كشته شدن "يپرم خان اَرمني" از قاتلان شيخ "فضلاللَّه نوري" (1291 ش)
يپرم خان ارمني، كه فردي قسيالقلب و بيرحم بود در حدود سال 1244 ش (1865 م) در توابع گنجه در ارمنستان به دنيا آمد. در 22 سالگي قصد عزيمت به عثماني را داشت اما دستگير و به سيبري تبعيد شد. سه سال بعد، از سيبري فرار كرد و به ارمنستان بازگشت. در 1280 ش به تبريز و سپس گيلان رفت و به همراه سپاهيان محمد ولي خان تنكابني، سپهدار اعظم، براي فتح تهران حركت كرد. يپرم خان پس از فتح تهران به رياست شهرباني رسيد و در اين منصب و به نام آزاديخواهي، جنايتهاي متعددي را مرتكب گرديد. يپرم از جمله عوامل مؤثر در محاكمه و شهادت آيتاللَّه شيخ فضل اللَّه نوري بود و در اين راه تلاش زيادي نمود. او همچنين مخالفان خود را به زندان انداخته و يا اعدام ميكرد. سرانجام يپرم خان ارمني در جريان نبرد با سالارالدوله، از شاهزادگان قاجار، كه در غرب كشور ادعاي سلطنت كرده بود، كشته شد و زندگي ننگين او در 47 سالگي خاتمه يافت.
دستگيري گسترده اعضاي خانواده "آيت اللَّه حكيم" توسط رژيم بعث عراق (1362 ش)
در راستاي سركوب هرگونه مقاومت عليه نظام ديكتاتوري بغداد، رژيم بعث عراق، 90 تن از اعضاي خاندان آيتاللَّه سيدمحسن حكيم را دستگير و چند روز بعد 6 تن از آنها را اعدام كرد. مدتي پس از آن نيز، 10 تن ديگر از اعضاي اين خانواده، اعدام شدند. آيتاللَّه العظمي حكيم از مراجع بزرگ تقليد در عراق بود كه در سال 1348 ش وفات يافت. فرزندان و بسياري ديگر از اعضاي خانواده وي اهل علم و دانش هستند. به همين دليل، رژيم عراق كه از نفوذ خاندان حكيم در ميان مردم اين كشور بيمناك بود، در راه مبارزه با دين، روحانيت و حوزههاي علمي ديني، تعداد زيادي از اعضاي اين خانواده را از بين برد يا زنداني كرد.
درگذشت علامه بزرگ "محمد تقي شوشتري" عالم بزرگ اسلام (1374 ش)
علامه شيخ محمدتقي شوشتري (تستري) فرزند شيخ محمدكاظم در سال 1281 ش (1320 ق) در خانوادهاي كه سه قرن پرچمدار علم و فقه شيعه بودهاند در شهر نجف اشرف ديده به جهان گشود. وي در 7 سالگي به شوشتر رفت و پس از پشت سر گذاشتن مقدمات، در حوزه درس سيدعلي اصغر حكيم، سيدمهدي آل طيب و سيدمحمدتقي شيخالاسلام به مقام والاي اجتهاد رسيد. علامه شوشتري پس از مدتي تاب تحمل حكومت جور رضاخان پهلوي را نياورده و در سال 1314 شمسي به عتبات عاليات مشرف شد و تا سقوط رضاخان پهلوي در آنجا به تأليف و تدريس مشغول بود. زندگي وي نشانهاي از زندگي علماي گذشته و زهد و تقوي و ورع او يادآور ايمان و تقواي صحابه امامان بود. قناعت بسيار و دل نبستن به زخارف دنيا، عشق به ائمه اطهار(ع)، شوق به مطالعه و نگارش و تَقيد به نوافل يوميه و نماز شب، خلق خوش و زبان نرم و روحيه كريمانه و انجام ورزش بطور مستمر از خصوصيات علامه شوشتري بود. آثار و تأليفات ارزشمند اين عالم بزرگ، نشانگر عمق علم و ژرفاي انديشه اوست. پارهاي از آثار او چون كتاب گرانقدر "قاموس الرجال في تحقيق رواة الشّيعَه و مُحَدّيثِهم" در 14 جلد و كتاب "بَهجالصباغة في شرح نهجالبلاغه" در 14 جلد كه تأليف آن حدود 50 سال به طول انجاميد از ديگر تأليفات اين دانشمند شيعي ميباشد. هم چنين برخي از آثارشان عبارتند از: النَّجعَة في شرح اللمعه در 11 جلد، الاربعون حديثا، قضاء اميرالمومنين علي بن ابي طالب(ع) و البديع و... ميباشد. وفات علامه محمدتقي شوشتري در 29 ارديبهشت 1374 ش برابر با 19 ذي حجه سال 1415 ق در 93 سالگي اتفاق افتاد و پس از تشييعي با شكوه در شوشتر به خاك سپرده شد.
آغاز دعوت "ابومسلم خراسانی" عليه حكومت بني اميه(129 ق)
عبدالرحمن بن مسلم معروف به ابومسلم خراساني، از مشاهير رجال خراسان ميباشد. وي به سبب دوستي كه باخاندان عباسي داشته با ابراهيم بن محمد، از نوادگان عباس بن عبدالمطلب پيمان ميبندد كه براي او از مردم بيعت بگيرد و او را به خلافت برساند. ابومسلم با استفاده از نفوذ فراواني كه در بين مردم خراسان داشت، در سال 129 هجري، خراسان را به تسخير درآورد و چون مروان حمار، آخرين خليفهي اموي، ابراهيم بن محمد را به قتل رساند، ابومسلم برادر ابراهيم به نام عبداللَّه سَفّاح رابه جانشيني وي برگزيد و به شام حمله برد. در اين نبرد، قواي خراسان بر نيروهاي خليفهي اُمَوي پيروز شدند و خاندان ستمكار اموي را برانداختند. سرانجام در سال 132 مروان به قتل رسيد و ابومسلم از اين پس مردم را به بيعت با سَفّاح دعوت كرد و از اين زمان خلافت خاندان عباسي كه بيش از پانصد سال بر ممالك اسلامي به طول انجاميد، آغاز شد. گويند كه ابومسلم از اينكه دولت طاغوت را بر سركار آورده بود پشيمان شد و بعدها توسط منصور دوانيقي دومين خليفهي عباسي در حدود سالهاي 137 الي 140 هجري در نزديكي شهرمداين با مكر و حيله به قتل رسيد.
تولد "برتراند راسل" فيلسوف و نويسنده معروف انگليسي (1872م)
برترانْدْ آرتور ويليام راسل نويسنده معروف و فيلسوف معاصر انگليسي در 18 مه 1872م در انگلستان به دنيا آمد و در كودكي زبانهاي فرانسوي و آلماني را فرا گرفت. وي در 18 سالگي وارد دانشگاه كمبريج شد و با درجه ممتاز در رشته فلسفه فارغ التحصيل گرديد. راسل پس از پايان تحصيلات به مطالعه مكاتب فكري مختلف پرداخت و ديدگاههاي خود را در مورد اين مكاتب به رشته تحرير در آورد. وي پس از گرايش به منطق، كتاب اصول رياضيات را در سال 1903م به نگارش درآورد و در آن ثابت كرد كه رياضيات قسمتي از علم منطق است. در اين كتاب كه توجه تمام متفكرين معاصر را به خود جلب كرد، راسل مكتب تازهاي را در منطق رياضي به وجود آورد. همچنين اين كتاب به دليل اهميت فراوان، در رديف سلسله كتابهاي صدگانه مهمي كه از آغاز بشريت تا آن روز نوشته شده، قرار گرفت. راسل با جنگهاي جهاني اول و دوم و نيز جنگ امريكا عليه ويتنام به مخالفت جدي پرداخت و حتي دادگاهي براي محاكمه غيابي دولتمردان امريكا تشكيل داد كه به نام او، به دادگاه راسل معروف شد. وي طرفدار آزادي مطلق و نامحدود روابط انساني و اجتماعي بود و علناً با دين و مذهب مخالفت ميكرد. راسل معتقد است كه ارزش يك نفر آزاد انديش به افكار و عقايد او نيست بلكه به طريقي است كه آن عقايد را پذيرفته است. يك مرد آزاد هرگز در مقابل زور سر فرود نميآورد و تسليم آرزوها و هوسهاي خويش نميشود بلكه فقط از منطق و برهان تبعيت ميكند. راسل در سال 1950م به خاطر دفاع مداوم از بشريت و آزادي افكاري كه در آثارش فراوان يافت ميشود، به دريافت جايزه ادبيات نوبل مفتخر شد.اساس فلسفه راسل، منطق اوست. نظريات او در باب مابعدالطبيعه و اخلاقيات و ماهيت رابطه ذهن و ماده، در دوره حيات او دستخوش تحولات عميق بوده است، ولي در طي اين تحولات، هيچ گاه از كوشش در راه آوردن فلسفه به صورت يك علم، منحرف نشده است. نظريات راسل در مذهب و اخلاق با آنچه مرسوم زمان بود سازش نداشت. اگرچه وي در محيطي مذهبي بار آمده بود، با اين حال به اين نتيجه رسيد كه اعتقادات مذهبي با علوم جديد ناسازگار و اخلاقيات مسيحي در مواردي نامعقول است. باوجود اين، راسل معتقد بود كه ميان دين و علم، ستيزي نيست چرا كه علم به قبول يا انكار دين نيازي ندارد. وي در عين حال تاكيد ميكرد كه: خيلي احتمال دارد كه من بر خطا باشم. راسل از لحاظ آثار قلمي يكي از تواناترين نويسندگان و متفكران زمان خود بود و آثار متعددي به رشته تحرير درآورد كه اميدهاي نو، اخلاق، معماهاي فلسفه، تصوف و منطق و رؤوس فلسفه از آن جملهاند. برتراند راسل سرانجام در دوم فوريه 1970م در 98 سالگي درگذشت.