ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1399     |     کد : 192267

روز شمار تاريخ :

سه شنبه16اردیبهشت 1399-11رمضان 1441-5می 2020

آغاز نخست وزيري "علي اميني" مهره سرسپرده طاغوت (1340 ش)

آغاز نخست وزيري "علي اميني" مهره سرسپرده طاغوت (1340 ش)

آغاز نخست وزيري "علي اميني" مهره سرسپرده طاغوت (1340 ش)
به دنبال استعفاي دولت جعفر شريف امامي، با مقدماتي كه از قبل تدارك ديده شده بود، شاه فرمان نخست‏وزيري را با اختيارات كامل به نام دكتر علي اميني صادر كرد و او با پشتيباني و حمايت آمريكا، زمام امور را در دست گرفت. مقدمات نخست‏وزيري علي اميني از بعد از كودتاي 1332 فراهم شد. او با سمت وزير دارايي در كابينه سپهبد زاهدي، رئيس هيئت نمايندگي ايران در مذاكرات نفت بود. از اين لحاظ علي اميني نزد خارجيان و به ويژه آمريكاييان، مقام و موقعيت ويژه‏اي پيدا كرد. او بعدها سفير ايران در آمريكا شد. وي با جلب حمايت دموكرات‏هاي آمريكا و پس از پيروزي آنان در انتخابات، توانست علي‏رغم ميل شاه به نخست‏وزيري دست يابد. در واقع او برگزيده حزب دموكرات آمريكا بود و شرط اصلي قبول اين سمت از جانب او مبتني بر اين اصل بود كه شاه چون طبق قانون اساسي از مسؤوليت مُبرا است و فقط حق سلطنت دارد، بنابراين بايد در امور كشور دخالت نكند. اميني سپس از شاه انحلال مجلس شوراي ملي و سنا را درخواست نمود و شاه در نوزدهم ارديبهشت به اين خواسته او تن داد. دوران نخست وزيري اميني سرانجام پس از چهارده ماه در 27 تيرماه 1341 به پايان رسيد.

نزول كتاب مقدس انجيل بر حضرت عيسي بن مريم(ع)

نزول كتاب مقدس انجيل بر حضرت عيسي بن مريم(ع)
انجيل، كلمه‏اي يوناني به معني مژده است و مسيحيان از اين جهت آن را مژده مي‏دانند كه به اعتقاد آن‏ها، حضرت عيسي(ع) خود را فداي مردم كرد تا همه‏ي مردم را از آتش دوزخ بخرد و اين كتبِ اناجيلِ آن‏ها، مژده‏ي بهشت است. نام اين كتاب دوازده بار در قرآن مجيد ذكر شده است. قرآن، انجيل را كتاب خدا مي‏داند ولي آن انجيلي را كتاب آسماني مي‏خواند كه مشتمل بر احكام و تكاليف بشر باشد؛ زندگي او را تنظيم كند و سر و سامان بخشد، چنان‏كه شأن اديان الهي است. گويند: انجيل‏هاي كنوني نزد مسيحيان چهار است: انجيل مَرقُس كه از همه‏ي اناجيل، قديم‏تر است و به احتمال قوي در شهر انطاكيه در حدود سال‏هاي 70 - 65 ميلادي به تحرير درآمده است. انجيلِ متي و لوقا پس از مَرقُس و انجيلِ يوحَنّا، شصت سال پس از مسيح يعني سال 93 ميلادي نوشته شده است. لازم به ذكر است كه مسيحيان در كنار اين چهار انجيل، به مجموعه‏اي ديگر از مكتوبات و رسالات اعتقاد دارند كه به مجموعه‏ي آن‏ها عهد جديد اطلاق مي‏نمايند. به هر تقدير آن‏چه كه براي هدايت آدميان توسط حضرت عيسي(ع) آورده شده، از دسترس ما خارج است و آن‏چه كه به نام اناجيل در كتاب مقدس ديده مي‏شود، محصول تلاشِ مسيحيان و رسولان دوره‏ي اول مسيحيت مي‏باشد.

انجام عقد اخوت ميان رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع)(1 ق)

انجام عقد اخوت ميان رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع)(1 ق)
وقتي آيه‏ي "اِنّما المؤمنونَ اِخوَةٌ"(حجرات، 10) نازل شد، پيامبر(ص) بين ياران خود از مهاجر و انصار عقد اخوت برقرار كرد و هر يك از مهاجران را با يكي از انصار برادر ساخت. آن حضرت همچنين در پايان، حضرت علي(ع) را به برادري خويش انتخاب نمود. حضرت علي(ع) هرگاه بر روي منبر مي‏نشست مي‏فرمود: من بنده‏ي خدا و برادر رسول خدا(ص) مي‏باشم و هر كه غير از من، چنين ادعايي كند دروغگو مي‏باشد.

خروج مسلمانان از مدينه جهت شرکت در غزوه بدر (2ق)

خروج مسلمانان از مدينه جهت شرکت در غزوه بدر (2ق)
هنگامي كه رسول خدا (ص) از شدت آزار و اذيت اهالي مكه، ناچار گرديد كه به مدينه منوره هجرت نمايد و پس از هجرت، نخستين نظام حكومتي اسلامي را در اين شهر برپا نمايد؛ دشمني اهالي مكه، به‌ويژه قريش و سران قبايل و طوايف اين شهر نسبت به آن حضرت و مسلمانان مدينه فزوني يافت و سرانجام تصميم به يورش نظامي به سوي مدينه گرفتند. سران قريش مانند عتبه، شيبه، وليد بن عتبه، ابوجهل، ابوالبختري و نوفل بن خويلد، رهبري سپاه كفر و شرك را بر عهده داشتند و تعداد افراد آنان، نهصد و پنجاه تن بود و هر روز ۱۰ يا ۹ شتر براي اطعام سپاهيان مي‌كشتند. پيامبر اكرم(ص) در روز دوازدهم ماه مبارك رمضان سال دوم هجري قمري با تعدادي از يارانش به سوي كاروان قريش به سرپرستي ابوسفيان، رهسپار شد و در ميان راه از تصميم قريش مبني بر هجوم آنان به سوي مدينه باخبر گرديد و به سوي آنان حركت كرد و زودتر از قريش به سرزمين بدر و چاه‌هاي آن رسيد و چاه‌ها را به تصرف خويش درآورد. از آن سو، سپاه قريش نيز به بدر رسيده و در برابر سپاهيان اسلام قرار گرفتند. تعداد مسلمانان، سيصد و سيزده تن؛ حدود يك سوم سپاهيان كفر و شرك بود. در آغاز، نبرد انفرادي و سپس درگيري گروهي به وقوع پيوست و سپاهيان اسلام با رهبري خردمندانه پيامبر (ص)، مشركان و كافران را با شكستي سخت روبه‌رو كرده و بزرگان و فرماندهان آنان را كشتند، عده‌اي را زخمي و عده‌ ديگري را اسير كردند و مابقي، به سوي مكه عقب‌نشيني كرده و پيام پيروزي اسلام و شكست خفت‌بار كفر و شرك را به اهالي مكه رسانيدند. در اين نبرد، دلاوري‌هاي حضرت علي (ع) و حمزه سيدالشهداء به‌همراه ساير فرماندهان بسيار چشم‌گير بود. تعداد كشته‌هاي مشركان در اين واقعه، بيش از هفتاد نفر بود كه اسامي برخي از آن‌ها بدين قرار است: حنظله بن ابي سفيان، حارث بن حضرمي، عامر بن حضرمي، عمير بن أبي عمير، عبيده بن سعيد بن عاص، عاص بن سعيد، عقبه بن ابي معيط، عتبه بن ربيعه، وليد بن عتبه، شيبه بن ربيعه، عامر بن عبدالله، حارث بن عامر، حارث بن ربيعه، ابوالبختري، نوفل بن خويلد، نضر بن حارث، ابوجهل، عاص بن هشام، مسعود بن اميه، اميه بن خلف و علي بن اميه. گفتني است كه از ميان هفتاد و چهار كشته مشركان قريش، تعداد ۲۲ نفر به دست امام علي (ع) به هلاكت رسيدند. اسيران آنان نيز بيش از هفتاد تن بودند كه اسامي برخي از آنان عبارت است از: وليد بن عتبه، عمرو بن ربيع، خالد بن وليد، هشام بن وليد، عكرمه بن ابي جهل، ابي بن ابي خلف و... كه تعداد دو نفر از آنان به دستور پيامبر اعدام و مابقي فديه داده و پس از مدتي آزاد شدند. بسياري از آيات سوره انفال و آياتي از سوره دخان، فرقان، حج، مؤمنون، قمر، اعراف، مزمل، اسراء، يونس، ابراهيم، مؤمنون، سجده و صافات درباره اين واقعه نازل گرديده‌اند. تاريخ وقوع اين واقعه در روز هفدهم و به روايتي روز نوزدهم و به روايتي ديگر روز دهم ماه مبارک رمضان بوده است .

رحلت عالم و فقيه شاعر شيعه "محمدتقي مامقاني" معروف به "حجت‏الاسلام" (1312 ق)

رحلت عالم و فقيه شاعر شيعه "محمدتقي مامقاني" معروف به "حجت‏الاسلام" (1312 ق)
ميرزا محمدتقي بن ملامحمد مامقاني تبريزي متخلص به نيّر و معروف به حجت الاسلام، از علما و دانشمندان آذربايجان و داراي قريحه‏ي شعري لطيفي بود. وي در 1247 ق در تبريز به دنيا آمد و در 22 سالگي براي تحصيل علوم ديني راهي نجف گرديد. پس از استفاده از محضر اساتيد بزرگ آن شهر به تبريز بازگشت و به تأليف و تدريس همت گماشت. آتشكده در مراثي، ديوان غزليات، عِلمُ السّاعه و نُصرَةُالحَق از جمله تاليفات وي مي‏باشند. حجت الاسلام نيّر تبريزي در 57 سالگي در تبريز دار فاني را وداع گفت و بنا به وصيتش، در وادي السلام نجف اشرف مدفون گشت.

تولد "كارل ماركس" فيلسوف آلماني و بنيان‏گذار فلسفه ماترياليسم تاريخي (1818م)

 
كارل ماركس، فيلسوف آلماني و بنيان‏گذار مكتب ماركسيسم، در 5 مه 1818م در خانواده‏اي يهودي در آلمان به دنيا آمد. هرچند در آينده اعتقادات ديني‏اش را به فراموشي سپرد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، ابتدا در رشته حقوق و سپس در زمينه تاريخ و فلسفه به تحصيل پرداخت. ماركس مدتي سردبير يك نشريه بود و در 1848 با همكاري فردريش انگلس، فيلسوف هموطن خود، عقايدش را در كتاب مانيفيست كمونيست ارائه كرد. دو سال بعد، ماركس به علت فعاليت سياسي از آلمان تبعيد شد و تا پايان عمر در انگليس اقامت كرد. در نظر ماركس، كارگر يك موجود انساني نيست بلكه يك دست است. از اين رو، بايد تا حد امكان او را ارزان خريد و حاصل كارش را گران فروخت. در اين وضعيت، سرمايه‏دار و كارگر، هر دو، آلت دست قوانين اقتصادي هستند كه از ضبط و ربط آن‏ها بيرون است. اساس فلسفه ماركسيسم را ماترياليسم تشكيل مي‏دهد كه بر اساس آن، كليه تحولات اقتصادي و حتي تاريخي را معلول عوامل مادي مي‏داند. در اين نظام، ماركس با تمركز سرمايه در دست عده‏اي معدود، مخالف و رژيم سرمايه‏داري را محكوم به زوال مي‏دانست. ماركس هم‏چنين به كمك فردريك انگلس، فيلسوف هموطن خود، زيربناي فلسفي كمونيسم را كه بر مبناي ماترياليسم ديالكتيك استوار شده، پي‏ريزي كرد و با تجزيه و تحليل تاريخ از نظر فلسفه مادي يا ماترياليسم تاريخي آن را تكميل نمود. ماترياليسم ديالكتيك در واقع تلاشي براي اثبات ماده از طريق منطق ديالكتيك است كه به طور خلاصه وجود هرگونه نيروي ماوراءالطبيعه را نفي و انكار مي‏كند. هم‏چنين ماترياليسم تاريخي يا تفسير تاريخ از نظر فلسفه مادي سير تحولات تاريخي را از نظر مادي بررسي مي‏كند و براي تمامي تحولات جهان در طول تاريخ، حتي پيدايش اديان، ريشه‏هاي اقتصادي و مادي جستجو مي‏كند. ماركس معتقد بود كه تكامل بشر از نظر تاريخي، نتيجه تكامل ابزار توليد و مالكيت آن بوده است. وي پيش بيني مي‏كرد با سقوط سرمايه داري توسط پرولتاريا يا طبقه كارگر، ديكتاتوري پرولتاريا به وجود خواهد آمد و پس از آن، اين رژيم نيز به نفع يك جامعه بدون طبقه و دولت، كنار خواهد رفت. كارل ماركس سرانجام در 14 مارس 1883م در 65 سالگي درگذشت اما افكارش در قالب‏هاي گوناگون، تاحدود يك و نيم قرن در جهان مطرح بود تا آن كه در اوايل دهه 1990 ميلادي، با فروپاشي بزرگ‏ترين كشور كمونيستي جهان يعني شوروي، نادرستي افكار و پيش‏بيني‏هاي ماركس روشن شد. هم‏چنين روند تحولات در جهان، بطلان برداشت‏هاي وي از تاريخ، اجتماع و انسان را به اثبات رساند.

مرگ "ناپلئون بُناپارت" امپراتور فرانسه در تبعيدگاه خود در جزيره سنت هلن (1821م)

مرگ "ناپلئون بُناپارت" امپراتور فرانسه در تبعيدگاه خود در جزيره سنت هلن (1821م)
ناپلئون بُناپارت امپراتور قدرت‏مند فرانسه، در پانزدهم اوت 1769م در جزيره كُرس در نزديكي ايتاليا متولد شد. وي در كودكي راهي فرانسه شد و پس از طي تحصيلات مقدماتي خود، وارد مدرسه نظام گرديد. ناپلئون در آغاز انقلاب كبير فرانسه، درجه ستوان يكمي داشت و در جريان وقايع خونين حكومت ترور، با درجه سرواني در پاريس خدمت مي‏كرد. وي در سال 1795م به دليل نزديكي و دوستي با دولت‏مردان فرانسوي به فرماندهي نيروهاي فرانسه در ايتاليا منصوب شد. ناپلئون در سال‏هاي 1796 تا 1799م با پيروزي‏هاي پياپي در جنگ با دشمنان رژيم جديد فرانسه و توسعه قلمرو حكومت اين كشور محبوبيت زيادي در ميان مردم فرانسه به دست آورد. اين امر زمينه‏ساز كودتاي نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت توسط ناپلئون گرديد. پس از آن، ناپلئون براي دستيابي به مقام امپراتوري فرانسه تلاش كرد تا اينكه در دوم دسامبر 1804 م به عنوان امپراتور فرانسه تاج‏گذاري نمود. اين امپراتور قدرت‏طلب در انديشه كشورگشايى و توسعه متصرفات خود در نقاط مختلف جهان بود، از اين رو در دوران حكومتش، جنگ‏هاي متعددي با ساير كشورها كرد و قسمت‏هاي زيادي از اروپا را به تصرف در آورد. اما از سال 1812 م و به دنبال لشكركشي نافرجام به روسيه، قدرت ناپلئون رو به ضعف نهاد و پس از شكست در برابر ارتش مشترك انگليس، روسيه و اتريش در سال 1814، در ششم آوريل آن سال، اجباراً از حكومت كناره‏گيري كرد و متحدين اجازه دادند با حفظ عنوان امپراتور، حاكم جزيره اِلب در درياي مديترانه باشد. با اين حال ناپلئون ده ماه بعد در اواخر فوريه 1815 از اين جزيره گريخت و به فرانسه رفت و مدت صد روز ديگر حكومت كرد. اين دوران كه به حكومت صد روزه معروف شد، با نبرد واترلو به پايان رسيد. از اين رو، ناپلئون بار ديگر ناچار شد دست از پادشاهي بكشد ولي متحدين به تقاضاي او براي تفويض مقام امپراتوري فرانسه به پسر وي اعتنا نكردند. ناپلئون اين بار به جزيره دور دست سِنْت هِلن در جنوب اقيانوس اطلس تبعيد شد و پس از شش سال در پنجم مه 1821م در پنجاه و دو سالگي در همين جزيره درگذشت. بقاياي جسد او، نوزده سال بعد در سال 1840م به پاريس منتقل شد و در اين شهر مدفون گرديد.
 


نوشته شده در   سه شنبه 16 ارديبهشت 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode