انعقاد قرارداد "فين كن اشتاين" بين ايران و فرانسه در زمان "فتحعلي شاه قاجار" (1186 ش)
به دنبال حملات پيدرپي قواي روسيه به مناطق شمالي ايران، دولت ايران براي دفع اين حملات، ابتدا از انگلستان تقاضاي كمك كرد. ليكن انگليسيها به علت اتحاد با روسيه بر ضد فرانسه، حاضر به همكاري با ايران نشدند. ناچار دولت ايران به ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه توسل جست و ناپلئون نيز كه براي مقابله با انگلستان به يك متحد در منطقه نياز داشت درخواست ايران را پذيرفت. از اين رو بين طرفين، عهدنامهاي به نام فين كن اشتاين منعقد شد. به موجب اين قرارداد، فرانسه تعهد كرد كه با ارسال اسلحه و كارشناس نظامي، ايران را در باز پسگيري گرجستان و ديگر متصرفات روسيه در خاك ايران ياري كند. در برابر، ايران تعهد سپرد كه تمامي روابط سياسي و تجاري خود را با انگلستان قطع و به اين كشور اعلان جنگ دهد و در جنگ فرانسه با انگليس و روس، متحد فرانسه باشد. همچنين اگر ناپلئون بخواهد از ايران به هند كه مستعمره انگليس بود، لشكركشي كند، ايران امكانات خود را براي عبور سپاهيان فرانسه در اختيار آنها قرار دهد. پس از انعقاد اين پيمان، گروهي از مستشاران نظامي به فرماندهي ژنرال گاردان به ايران آمدند تا لشكريان ايران را رسم جنگهاي اروپايي بياموزند. اين معاهده ديري نپاييد و ناپلئون بر خلاف قرار خود، پس از مدتي با روسيه طرح دوستي ريخت و مستشاران فرانسوي، ايران را ترك كردند.
تولد حضرت يحيي بن زكريا(ع)
حضرت يحيي عليهالسلام پسر حضرت زکريا عليهالسلام و از پيامبران بنياسرائيل بود، و در قرآن کريم به نبوتش تصريح شده است. حضرت زکريا عليهالسلام وقتي به سن پيري رسيد، چون فرزندي نداشت و بيم داشت نبوت به دست نااهلان برسد، از خداوند خواست فرزندي به وي عطا کند تا وارث او و وارث آليعقوب باشد. خداوند نيز حضرت يحيي عليهالسلام را به وي ارزاني داشت. در کلامالله مجيد، نام حضرت يحيي عليهالسلام پنج بار آمده و چند فضيلت نيز براي او بيان شده است؛ ايمان وي به حضرت عيسي عليهالسلام، پارسايي و عفت و ترک آميزش با زنان و نيز اعطاي مقام نبوت در کودکي از جمله ويژگيها و فضيلتهاي حضرت يحيي عليهالسلام ميباشد که در قرآن کريم به آنها اشاره شده است. در احاديث آمده است که حضرت يحيي عليهالسلام در سه سالگي به مقام نبوت نائل شد و در پنج سالگي در جمع بنياسرائيل سخن گفت و آنان را موعظه کرد. مادر وي خواهر يا خاله حضرت مريم سلامالله عليها بوده و خودش پسرخاله و تصديقکننده حقانيت عيسي عليهالسلام بود. از عبادت و زهد و دنياگريزي و گريههاي حضرت يحيي عليهالسلام احاديث فراواني رسيده است. نقل است که جامهاش از ليف - پوست درخت خرما -، خوراکش از برگ درختان و نان جو، و فرش و بسترش زمين بود. خانهاي نداشت و وقتي شب فرا ميرسيد، هرجا که بود، همانجا ميماند و شب را به صبح ميرساند. يحيي عليهالسلام سرانجام بهوسيله هرود پادشاه فلسطين به شهادت رسيد. سبب قتل وي، مخالفتش با ازدواج غيرشرعي هرود با دختر همسرش بود. برخي مورخين نيز انگيزه قتل او را مخالفتش با ازدواج پادشاه با برادرزادهاش عنوان کردهاند. آرامگاه حضرت يحيي عليهالسلام در مسجد جامع اموي ميباشد که اکنون نيز اثر آن باقي است.
درگذشت "آلغ بيك تيموري" فرمانروای دانش دوست و دانشمند نجوم(853 ق)
آلغ بيگ، دانشمند برجسته در علم نجوم، در سال 796 ق در سلطانيه ي زنجان به دنيا آمد و در دربار جدش، تيمور، مؤسس سلسلهي تيموريان پرورش يافت. در شانزده سالگي به فرمانروايى ماوراءالنهر منصوب شد. آلغ بيگ بر خلاف تيمور، علاقهاي به كشورگشايى نداشت و بيشتر به مطالعه و تحقيق ميپرداخت. او براي گسترش علوم، مدرسهاي بنا كرد كه در رأس مواد درسي آن، علم نجوم قرار داشت. از اقدامات مهم ديگر او، ايجاد رصدخانهاي در سه طبقه در سمرقند در سال 828 ق بود.از نتايج مهم فعاليتهاي علمي آلغ بيگ جداولي است كه به زيج آلغ بيگ معروف است. اين جدولها، مربوط به محاسبهي تقويم، جدولهاي مثلثاتي و اوضاع ستارگان است. نتايج حاصله از تحقيقات آلغ بيگ دربارهي برخي از سيارات منظومهي شمسي، با دادههاي امروز اختلاف چنداني ندارد. الغ بيگ سرانجام در جنگي كه با پسر ياغيِ خود در حدود سمرقند روي داد، شكست خورد و به دستور فرزند، پدر را در 57 سالگي كشتند. اما پسرِ ناسپاس، پس از الغبيگ بيش از شش ماه سلطنت نكرد و در ربيع الاول سال 854 به دست يكي از طرفداران پدرش كشته شد.
رحلت عارف نامي شيخ "محمد بهاری همداني" (1325 ق)
آيت اللَّه حاج شيخ محمد بهاري همداني از عالمان بزرگ و عارفان مشهور قرن سيزده و چهاردهم هجري قمري در ايران است كه به وارستگي، پارسايى، كمال علم و عمل و تاثير نفس در تربيت شاگردان برجسته شهرت داشت. وي در سال 1265 ق در شهرستانِ بهار در اطراف همدان ديده به جهان گشود. آيتاللَّه بهاري همداني پس از طي تحصيلات مقدماتي، براي ادامهي تحصيل، به حوزهي علميهي نجف رفت و پس از اخذ درجهي اجتهاد به تدريس پرداخت. او كه از جواني، اهل عبادت و تهجُّد و رياضات شرعي بود، در نجف به حلقهي مريدان ملاحسينقُلي همداني درآمد و پس از فوت استاد، بسياري از افراد، از وي كسب دستور سلوك ميكردند. تعليم و تدريس شيخ محمد به طور عمده، شفاهي بود و يك مجموعه به نام تذكرةُالمتّقين از آثار وي گردآوري شده است. اين عالم رباني و زاهد عارف، سرانجام در هفتاد سالگي دار فاني را وداع گفت و در بهارِ همدان به خاك سپرده شد.
در گذشت "لئوناردو داوينچي" نقاش، مجسمه ساز و معمار معروف ايتاليايي (1519م)
لئوناردو داوينچي هنرمند شهير ايتاليايى، در 14 اوت 1452م در دهكده وينچي در نزديك شهر فلورانس ايتاليا به دنيا آمد و به زودي نبوغش در زمينههاي گوناگون هنري آشكار شد. وي از آغاز جواني به مطالعه طبيعت و بررسي سنگها، رودها و كوهها... ميپرداخت. علاوه بر اين، لئوناردو از همان زمان به مجسمهسازي علاقهاي وافر داشت. لذا پدرش وي را به فلورانس فرستاد تا هنر مجسمهسازي و نقاشي را بياموزد. داوينچي در مدت زمان كوتاهي نقاشي را فرا گرفت و به استادي رسيد. وي علاوه بر آن در رشتههاي مهندسي راه و ساختمان، اخترشناسي، زمينشناسي، كالبدشناسي و هواشناسي استاد بود و اختراعات متعددي در هر رشته به انجام رساند. وي در يادداشتهاي روزانه خود، طرحهاي جالبي از زيردريايى، تانك جنگي، لباس غواصي، چترنجات، نيروي جاذبه، اختراع دوربين، اختراع رطوبت سنج و بالگرد و... كشيد كه از جمله كارهاي علمي و عملي اين هنرمند و دانشمند بود. داوينچي با اينكه فرزند قرون وسطي به شمار ميرفت، با اين حال، نوآوري و كارهاي جالبش، وي را در زمره پيشقدمان رنسانس قرار داده است. اختراعات و اكتشافات او به قدري زياد و متنوعند كه به راستي انسان را به حيرت مياندازد. حتي گفته ميشود كه لئوناردو داوينچي در علم و هنر، از هم عصران خود، دهها و گاهي صدها سال پيش افتاده بود و به جايى رسيد كه با مردم قرن بيستم، فاصله چنداني نداشت. داوينچي پس از سفر به چند شهر ايتاليا، در سال 1506م به فرانسه رفت و نقاش دربار لويى دوازدهم پادشاه اين كشور شد. وي با ميكل آنژ ديگر نقاش و مجسمه ساز مشهور هموطن خود معاصر بود و اين دو هنرمند نقش مهمي در تكوين هنر دوره رنسانس داشتند. داوينچي نقاشي بزرگ نيز، به شمار ميرود كه آثارش را با ديدي آيندهنگر و ژرف به وجود ميآوَرْد. از داوينچي آثار بسياري برجاي مانده ولي اكثراً ناقص و نيمهتمامند زيرا وي با چنان شتابي در عرصه علوم و فنون جولان ميكرد كه فرصت تكميل آنها را نمييافت. با اين حال از جمله تابلوهاي نقاشي او شام آخر و لبخند ژوكوند است كه مهمترين و زيباترين اثر اوست. همچنين ساختمان كليساي جامع ميلان، از برجستهترين آثار معماري داوينچي است. لئوناردو داوينچي سرانجام در 2 مه 1519م در 67 سالگي درگذشت.
آغاز جنگ عراق و انگلستان بر سر ادامه سلطه انگليس بر عراق و چاههاي نفت آن (1941م)
با پايان يافتن جنگ جهاني اول و تجزيه امپراتوري عثماني، عراق تحت سرپرستي و قيموميت استعمار بريتانيا قرار گرفت. انگليس نيز امير فيصل پسر حسين حاكم مكه را به پادشاهي عراق برگزيد. اما به تدريج احزاب سياسي در عراق فعال شدند و تلاشهايى براي استقلال عراق صورت گرفت. از جمله، رشيد عالي گيلاني، كه از استقلال طلبان عراق بود، در جريان جنگ جهاني دوم، مبارزه با استعمار انگليس را به اميد حمايت آلمان آغاز كرد و رياست دولت را بر عهده گرفت. ولي كمك آلمان به وي نرسيد و انگليس پس از شكست دادن استقلال طلبان، بار ديگر عراق را اشغال كرد. رشيد عالي نيز پس از شكست به خارج از عراق گريخت. اما علت اصلي بروز اين درگيري، ادامه سلطه انگليس بر چاههاي نفت عراق و همچنين مداخله در امور داخلي اين كشور بود.
سقوط برلين پايتخت آلمان در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم (1945م)
جنگ جهاني دوم در سال 1939م آغاز شد و اگرچه در ابتداي كار، نيروهاي آلماني با سرعت به پيش ميرفتند و مناطق گستردهاي از اروپا را در اختيار ميگرفتند اما از نيمههاي جنگ به ويژه پس از ورود به جنگ طاقتفرسا با شوروي، نيروهاي آلماني تحليل رفتند و از سوي ديگر متفقين نيز با بازسازي ارتشهاي خود و با كمك امريكا كه دور از صحنه جنگ بود، توانستند سير نزولي و روند اضمحلال رايش سوم را در آلمان رقم زنند. پس از چندي، با حمله متفقين، فرانسه از اشغال آلمان خارج شد و اين نيروها با گذشتن از رودخانه راين وارد خاك آلمان شدند. از اوايل سال 1945م نيروهاي شوروي كه موفق به اخراج آلمانيها از خاك خود شده بودند، به سرعت به طرف شرق آلمان حركت كردند. در اواخر آوريل همان سال بعد از بمبارانهاي شديد هوايى، نيروهاي زميني شوروي وارد برلين شدند و در جريان جنگ شديد و خونين موفق به تصرف اين شهر شدند. در اول مه 1945م هيتلر، پيشواي نازيها كه به خيال تصرف جهان و اِعمال حاكميت قدرت و انديشه نژاد برتر، جهان را به كام جنگ خونين كشانيده بود، خودكشي نمود و با سقوط كامل نظام سياسي آلمان، جنگ جهاني دوم به پايان رسيد. اما كشور آلمان و شهر برلين در قسمت شرقي تحت سيطره نظام سوسياليستي و در بخش غربي در چهارچوب نظام سرمايهداري قرار گرفت و تا اوايل دهه 1990م به صورت كشور و شهري دو پاره به حيات سياسي خود ادامه داد.