرفت. لاروشفوكو همچنين پس از چند حضور ناموفق در عرصه سياست، از اين مقوله نيز دست كشيد و در پاريس، وارد محافل ادبي شد. وي سپس نخستين اثر خود را با نام خاطرات منتشر كرد كه در واقع به نوعي بررسي وقايع سالهاي مياني سده هفدهم ميلادي فرانسه ميپرداخت. كتاب ديگر لاروشفوكو با عنوان تفكرات يا حِكَم، چنان مورد استقبال قرار گرفت كه در طي ده سال آخر عمر نويسنده، چهار بار تجديد چاپ شد. اين كتاب شامل بيش از پانصد حكمت و مثل است. بخشي از اين حكمتها نمايشگر روح بشر است كه عقل حاكم بر آن از راه اصلي منحرف نميشود، اما بخشي ديگر، نشان دهنده مواردي خاص از نظرهاست كه برمبناي آن فقط سودجويى باعث حركت و موتور محركه آدمي است و البته اقدامات اين گروه به صورت مخفي و با ظاهري آراسته و در عين رياكاري انجام ميگيرد. در اين ميان، با وجود برخي مخالفتها، بسياري از اين امثال و حكم در محافل ادبي راه يافت و موجب سرگرمي گشت و اگرچه انديشهها و نظريههاي نويسنده، غالباً واقعيت عواطف انساني و ارزش حقيقي او را ناديده ميگرفت، قالبي كه لاروشفوكو براي بيان انديشههاي خود برگزيده بود، به سبب به كار بردن بسيار به جا و متناسب كلمات و دقت در تكامل شيوه بيان كه ثمره كار مداوم و وسواس او بود، ستايش اين محافل را برانگيخت. كمتر درس انشا و شيوه نگارشي وجود داشت كه مانند امثال و حِكم، آموزنده باشد. در اين كتاب كه به كلمات قصار نيز شهرت دارد، لاروشفوكو به عنوان يك فيلسوف شكاكْ، مطالبي عنوان كرده كه برخي از آنها عبارتند از: آن كس كه خود را دوست ميدارد چاپلوسترين مردم جهان است؛ همه ما به اندازه كافي توانايى تحمل بدبختيهاي ديگران را داريم؛ اعمال نيك ما، اغلب شديدتر از اعمال بدمان مورد مجازات واقع ميشود؛ عشق و عدالت فقط ترسي است از تحمل بيعدالتيها؛ اگر ما موفق شدهايم كه بر عواطف خود غلبه كنيم، بيشتر به سبب ضعف عواطف است تا قدرتها؛ تحمل خوشبختي بيش از تحمل بدبختي، نشانه فضيلت اخلاقي است و اغلب لجاجت ما ناشي از زبوني و تهوّرمان ناشي از بزدلي است. اين كتاب با عنوان شكوفههاي جاويدان حكمت، به فارسي ترجمه شده است. فرانسوا لاروشفوكو در سالهاي پاياني عمر متحمل مصيبتهاي پياپي خانوادگي و بيماري شد و خود سرانجام در 17 مارس1680م در 67 سالگي درگذشت.
تصرف اسكندريه مصر توسط قواي متجاوز انگليسي (1882م)
شهر اسكندريه در سال 332 قبل از ميلاد توسط اسكندر مقدوني ساخته شد و پس از آن در طي سالهاي متمادي، محل علم و دانش و هنر بوده است. در اواخر قرن هجدهم به اشغال فرانسويان درآمد. اين شهر كه به وسيله يك كانال به رود نيل متصل ميشود و خود نيز در ساحل درياي مديترانه قرار دارد اهميتي تجاري نيز دارد. در اواخر قرن نوزدهم بار ديگراهميت و جايگاه اقتصادي اسكندريه باعث شد تا توجه دولتهاي انگليس و فرانسه به آن معطوف گردد. در سال 1880م پادشاه وقت مصر، نظارت مشترك فرانسه و انگليس بر امور مالي مصر را پذيرفت كه اين عمل باعث مخالفت و شورش مردم شد. توفيق پاشا ناچار شد دولتي مخالف منافع دولتهاي اروپايى بر سر كار آورد، ولي در نتيجه فشار بريتانيا و فرانسه، اين دولت منحل شد. در نيمه سپتامبر سال 1882، دولت بريتانيا كه از تجديد شورش مردم بيمناك بود اسكندريه را تصرف كرد و در آن نيرو پياده نمود. فرانسه از پشتيباني از اين اقدام امتناع كرد و خود را كنار كشيد و بدين ترتيب، امور مصر تحت نظارت بريتانيا قرار گرفت.
كشف ويروس حامل بسياري از بيماری ها توسط دانشمندان روسي (1892م)
علم ویروس شناسی ، پس از استفاده از واکسن آبله توسط ادوارد بوخنر (1798) ، تهیه واکسن علیه بیماری هاری بوسیله پاستور (1884) و انتقال بیماری موزائیک توتون از گیاه آلوده به گیاه سالم توسط مایر در سال 1886 آغاز شده است. در سال (1892) ایوانوسکی ، ثابت کرد که عامل مولد بیماری موزائیک توتون از صافیهای بسیار ریز نگهدارنده باکتری عبور میکند. ولی نتوانست به اهمیت مساله پی ببرد. تا این که بیچرنیک (1898) دانشمند هلندی که باید او را پدر ویروس شناسی به حساب آورد ادعا کرد که عامل بیماری موزائیک توتون ، باکتری نیست و عامل مسری دیگری است. استنلی در سال 1935 با استفاده از روشهای جدید خالص کردن پروتئینها ، ویروس را خالص کرد و به پاس این خدمت ، موفق به دریافت جایزه نوبل شد.