ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 8 آذر 1403
پنجشنبه 8 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 5 شهريور 1399     |     کد : 193380

روز شمار تاريخ

چهارشنبه5شهریور1399-6محرم1442-26آگوست2020

روز بزرگداشت و تولد "محمد بن زكرياي رازي" دانشمند نامدار جهان اسلام (244ش)

روز بزرگداشت و تولد "محمد بن زكرياي رازي" دانشمند نامدار جهان اسلام (244ش)

روز بزرگداشت و تولد "محمد بن زكرياي رازي" دانشمند نامدار جهان اسلام (244ش)
محمد بن زكرياي رازي در سال 251 هجري قمري در شهر ري متولد شد. در اوان جواني به فراگيري علم كيميا و شيمي پرداخت و در اثر بخار و دود ناشي از زرگري، چشم‏هايش وَرَم كرد و براي معالجه، نزد طبيبي رفت. آن طبيب پانصد اشرفي طلا به عنوان حق معالجه از او گرفت و به رازي گفت: كيميا همين است نه عمليات تو. محمد بن زكريا، از آن پس ترك كيمياگري كرد و در سن چهل‏سالگي به تحصيل طب پرداخت تا آن‏كه مرجع تمامي اطباي زمان خود شد. شهرت او در ميان همگان به حدي رسيد كه عَرَب‏ها او را طبيب المسلمين و به مناسبت اين‏كه كتاب‏هاي او به زبان عربي است، جالينوس العَرَب، خوانده‏اند. رازي بعدها به سرپرستي بيمارستان‏هاي معروف عصر خود از قبيل بيمارستان بغداد و ري برگزيده شد. همچنين كشف الكل از جمله نتايج تحقيقات او در كيميا بوده است. براي محمد بن زكرياي رازي، 56 كتاب در طب، 33 كتاب در علوم طبيعي، 17 كتاب در فلسفه، 14 كتاب در الهيات، 22 كتاب در كيميا و ده‏ها اثر ديگر در علوم مختلف ذكر كرده‏اند كه تا 184 عنوان بر شمرده شده است. سرانجام اين دانشمند بزرگ مسلمان در 60 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در ري مدفون گشت. سالروز تولد اين پزشك شهير مسلمان و ايراني، برابر با پنجم شهريور، در جمهوري اسلامي ايران به عنوان روز بزرگداشت اين شخصيت برجسته علمي نامگذاري شده است.

تعويض تاريخ موهوم شاهنشاهی به سال هجری شمسي (1357 ش)

تعويض تاريخ موهوم شاهنشاهی به سال هجری شمسي (1357 ش)
محمدرضا پهلوی كه مي‏دانست اتكاي اصلي مخالفانِ رژيم، اسلام است، درصدد برآمده بود تا ريشه‏هاي اين مكتب را خشك كند. به همين جهت در شهريور سال 1354 ش در مراسم افتتاح مجلس دوره بيست و چهارم، در سخناني عنوان كرد كه قصد دارد فرهنگ ايراني را از عوامل بيگانه‏اي كه در اين فرهنگ راه يافته‏اند، نجات دهد. در اين راستا، مجلس سنا و مجلس شوراي ملي در يك اجلاس مشترك به رياست جعفر شريف امامي تصويب كردند كه مبدأ تاريخ، از هجري شمسي به شاهنشاهي تغيير يابد و آغاز سلطنت در ايران و جلوس كوروش هخامنشي به عنوان مبدأ تاريخ ايران عنوان گرديد. اين قانون ننگ‏آور با مخالفت و تحريم بسياري از مردم و علما مواجه گرديد و سرانجام با روي كار آمدن دولتِ عوام فريب شريف امامي و به منظور فريب افكار عمومي در شهريور 1357، ملغي شد. هرچند، كار رژيم از اين نمايش‏هاي ساختگي گذشته بود و چيزي نمي‏توانست، انقلاب توفنده مردم مسلمان را از حركت باز دارد.

اعلام ملي شدن كليه معادن كشور (1359 ش)

اعلام ملي شدن كليه معادن كشور (1359 ش)
تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، برخي از معادن كشور توسط بخش خصوصي اداره مي‏شد يا امتياز آن در انحصار بيگانگان قرار داشت. با پيروزي انقلاب و تدوين قانون اساسي، كليه معادن كشور ملي اعلام شده و مطرح گرديد كه تحت هيچ عنوان به مالكيت بخش خصوصي تعلق نمي‏گيرند. به موجب اين قانون، حق اجازه بهره‏برداري از معادن تنها در صلاحيت دولت قرار دارد و از سوي دولت به برخي بخش‏هاي دولتي نظير استانداري‏ها واگذار مي‏گردد، هر چند بخش خصوصي مي‏تواند به عنوان مقاطعه‏كار در عمليات اكتشاف معادن شركت نمايد و با دولت قرارداد منعقد كند.

روز داروسازي

روز داروسازي
به پاسداشت مقام علم و دانش و گراميداشت فرزانگان ايران زمين، پنجم شهريور سالروز ولادت ابوبكر محمد بن زكرياي رازي از مشاهير بزرگ جهان اسلام و علم طب و داروسازي، در جمهوري اسلامي ايران به عنوان روز داروسازي نام‏گذاري شده است.

درگذشت استاد علی اکبر كاوه؛ خوشنويس برجسته معاصر (1369ش)

درگذشت استاد علی اکبر كاوه؛ خوشنويس برجسته معاصر  (1369ش)
استاد علي‏اكبر كاوه فرزند مرحوم علي‏محمدخان شيرازي، در سال ۱۳۱۲ق در شيراز چشم به جهان گشود. چون از کودکي عشق و علاقه وافري به هنر خوشنويسي داست، هر قطعه از خطوط استادان که به دستش مي‏افتاد، از روي آن مشق و تمرين مي‏کرد. پدرش به‏محض آگاهي از عشق او به خوشنويسي، وي را نزد استادان زمان گذاشت تا به تکميل هنر خود بپردازد. کاوه سرانجام به مکتب آخرين استاد ارجمند خود ميرزا محمدحسين (عمادالکتاب) راه پيدا کرد و از محضر اين استاد گران‏مايه بهره‏هاي فراواني برد و از بهترين شاگردان او گرديد. مرتبه هنر استاد کاوه تا به آن درجه رسيد که مرحوم محمدتقي بهار (ملک‏الشعرا) در نامه‏اي وي را «ميرعماد عصر» لقب داده است. نقطه عطف زندگي هنري استاد کاوه را بايد در آشنايي با استاد عالي‏قدرش و بهره‏وري از تعاليم عاليه او دانست، ديدار کاوه جوان و مشتاق با عمادالکتاب، مقارن با دوران کمال توانايي و اوج سير تحول و تکامل هنري عمادالکتاب بود؛ کاوه در چنين احوالي و با اندوخته و تعاليمي که از محضر کاتب‏همايون و کاتب‏الخالقان، استادان تواناي اواخر دوره قاجار حاصل کرده بود به محضر عمادالکتاب راه پيدا کرد. او در اين مرحله از خوشنويسي نيازمند به درک عميق و تجربه فني مطلوب از ساختارهاي ترکيبي خط نستعليق بود که بهره‏مندي از برش‏هاي مطلوب و شيوه شيرين استاد عالي‏مقام خود عمادالکتاب به دريافت‏هاي تکميلي خويش، تعادل، لطف و ملاحت بخشيد. اندکي پس از درگذشت عمادالکتاب، جمال خط کاوه به جوهره اصلي و سرشت ذاتي خود ميل کرده و به‏گونه‏اي مستقل چهره مي‏نمايد. از سال ۱۳۳۰ش تا ۱۳۴۰ش، دوران شکوفائي و اوج قدرت و کمال هنر استاد کاوه است. سرپنجه شاهکار آفرينش، فارغ از تقليد و با اعتماد به خويش و متکي به نفس، قلم سحار را به جولان درمي‏آورد، تا جائي که زبان گوياي بنان و جريان سوار مرکب بر کاغذ تحريرش، بيننده آگاه را مجذوب و منقلب مي‏نمايد. استاد کاوه از سال ۱۲۹۸ش به سمت منشي مخصوص در وزارت دارايي به خدمت مشغول شد و پس از چندي برحسب دعوت يحيي قراگزلو (اعتمادالدوله) وزير فرهنگ وقت از وزارت دارايي به وزارت فرهنگ منتقل شد و سال‏هاي متمادي در دبيرستان‏هاي تهران از قبيل دارالفنون، ثروت، سيروس، کالج، شاهدخت، شرف و علميه به تعليم خط اشتغال داشت تا اين‏که بازنشسته گرديد سپس بنا بر تقاضاي اداره کل هنرهاي زيبا، در کلاس آزاد هنرهاي زيبا به تعليم نوآموزان هنر پرداخت. مرکز قلم استاد کاوه، مشقي، دو تا چهار يا پنج ميلي‏متري است و به‏واقع، سياه‏مشق‏هاي دلکش و پرجاذبه‏اش در اين اندازه از دانگ قلم، با تحسين و اعجاب همگان همراه است. نمونه‏هاي بي‏نظير اين سياه‏مشق‏ها، چشمان بيننده بصير و آگاه به معيارهاي زيباشناسي خط نستعليق را خيره مي‏سازد و به مرحله ناب و پرعيار و خلوصي مي‏رسد که ديده از ديدار و روح از حلاوت و شيريني آن خط روحاني و معنوي، سير نمي‏شود. استاد کاوه در سياه‏مشق‏هاي خويش، استادي خود را به منصه ظهور رسانيد و علاوه بر آن، آثار خطي ديگري را به يادگار گذاشته است که عبارت‏اند از: گلچين اشعار صائب، آيات منتخبه قرآن، تعليمات ديني، صرف و نحو، بسياري از کتب درسي آن زمان و... استاد کاوه با استفاده از طريقه مخصوص خود، در ۹ مورد دستور تعليمي، خط شکسته را به متعلم مي‏آموخت و گذشته از اين، در تعليم خط به نوآموزاني که شيفته اين هنر زيبا بودند تا سرحد توانايي مي‏کوشيد و در نهايت دلسوزي، ايشان را با رموز آن آشنا مي‏کرده و به سرمنزل مقصود مي‏رسانيد. استاد علي‏اکبر کاوه در بعد اخلاقي، آئينه تمام‏نماي هنر خود به‏شمار مي‏رفت. او با خلق و خويي آرام توأم با رعايت ادب در برابر انسان‏ها از هر طبقه‏اي، فروتني و تواضع داشت و سخنش در مصاحبه و محاوره با مردم به پيروي از همان آداب و نزاکتي بود که در خطش موجود است. در مدت شصت سال ممارست و رياضتي که استاد کاوه جان پاکش را با رنج‏پذيري در کسب هنر جلا و صيقل داد، شاگردان بسياري نيز تربيت کرد و از خود به يادگار گذاشت که سرآمد آن‏ها بزرگاني چون فرادي، معالي، حبيب‏الله فضائلي، محمد سلحشور، سيف‏الله يزداني، جهانگير نظام‏العلماء، علي راهجيري و... بوده‏اند که هريک از آن‏ها خود از هنرمندان و استادان معاصر به‏شمار مي‏روند و کم و بيش در خلق آثار ارزشمند و تربيت جوانان و شاگردان مستعد ايران‏زمين نقش به‏سزائي داشته‏اند.

وفات عالم و محدث شهير شيعه "سيد رضي" گردآوردنده‏ ي نهج ‏البلاغه (406 ق)

وفات عالم و محدث شهير شيعه "سيد رضي" گردآوردنده‏ ي نهج‏البلاغه (406 ق)
محمد بن حسين، معروف به سيدرضي در سال 359 قمري ديده به جهان گشود. پدرش ابواحمد حسين بن موسي نام دارد كه نَسَبَش با چهار واسطه به امام موسي بن جعفر(ع) مي‏رسد. سيدرضي از بزرگان شيعه و داراي مقام و منزلت در دولت بني‏عباس و دولت آل‏بويه بود و برادرش، سيد مرتضي، از بزرگان علما و فقهاي شيعه در قرن پنجم هجري قمري و صاحب تأليفات فقهي و اصولي است. سيدرضي از همان اوايل كودكي با اشتياق فراوان به محضر درسِ شيخ مفيد حاضر شد و به همراه برادر، مراتب ترقي و كمال را پيمود. وي علاوه بر جدّيت و پشتكار زياد، از نبوغي ذاتي و خدادادي برخوردار بود كه پيشرفت‏هاي علمي و ادبي او را سرعت مي‏بخشيد. سيدرضي از بزرگ‏ترين صاحبان فصاحت و بلاغت بود كه از دركي صحيح و ذوقي سليم بهره داشت. او در 9 سالگي چنان مهارتي در شعر از خود نشان داد كه باعث شگفتي همگان گرديد. وي در 30 سالگي، كل قرآن را در مدت كوتاهي حفظ نمود. سيد، همه‏ي خلفاي بني‏عباس را غاصبان خلافت و ولايت و حكومت اسلامي مي‏دانست و با اشعار خود، سعي در بيان حقايق و طرح عقايد انقلابي خود داشت. او در كنار فعاليت‏هاي سياسي، به تدريس و تاليف همت گماشت و شاگرداني فاضل و آثاري ماندگار از خود به جاي گذاشته است. شيخ طوسي، مفيد نيشابوري، مهيار ديلمي و ابوالحسن هاشمي و... از شاگردان سيدرضي هستند. معاني القرآن، تَلخيصُ البَيان عن مجازاتِ القرآن از جمله تاليفات اوست. شريف رضي در اقدامي بي‏نظير، كلمات، خطابه‏ها، نامه‏ها و مواعظ امام علي(ع) را گردآوري كرد و با نام "نهج البلاغه" به جامعه‏ي بشري اهدا نمود. سيدرضي اولين كسي است كه مكاني براي تحصيل طلاب علوم ديني تهيه كرد و آن را دارالعلم ناميد. سيدرضي از جمله علماي جامع شيعه است كه در زمينه‏هاي مختلف علمي و اسلامي، مجتهد مسلّم و صاحب نظر بود و در شعر و ادبيات عربي، هماورد نداشت. سرانجام، سيدرضي اين عالم شهير اسلامي در محرم سال 406 قمري در 47 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد. بدن پاك سيد را پس از تشييعي با شكوه در منزلش به امانت به خاك سپرده و بعدها به حرم امام حسين(ع) در كربلا منتقل كردند.

نزول عذاب بر بنى اسرائیل

نزول عذاب بر بنى اسرائیل
یوشع بن نون وصى حضرت موسی علیه‌السلام با بنى‌اسرائیل به شهر عمالقه لشکر کشید. امیر شهر از مردى عابد به نام بلعم بن باعورا که زاهد و عالم یهودى بود و اسم اعظم را مى‌دانست و مستجاب‌الدعوه بود، خواست تا یوشع و بنى‌اسرائیل را نفرین کنند تا یوشع و بنى‌اسرائیل مغلوب شوند.

بلعم در مقام معارضه درآمد، اسم اعظم را فراموش کرد ولى به امیر شهر نشان داد تا لشکر یوشع هلاک شوند. بلعم بن باعورا گفت: زنان زینت کرده به پیش بنى‌اسرائیل بفرست تا به فسق مشغول شوند. بنى‌اسرائیل مشغول شهوترانى شدند خداى متعال هم مرض طاعون را برایشان فرستاد و هفتاد هزار نفر در عرض سه ماه نابود شدند.

منبع:حوادث الایام،  سید مهدى مرعشى نجفى، صفحه 21

شهادت حضرت یحیی (ع)

شهادت حضرت یحیی (ع)
نه تنها تولد «یحیى» علیه‌السلام شگفت‌انگیز بود، مرگ او هم از پاره‌اى جهات عجیب بود، غالب مورخان مسلمان و همچنین منابع معروف مسیحى جریان این شهادت را چنین نقل کرده‌اند. (هر چند اندک تفاوتى در خصوصیات آن در میان آن‌ها دیده مى‌شود.)

«یحیى» علیه‌السلام قربانى روابط نامشروع یکى از طاغوت‌هاى زمان خود با یکى از محارم خویش شد، به این ترتیب که «هیرودیس» پادشاه هوسباز «فلسطین»، عاشق «هیرودیا» دختر برادر خود شد و زیبائى وى دل او را در گرو عشقى آتشین قرار داد، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت! این خبر به پیامبر بزرگ خدا «یحیى» علیه‌السلام رسید، او صریحاً اعلام کرد: این ازدواج نامشروع است و مخالف دستورات «تورات» و من به مبارزه با چنین کارى قیام خواهم کرد.

سر و صداى این مسأله در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر «هیرودیا» رسید، او که «یحیى» علیه‌السلام را بزرگترین مانع راه خویش مى‌دید، تصمیم گرفت در یک فرصت مناسب از وى انتقام گیرد و این مانع را از سر راه هوس‌هاى خویش بردارد.

ارتباط خود را با عمویش بیشتر کرد و زیبائى خود را دامى براى او قرار داد و آنچنان در وى نفوذ کرد که روزى «هیرودیس» به او گفت: هر آرزوئى دارى از من بخواه که منظورت مسلماً انجام خواهد یافت.

«هیرودیا» گفت: من هیچ چیز جز سر «یحیى» را نمى خواهم!؛ زیرا او نام من و تو را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم به عیب‌جوئى ما نشسته‌اند، اگر مى‌خواهى دل من آرام شود و خاطرم شاد گردد، باید این عمل را انجام دهى!

«هیرودیس» که دیوانه‌وار به آن زن عشق مى‌ورزید، بى‌توجه به عاقبت این کار تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر «یحیى» علیه‌السلام را نزد آن زن بدکار، حاضر ساختند. اما عواقب دردناک این عمل، سرانجام دامان او را گرفت.

در احادیث اسلامى مى‌خوانیم: سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام مى‌فرمود: «از پستى‌هاى دنیا این که سر «یحیى بن زکریا» را به عنوان هدیه براى زن بدکاره‌اى از زنان بنى‌اسرائیل بردند».

منبع: تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ذیل آیه 15 سوره مریم.

یارى طلبى حبیب بن مظاهر از بنى اسد

یارى طلبى حبیب بن مظاهر از بنى اسد
در شب ششم محرم جناب حبیب بن مظاهر اسدى با اذن امام حسین‌ علیه‌السلام براى آوردن یاور و کمک به قبیله بنى‌ اسد رفت. اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند، ولى جاسوسان به عمر سعد خبر دادند.

عمر عده‌اى را فرستاد تا مانع از آن‌ها شوند. درگیرى رخ داد که در این میان جمعى از بنى‌ اسد شهید و زخمى و بقیه ناگزیر به فرار شدند. سپس حبیب بن مظاهر خدمت امام حسین علیه‌السلام آمد و جریان را عرض کرد.

منبع: تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، صفحه 18.

اولین محاصره فرات در کربلا

اولین محاصره فرات در کربلا
به نقلى در روز ششم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، عمر سعد، شبث بن ربعى خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل، کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره درآورند.

منبع: تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، صفحه 18.

استفاده از سلاح "توپ" براي اولين بار در جنگ بين انگلستان و فرانسه (1346م)

استفاده از سلاح "توپ" براي اولين بار در جنگ بين انگلستان و فرانسه (1346م)
در 26 اوت 1346م براي اولين بار در تاريخ، نيروهاي ارتش انگليس، جنگ‏افزار توپخانه را در جنگ كرسي كه با ارتش فرانسه روي داد به ميدان آوردند. در اين جنگ به دليل به كارگيري اين اسلحه سنگين توسط ارتش انگليس، فيليپ ششم پادشاه فرانسه با وجود برتري كمّي نيروهايش نسبت به انگليسي‏ها، در حالي كه در آستانه پيروزي بر دشمن بود، به سختي شكست خورد.

درگذشت "آنتوان فان ليونهوك" دانشمند هلندی و مخترع ميكروسكوپ (1723م)

درگذشت "آنتوان فان ليونهوك" دانشمند هلندی و مخترع ميكروسكوپ (1723م)
آنتوان فان ليونْهوك، دانشمند و محقق هلندي، در 24 اكتبر 1632م در خانواده‏اي تهي‏دست در هلند به دنيا آمد. وي از زمان كودكي، علاقه زيادي به كارهاي فني داشت و بيشتر اوقات، عدسي و آينه مي‏ساخت، تا اينكه با اين ذره‏بين‏هاي ساخته و پرداخته دست خود، ميكروسكوپ ساده‏اي ساخت و به وسيله آن، اشياء ريز را مورد مطالعه قرار داد. ليونهوك در اين زمان، علي رغم اينكه براي امرار معاش به سرايداري و خشكبارفروشي مشغول بود، با اين حال ميكروسكوپ را متوجه جهان موجودات ذره‏بيني كرد و آزمايش‏هاي گوناگوني با آن انجام داد. او براي اولين بار آب را در زير ميكروسكوپ آزمايش كرد و به وجود موجودات ريز ذره‏بيني در آب آلوده پي برد. او نه تنها موجودات ذره‏بيني را كشف كرد، بلكه به تجربيات با ارزش ديگري دست زد كه در تاريخ علم، بي‏سابقه بود كه مشاهده گلبول‏هاي قرمز خون و كشف اسپرماتوزوئيد يا سلول‏هاي جنسي مردان از آن جمله‏اند. در اين زمان بود كه انجمن سلطنتي لندن آنتوان ليونهوك را با اينكه تحصيلات مشخص و منظمي نداشت، به عضويت رسمي خود درآورد. او در سال 1674م به عنوان بزرگ‏ترين كشف، ميكروب‏ها را مشاهده نمود و يكي از اكتشافات مهم بشري را رقم زد. او انواع مختلف باكتري‏ها و جانوران تك‏سلولي را تشريح كرد و ابعاد آنها را محاسبه نمود. ليونهوك هم‏چنين براي نخستين بار در سال 1683م، تصويري از باكتري‏ها را روي كاغذ آورد و مراحل زندگي و توليد مثل آنان را مطرح واثبات نمود. در اين هنگام، آوازه شهرت ليونهوك عالم گير شد و مورد ستايش بسياري از بزرگان قرار گرفت. او تا آخرين روز حياتش، دست از كار و فعاليت نكشيد تا اينكه در 26 اوت 1723م در 91 سالگي درگذشت. كشف بزرگ ليونهوك تا زمان لويى پاستور، پزشك و ميكروب‏شناسي معروف فرانسوي، يعني تقريباً دو قرن بعد كاربردي نداشت و عملاً مسكوت باقي مانده بود. ميكروسكوپ آنتوان ليونهوك هرچند دستگاه ساده‏اي بود كه عدسي بسيار كوچكي داشت، ولي اين اختراع گامي بود براي آيندگان. به طوري كه با كوشش دانشمندان و پيشرفت تكنولوژي، ميكروسكوپ‏هاي الكترونيكي كنوني توانايي بزرگ‏نمايي چند صد هزار برابري اجسام ريز را دارا مي‏باشند.

تولد "آنْتوان لاوازيه" شيمي‏دان معروف فرانسوي (1723م)

تولد "آنْتوان لاوازيه" شيمي‏دان معروف فرانسوي (1723م)
آنتوان لاوازيه كاشف و دانشمند شهير فرانسوي و از بنيان‏گذاران علم شيمي نوين، در 26 اوت سال 1743م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا رشته حقوق را به پايان رساند ولي به دليل علاقه زياد به علوم پايه، وارد اين عرصه گرديد. از اين رو از جواني زير نظر استاداني ماهر، نجوم، گياه‏شناسي و شيمي و زمين‏شناسي را به خوبي فراگرفت و در 25 سالگي به عضويت فرهنگستان سلطنتي علوم برگزيده شد. از اين زمان بود كه تحقيقات خود را بر روي شيمي و فيزيولوژي متمركز نمود و به اكتشافات مهمي نائل آمد. لاوازيه در ضمن تحقيقات خود، هوا را تجزيه كرد و عناصر تشكيل دهنده آن را شناخت. او بدين ترتيب گاز اكسيژن و اهميت آن را در عمل احتراق كشف نمود و هم‏چنين موفق شد، هوا را از تركيب عناصر اوليه آن بسازد. او اولين كسي بود كه ثابت كرد حرارتي كه بدن دارد نتيجه احتراق كندي است كه به طور مداوم در بدن ايجاد مي‏شود. به مناسبت همين تحقيقات، او را بنيان‏گذار علم فيزيولوژي و بيوشيمي مي‏دانند. وي پژوهش‏ها و آزمايش‏هاي گسترده‏اي در علم شيمي انجام داد آزمايش‏ها، قانون بقا و پايندگي ماده را به اثبات رسانيد. به موجب اين اصل، هيچ چيز نه به خودي خود به وجود مي‏آيد و نه از بين مي‏رود. اين قانون پايه و اساس فرمول‏هاي مهم شيمي امروز است و طبق آن اگر دو يا چند عنصر با هم تركيب شوند، عناصر ديگري به وجود مي‏آيد كه وزنشان با وزن عناصر اوليه يكي است. لاوازيه نقش اكسيژن را در تنفس جانوران و گياهان بيان كرد و حرارت بدن را نيز اندازه‏گيري نمود. او تأليفات زيادي از خود بر جاي نهاده كه مي‏توان به آثاري هم‏چون ثروت‏هاي زيرزميني امپراتوري فرانسه، درباره منابع طبيعي و آب و هم‏چنين احتراق فسفر و گوگرد اشاره كرد. فعاليت‏هاي علمي لاوازيه گاه بر اثر اشتغالات فني و سياسي كه از طرف دولت به او ارجاع مي‏شد وقفه و ركود پيدا مي‏كرد. يكي از اين ماموريت‏ها، مسئوليت جمع‏آوري ماليات مردم فرانسه بود كه به او داده شد. اما پس از انقلاب كبير فرانسه، بر اثر جو سازي‏هايى كه عليه اين دستگاه صورت گرفت، مسئولان آن به صورت افرادي خون‏خوار و منفور معرفي شدند كه هم‏چون زالوهاي خون‏خوار خون مردم را مي‏مكيده‏اند و از آنها ماليات مي‏گرفته‏اند. لذا همگي را دستگير و محاكمه كردند. لاوازيه هم كه نتوانسته بود بي‏گناهي خود را در اين محاكمه جنجالي ثابت كند، محكوم به اعدام شد و سرانجام در روز هشتم مه 1794م، در 51 سالگي به زير تيغ گيوتين رفت.يكي از دانشمندانِ فرانسه، پس ازمرگ لاوازيه گفت: تنها يك لحظه وقت براي بريدن لاوازيه صرف شد و شايد تايك‏صد سال، زمان نتواند سر ديگري همانندش به وجود آورد.


نوشته شده در   چهارشنبه 5 شهريور 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode