كشف كودتاي عناصر ضد انقلاب براي براندازي جمهوري اسلامي ايران (1361 ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني، عناصر خود فروخته ضد انقلاب داخلي با هدايت و پشتيباني دشمنان نظام اسلامي، درصدد توطئه براي سرنگوني اين حكومت مقدس برآمدند. در اين ميان نيروهاي جان بركف جمهوري اسلامي جريان توطئهاي كه قصد براندازي جمهوري اسلامي را داشت كشف نمود و با تهيه مدارك كافي از جمله نوار مكالمات سران توطئه و شناسايي كامل شبكه كودتا، در فرصت مناسب، اعضاي اصلي و مؤثر اين عمليات را دستگير كردند. طراحان اين كودتا در نظر داشتند ابتدا مسؤولان طراز اول نظام را از ميان برداشته و سپس رياكارانه به عنوان خونخواهي آنان، با كمك نيروهاي بيگانه، ساير ارگانها و نهادهاي انقلابي را مورد تصفيه خونين قرار داده و حكومت جمهوري اسلامي را تصاحب كنند.
آغاز نهضت اسلامي فلسطين (1361 ش)
پس از گسترش روند مهاجرت يهوديان به فلسطين اشغالي، مشكلات مردم فلسطين رو به افزايش گذاشت. يهوديان كه خواهان زمين بيشتر براي خانهسازي و كشاورزي بودند، درگيريهاي متعددي با صاحبان اصلي زمينها كه مردم فلسطين بودند، پيدا كردند. خشونت يهوديان همچنان ادامه يافت و چنين وضعي، سبب شد كه اعتراض و مقاومت فلسطينيها شدت يابد. در اغلب شهرهاي بزرگ و كوچك تشنج فزوني يافت و اين آغازي بر نهضت اسلامي فلسطين تلقي ميگردد. امروز و پس از گذشت ساليانِ دراز، تجربه در امر فعاليتهاي بيحاصلِ سياسي براي حل مسأله فلسطين، ميتوان با فريادي رساتر و اعتراضي صريحتر از گذشته گفت كه مسأله فلسطين يك راه حل دارد و آن نيز حركت در مسير اسلام و مبارزه با توسل به ايدئولوژي انقلابي - اسلامي است. حركت اسلامي انتفاضه كه به قيام اسلامي ملت فلسطين اطلاق شده است با همين باور طي سالهاي اخير ادامه داشته است. اهميت نهضت اسلامي مردم فلسطين در اين است كه تظاهرات و مبارزات آنان به دور از صلاحديد احزاب سياسي فلسطين و به دور از تشخيص و اقتضاي سياست آنان صورت گرفته است.
دستيگري و تبعيد "سيدجمالالدين اسدآبادي" به دستور "ناصرالدين شاه" (1308 ق)
سيدجمال الدين اسدآبادي در شعبان سال 1254 ق در اسدآباد همدان به دنيا آمد. وي در ده سالگي همراه پدر به قزوين رفت و در مدت دو سال، در حوزهي علميهي آن شهر،به فراگيري علوم اسلامي پرداخت. سيدجمال الدين سپس عازم تهران شد و در درس آقا سيدمحمدصادق طباطبايى همداني حاضر گرديد و توسط ايشان ملبس به لباس روحانيت شد. او در سال 1266 ق راهي نجف اشرف گرديد و در محضر شيخ انصاري به كسب علوم تفسيري، حديث، فقه، اصول، كلام، منطق، فلسفه، رياضي، طب، هيئت و نجوم همت گماشت. سيد در 1270 ق راهي هندوستان شد. وي در آنجا به سلطهي استكباري انگليس بر هند پي برد و به مقابله عليه آن پرداخت. او جهت شناسايى دنياي اسلام و راههاي مقابله با استعمار، مسافرتهاي متعددي را به نقاط مختلف جهان انجام داد و فعاليتهاي گستردهاي را آغاز كرد. سيدجمال الدين اسدآبادي اتحاد دنياي اسلام با تمسك به قرآن و نيز بيرون راندن استعمار انگلستان ازسرزمينهاي اسلامي را ميخواست و در اين راه از هيچ تلاشي فروگذار نميكرد. سيد جمال الدين در سال 1308 ق از طرف ناصرالدين شاه به خارج از كشور تبعيد شد. وي در 1310 وارد مركز خلافت عثماني در اسلامبول گرديد، ولي بعدها سلطانِ عثماني عليه او كارشكني كرد و در سال 1314 وي را مسموم كرد و به شهادت رسانيد. سيدجمال الدين در اسلامبول مدفون است.
مرگ "كنت لويي دو لاگْرانْژْ" رياضيدان معروف اروپايي (1813م)
كنت ژوزف لويى دو لاگْرانْژْ، بزرگترين رياضيدان قرن هجدهم اروپا، در 25 ژانويه 1736م در شهر تورينو در ايتاليا به دنيا آمد. او هنگام تولد، بيش از حد ضعيف و ناتوان بود و با اين حال، از يازده فرزند خانواده، فقط او زنده ماند. لاگرانژ تا شانزده سالگي علاقه شديدي به ادبيات داشت ولي بعد از آن به رياضيات دل بست. وي در اين زمان به خاطر حل مسئله مربوط به دايرههاي متساوي المحيط كه مورد اختلاف رياضيدانان بود به شهرت رسيد و به همين دليل از كليه رياضيدانان عصر خود پيشي گرفت. لاگرانژ پس از مدت كوتاهي چنان در رياضي پيشرفت كرد كه در 18 سالگي به تدريس رياضي پرداخت و در 21 سالگي، فرهنگستان تورينو را تأسيس نمود كه در سالهاي بعد، تبديل به آكادمي پادشاهي تورينو گرديد. در اين زمان بود كه بيشتر آثار قبلي خود را در پنج جلد به چاپ رسانيد. وي در 19 سالگي قدرت فكري خود را با اختراع "حساب تغييرات" كه از گرايشهاي رياضيات بود، آشكار نمود. در سال 1766م كه لاگرانژ سي ساله بود، فردريك كبير پادشاه آلمان طي نامهاي كه به لاگرانژ نوشت، تأكيد كرد كه بزرگترين پادشاه اروپا، خواهان بزرگترين رياضيدان اروپاست. از اين رو، لاگرانژ راهي برلين شد و تا پايان عمر فردريك، به مدت 22 سال، به كارهاي مهمي در رياضي دست زد. وي پس از آن راهي فرانسه شد و 26 سال آخر عمر خويش را در آن كشور به كارهاي تحقيقاتي گذراند. لاگرانژ علاوه بر انجام فعاليتهاي تحقيقي در زمينه جبر و مكانيك، درباره حركت ستارگان و قمرهاي مشتري مطالعات مفصلي انجام داد و دستگاه متري را بر اساس طول نصف النهار ايجاد كرد. اين رياضيدان و منجم معروف، مردي بسيار محجوب و متواضع بود و هنگامي كه ازيك مطلب علمي اطلاع نداشت، به راحتي ميگفت: نميدانم. بزرگترين شاهكار علمي لاگرانژ، مكانيك تحليلي نام دارد كه در سال 1788م انتشار يافت. و در آن اثر پيشنهاد كرد كه بهتر است نظريه مكانيك و فنون حل كردن مسائل آن رشته به فرمولهايي كلي تحويل شوند، فرمولهايي كه هرگاه پيدا شوند، همه معادلههاي لازم براي حل هر مسئله را به وجود خواهند آورد. كنت لويي لاگرانْژْ سرانجام در 10 آوريل 1813م در 77 سالگي درگذشت.
درگذشت "جَبران خليل جَبران" نويسنده، شاعر و نقاش معروف عرب (1931م)
جَبران خليل جَبران، نويسنده، شاعر، نقاش و يكي از اركان صنعت ادبي عربي در سال 1883م در لبنان به دنيا آمد. او پس از طي تحصيلات خود، مسافرتهايى به اروپا كرد و انگليسي را به خوبي فرا گرفت. جَبران خليل در سالهاي اقامت در پاريس، نزد يكي از نقاشان معروف عصر به فراگيري اين هنر پرداخت. سپس به نيويورك رفت و در آنجا به كار در زمينه نگارش و نقاشي روي آورد، تا جايى كه در اين دو هنر، چيرهدست گرديد. جَبران خليل در طي سالهاي بعد، نويسندگي را حرفه اصلي خود قرار داد. ضمن اين كه روح صوفيانه شرقي، نفوذ شديد و عميقي در آثار ادبي و هنري او داشت. جبران خليل جبران سبكي نو در ادبيات ايجاد كرد و به عنوان يكي از گردانندگان نهضت روشنفكري و ادبيات جديد عرب به شمار ميرفت. وي همچنين از بنيانگذاران شعر آزاد به شمار ميآيد و نثرش، از تازگي و رواني بسيار برخوردار ميباشد. موضوع بيشتر آثار او، اعم از نظم و نثر، رومانتيسمي و توجه شديد به تخيلات و طبيعت است. نوشتههاي جبران خليل جبران، نمادي از گستردگي خيال و نوپردازي ادبي يك نويسنده محسوب ميشود و او در ذهن بارور خود، ابداعاتِ فراواني نمود. اگر نگاهي گذرا به زندگي جبران خليل جبران بيندازيم، در اوايل شكوفايى او، وي را چنين مييابيم كه بر ضعف و تقليدها و رسوم انسان ميشورد؛ آزادي مطلق در طبيعت را ميستايد و با روح خارقالعاده انسان كه با قدرت و نيرو نمايان ميگردد اوج ميگيرد. آنگاه به عالَم روحاني خود، فرو رفته و به مردي صوفي منش مبدل ميشود. جبران خليل جبران، در كتابش، معلم اخلاق است كه به عطوفت و مهرباني و محبت دعوت مينمايد. اگرچه او در راهنمايىهاي خود، خالي از اعتماد به نفس نبوده و در انتظار رسيدن به والاترين درجات است، لكن ژرفنگري و تفكر وي بسيار ستودني است، جبران خليل جبران زيباترين آثارش را به زبان انگليسي نگاشت كه مجنون، پيغمبر، به سوي فرزند انسان و خدايان زمين از آن جملهاند. او همچنين آثاري به عربي دارد كه نامهاي در موسيقي، ارواح سركش، بالهاي شكسته و توفانها بسيار مشهورند. علاوه بر آن، جبران خليل داراي ديوان شعري است كه در آن درباره محبت، دين، عدالت، حق و آزادي و سعادت اشعاري را سروده است و جَبران خليل جَبران سرانجام در دهم آوريل 1931م در 48 سالگي در نيويورك درگذشت و پيكرش را در زادگاه اصلياش، لبنان به خاك سپردند.