آغاز قيام روحاني مبارز و انقلابي مشروطه خواه، شهيد "شيخ محمد خياباني" در تبريز (1299ش)
شيخ محمد خياباني از جواني به فراگيري علوم ديني روي آورد و به سرعت مدارج علمي را طي نمود. پس از نهضت مشروطه، زندگي او وارد مرحله جديدي شد. و با تشكيل جمعيتي مبارز، در راه پيروزي مشروطه، گامهاي مهمي در تبريز برداشت. وي در اين ميان روزنامه تجدد را منتشر كرد و خواهان اجراي قوانين مشروطه و احياي آن گرديد. خياباني سپس به رهبري فرقه دموكرات آذربايجان برگزيده شد و همگام با انتشار روزنامه تجدد، به كارهاي سازنده ديگري در جهت پيشبرد اهداف و تامين آسايش مردم دست زد. همچنين نقش وي پس از محاصره تبريز در دوره استبداد صغير بسيار حساس بود. پس از راهيابي شيخ محمد خياباني و پنج تن از دوستانش به مجلس شوراي ملي، وثوق الدوله صدر اعظم قاجار تصميم گرفت كه شيخ را از سر راه خود بردارد. لذا عدهاي از صاحب منصبان نظامي را با افراد تعليم ديده به تبريز فرستاد. با ورود متجاوزان به شهر تبريز، خياباني بر ضد دولت قيام كرد و در كمتر از دو روز تمام ادارات شهر را به تصرف درآورد. اين پيروزي و نهضتِ خياباني، بيش از پنج ماه ادامه داشت. شيخ در حياط ساختمان تجدد به ايراد نطقهايي ميپرداخت و مردم با اشتياق تمام، پاي صحبتش مينشستند. اين سخنان به زبان آذري بود و ترجمه فارسياش هر روز در روزنامه تجدد چاپ ميشد. در اين پنج ماه، خياباني و جنبش او با خطرهاي فراواني مواجه بودند، اما بر همه پيروز شدند و آتش توطئهها را خاموش كردند. شيخ محمد خياباني در نهضت خويش بر ارشاد افكار عمومي و ارتقاي ميزان آگاهي آنان به منظور نيل به اهداف خويش تأكيد داشت، به همين دليل، در صدد تجهيز قواي مسلح خويش براي دفاع از نهضت برنيامد. وي همچنين در جريان جنگ جهاني اول، در برابر فشار روسها مقاومت نمود و در عين حال از نفوذ كمونيسم نيز جلوگيري ميكرد. عاقبت با ورود مخبرالسلطنه، والي جديد تبريز و شكست محاصره اين مبارز انقلابي، در 21 شهريور 1299 ش برابر با 29 ذيحجه 1338 ق توسط نيروهاي دولتي بازداشت شد و به شهادت رسيد.
رحلت فقيه برجسته، آيت اللَّه "مهدي خالصي" (1304 ش)
آيتاللَّه مهدي خالصي كاظمي از افاضل قرن چهاردهم هجري، از بزرگان علماي اسلام و فقهاي ديني است كه در امر به معروف و نهي از منكر و قيام به وظايف سعي وافر داشت. وي در كاظمين، مدرسه بزرگي داير كرد و كتابهاي بسياري وقف طلاب نمود. آيتاللَّه خالصي جهت ترويج احكام اسلامي چندين مرتبه با حكومت وقت بغداد مخالفت نمود و در اين راه متحمل سختيهاي فراوان گرديد. اواخر عمر معظم لَه در ايران به تأليف تصنيف و حل امور قضايي و ديگر وظايف ديني گذشت. تداخل اغسال، تلخيص رسايل شيخ مرتضي انصاري، شرح كفايه و قواعد فقهيه از جمله آثار اوست. آيتاللَّه خالصي سرانجام در 17 فروردين 1304 ش برابر با 12 رمضان 1343 ق در مشهد مقدس بدرود حيات گفت.
درگذشت عالم زاهد و مجاهد "آقا نجفي اصفهاني" (1331 ق)
آيتاللَّه شيخ محمدتقي اصفهاني معروف به آقانجفياصفهاني در 22 ربيعالثاني 1262 ق در اصفهان بهدنيا آمد و در آنجا به تحصيل پرداخت تا به مقام اجتهاد رسيد. او را به عنوان جامع علومِ معقول و منقول شناخته و به قوَّت حافظه، حضور ذهن، سخاوت و شجاعت ستودهاند. آقانجفي اصفهاني صاحب نفوذ و قدرت معنوي فراواني بود و از آغازگران مبارزه در جنبش تنباكو به شمار ميرود. اين فقيه وارسته در دوران مرجعيت خود، در كمك به مردم و رفع ستم از ايشان اهتمام ميورزيد و در جهت تامين وسايل آسايش آنان كوشش ميكرد. حقایق الاسرار،اسرار الزیاره،حسام الشیعة،جامع السعادة،مفتاح السعادة نمونه هایی از آثار ایشان می باشد. وی در عصر روز ۱۱شعبان ۱۳۳۲ مطابق با ۱۲۹۵ شمسی در سن ۷۰سالگی، درگذشت.
ولادت حضرت علي اكبر(ع) فرزند ارشد امام حسين(ع)(33 ق)
درگذشت "سنايي غزنوي"، عارف و شاعر بزرگ مسلمان(545 ق)
ابوالمجد مجدود بن آدم سنايى غزنوي، موصوف به حكيم، از بزرگان، حكما و شعراي ايران، در اواسط قرن پنجم هجري در طوس به دنيا آمد. او آن هنگام كه به شاعري روي آورد، مداح و شاعر سلطان ابراهيم غزنوي بود و پس از حادثهاي از اين كار توبه كرد و به عرفان روي آوَرد. اشعار سنايى براخلاق، مواعظ، حقايق توحيد، عرفان، حكمت و نكات لطيف بسياري تكيه دارد و آدمي را به تزكيهي دروني و توجه به شناخت خود و بازگشت به اللَّه سوق ميدهد. سنايى، كلام خود را به اشاراتِ مختلف از احاديث و آيات و قصص و تمثيلات و استدلالات عقلي و نتيجهگيري از آنها براي اثباتِ مقاصد خود و نيز اصطلاحاتِ فراواني علمي آراسته است و به همين سبب، بسياري از ابيات او، دشوار و محتاجِ شرح و تفسير شدهاند. آثار فراواني از سنايي به جا مانده است كه: حديقةُ الحقيقه و شريعةُ الطَّريقه، زادُالسالِكين، سيرُالعباد الي المعاد و كارنامهي بلخ از آن جملهاند. وفات وي را سال 555 ق نيز گفتهاند.
رحلت فقيه گرانقدر شيعه، علامه "ملامحمد تقي مجلسي" در اصفهان(1070 ق)
علامه محمد تقي مجلسي در سال 1003 ق در اصفهان به دنيا آمد. مقدمات علوم را نزد پدرش مولاعلي مجلسي فراگرفت و سپس به حلقهي درس علامه عبداللَّه شوشتري راه يافت. وي سالها از محضر اين عالم بزرگ، فقه، حديث،اصول فقه، كلام و تفسير را آموخت. علاوه بر آن از درس عالم كم نظيري همچون "شيخ بهايى" بهره برد و روح تشنهي خودرا از درياي علم استاد، سيراب ساخت. علامه مجلسي همچنين از محضر اساتيد ديگر زمان از جمله مير فندرسكي، قاضي ابوالسُّرور و امير اسحاق استرآبادي نيز استفاده كرد. ايشان پس از سفري به نجف، به حيطهي شرح احاديث روي آورد و به تاليف و تدريس پرداخت. علامه محمدباقر مجلسي صاحب بحارالانوار( فرزندش)، محقق خوانساري، سيدنعمت اللَّه جزايري، ملامحمدصالح مازندراني و ملامحمدصادق كرباسي از جمله شاگردان و رَوضةُ المتقين، اربعين و شرح زيارتهاي مختلف از تاليفات اوست. علامه مجلسي در 67 سالگي در اصفهان وفات يافت و در كنار مسجد جامع اين شهر به خاك سپرده شد.
اعدام "ژرژ دانتون" يكي از رهبران انقلاب فرانسه (1794م)
ژرژ ژاك دانتون مبارز انقلابي فرانسه در 25 اوت 1759م در فرانسه به دنيا آمد. وي در ابتدا به فراگيري علوم مذهبي پرداخت اما چون با محيط آموزشگاههاي مذهبي سازش نداشت، در يك مدرسه غيرمذهبي به تحصيل مشغول شد. دانتون پس از به پايان رساندن اين دوره، به خواندن زندگي مورخين و رجال قديمي روم پرداخت و تحت تأثير جمهوري خواهان روم قرار گرفت. وي پس از چندي راهي پاريس شد و با فراگرفتن علم حقوق، به كار وكالت روي آورد. دانتون همواره از مردم تهيدست و فقير و محروم طرفداري ميكرد تا اين كه به شهرت رسيد. وي قبل از وقوع انقلابِ كبير فرانسه، فعاليتهاي سياسي خود را آغاز كرد و با اتخاذ مواضع ضد حكومت سلطنتي، مورد توجه انقلابيون اين كشور قرار گرفت. دانتون اعتقاد داشت كه شاه و درباريان را بايد زنداني كرد كه اين امر مخالفت گروههاي تندرو را كه معتقد به اعدام شاه بودند، برانگيخت. دانتون در جريان انقلاب فرانسه، در روز دهم اوت 1792م در راس گروهي از انقلابيون مسلح، به محل اقامت خانواده سلطنتي حمله برد و در صدد دستگيري لويى شانزدهم برآمد. او در دوران انقلاب فرانسه مشاغل مهمي يافت و در شمار سران انقلاب جاي گرفت. دانتون پس از پيروزي انقلاب، مدير اصلي دفاع ملي در فرانسه و كارگردان محاكمات انقلابي بود كه سياستي خشن را تعقيب ميكرد و ترور را وسيلهاي موقت براي حكومت ميدانست. با اين حال پس از چندي بين دانتون و روبسپير رئيس كنوانسيون و يكي از رهبران عمده انقلاب فرانسه اختلاف نظر روي داد و به جدايى آن دو انجاميد. پس از مدت كوتاهي، روبسپير حتي به دانتون به عنوان دوست نزديك و همكار قديمي خود هم رحم نكرد و دادگاه انقلابي پاريس در يك جلسه كوتاه، حكم اعدام او چند تن از پيروان وي را كه به دانتونيست معروف شده بودند صادر كرد. در پنجم آوريل 1794م، در 35 سالگي به تيغ گيوتين سپرده شد و جان داد. با اين حال، دوران حكومت روبسپير دوام چنداني نيافت و كمتر از چهار ماه بعد سر روبسپير نيز زير تيغ گيوتين از تن جدا شد.