قيام مردم مسلمان تبريز به مناسبت چهلمين روز شهداي 19 دي قم (1356ش)
مردم مسلمان تبريز به منظور بزرگداشت ياد شهداي 19 دي ماه مردم قم، به دعوت آيتاللَّه قاضي طباطبايي و ديگر علماي تبريز، در يكي از مساجد بزرگ شهر اجتماع كردند. اجتماع مردم بر اثر رفتار خشونتبار مأموران رژيم شاه به شورشي عمومي در سراسر شهر تبديل شد. پس از آن، هنگامي كه قيام بزرگ مردم مسلمان تبريز به اوج خود رسيده بود، نيروهاي نظامي، با تانكها و نفربرهاي نظامي به مردم بيدفاع يورش برده و به سركوب و كشتار مردم پرداختند. تبريز در اين روز به صورت شهر جنگ زده درآمد. خيابانها از خون جوانان، بازاريان، دانشجويان و مردان و زنان رنگين شد و بدين ترتيب، پس از فاجعه خونين نوزدهم دي ماهِ قم، جنايت ديگري بر جنايات رژيم پهلوي افزوده شد. در اين حركت مردمي حداقل 13 تن شهيد، بيش از 125 نفر زخمي و بيش از 550 نفر دستگير شدند. در اين قيام، مردم نيز 3 تانك، 2 سينما، 22 مغازه، 1 هتل، 37 اتومبيل و چندين مركز فساد از جمله حزب رستاخيز و كاخ جوانان را مورد حمله قرار داده و به آتش كشيدند. كشتار مردم تبريز، شاه را غافلگير كرد، چون او كه به نظرِ خود، توانسته بود پردهاي ضخيم بر روي فاجعه قم بكشد، حتي اقدام دبير كل سازمان ملل را به سود خود تمام كند و افكار خارجيان را از درك واقعيت فاجعه قم منحرف سازد، در قيام مردم تبريز، به كلي دست و پاي خود را گم كرد. گستردگي قيام مردم تبريز به حدي بود كه رژيم شاه به دروغ متوسل شده و مردم انقلابي تبريز را عوامل بيگانگان معرفي كردند. اين قيامها، سراسر ايران را در ماتم فرو برد و مردم به تبعيت از رهبري نهضت، عيد را عزاي عمومي اعلام نمودند و اجتماعات را به بزرگداشت شهداي قم و تبريز اختصاص دادند.
تأسيس حزب جمهوري اسلامي (1357ش)
يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در 29 بهمن 1357 ش، شماري از برجستهترين شخصيتهاي علمي، مذهبي و سياسي ايران كه در پيروزي انقلاب اسلامي نقش مهمي داشتند و از ياران نزديك حضرت امام خميني محسوب ميشدند حزب جمهوري اسلامي را تأسيس كردند. پس از اعلام تأسيس، پرسشنامه و برگه درخواست عضويت به همراه طرح اساسنامه و مرامنامه حزب درسطح وسيع و از طرق گوناگون پخش شد و حزب شروع به عضوگيري كرد. به گفته رهبران حزب، در روز اول ثبت نام، بيش از هشتاد هزار نفر براي عضويت، به مراكز حزب در سراسر كشور مراجعه كردند. دكتر باهنر، صد روز پس از تأسيس حزب، مواضع آن را در مسائل سياسي، اعتقادي، اقتصادي و فرهنگي بيان داشت و تعداد اعضاي حزب را تا آن روز، دو ميليون نفر ذكر كرد. هدف اين حزب، ايجاد يكپارچگي و همكاري هرچه بيشتر نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي، سامانبخشيدن به حكومت اسلامي و پايهگذاري دولت جمهوري اسلامي طبق قانون اساسي بود. در بين نخستين مُؤسِّسان حزب جمهوري اسلامي، حضرات آيات: شهيد سيد محمد حسيني بهشتي، سيد علي خامنهاي، اكبر هاشمي رفسنجاني، سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي و محمدجواد باهنر حضور داشتند. آنان با همفكري و همكاري شماري ديگر از نيروهاي انقلابي توانستند در دورهاي حساس و سرنوشتساز از تاريخ انقلاب اسلامي، در تدوين قانون اساسي و تشكيل اركان نظام اسلامي، دفاع از مباني فكري جمهوري اسلامي و تبيين انديشهها و برنامههاي مترقي اسلام براي رشد و كمال جامعه اسلامي و نظام مردم سالاري ديني در برابر انديشههاي ماركسيستي، ليبرالي و مليگرايي، نقشي مهم ايفا كنند. از همين رو، احزاب و گروههاي منحرف و وابسته به بيگانگان و پشتيبانان خارجي آنان، با حزب جمهوري اسلامي و رهبران آن به مخالفت پرداخته و در دفعات متعدد، افراد مهم و مؤثر حزب و انقلاب را به شهادت رساندند. اين حزب در 11 خرداد سال 1366 ش به درخواست اعضاي شوراي مركزي آن و موافقت امام خميني(ره)، فعاليتهاي خود را رسماً تعطيل كرد.
وفات آيت اللَّه "سيدهاشم نجف آبادي ميردامادي" (1380 ق)
آيت الله حاج سید هاشم ميردامادي ـ معروف به نجف آبادي ـ در سال 1303 قمری در نجف اشرف در خاندان علم و فضيلت دیده به جهان گشود. نسب او با سي واسطه به فرزند امام صادق «ع» مي رسد. از بين اين سلسله جليله، سيد محمد باقر فرزند سيد مرتضي به نجف آباد اصفهان مي آيد و به ترويج احکام دين مي پردازد. سيد هاشم فرزند سید محمد و از نوه هاي سيد محمد باقر است که در دو سالگي پدر خود را از دست داد و تحت سر پرستي مادر قرار گرفت. وی پس از مدتی به خاطر هوش سرشار به تحصيل علم پرداخت. فرزندش مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سيد حسن ميردامادي می گويد: «پدرم آيت الله سيد هاشم نجف آبادي فرمودند: قبل از سنين بلوغ بيشتر وقت من در مجالس علماء و رجال علمي و مراجع عاليقدر مي گذشت و آمادگي فوق العاده اي براي کسب فضيلت و پذيرش هر گونه استفاده علمي را داشتم، و تنها آرزوي من رسيدن به مقامات عاليه علم و عمل بود. از طرفي مادرم اصرار داشت که به خاطر سختي در امرار معاش کار کنم، تا اين که از يکي از اساتيد خواستم نزد مادرم بيايد و مشکل را حل کند...». آيت الله سيد هاشم ميردامادي بعد از گذراندن علوم مقدماتي وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد و از محضر اکابر و بزرگان فقه و اصول آن ديار همچون آيات و مراجع عظام آخوند خراساني، ميرزا محمد تقي شيرازي (معروف به ميرزاي کوچک)، ميرزای نائيني، حاج سید ابوالحسن اصفهانی و دیگر بزرگان بهره برد، و از دروس اخلاق و عرفان حضرات آيات سيد احمد کربلايي، سيد مرتضي کشميري و ميرزا جواد آقا تبريزي استفاده کرد. وی در دوران جواني به درجه اجتهاد و مقام شامخ علمي رسيد و پس از مدتی عازم مشهد مقدس گردید. او مردي متقي، پرهيزگار، خوش اخلاق و خدا ترس بود و با قناعت زندگي مي کرد. از اموال شبهه ناک مصرف نمي کرد و آنچه را احتياج نداشت به فقرا مي داد. در همه عمر از او دروغي شنیده نشد و به کسي آزار نرساند. توکل عجيبي به خدا داشت و اهل کبر و غرور نبود. فرزندش می گوید: «مادرم هميشه مي گفت: پدر شما فرشته است و پس انداز مالي ندارد، و از تجمّلات پرهيز دارد». آقای حاج شيخ محمد علي احمديان نجف آبادي که مدت زيادي در نجف اشرف بود، مي فرمود: «آيت الله سيد هاشم نجف آبادي در نجف اشرف همدرس و هم بحث آيت الله العظمي سيد محسن حکيم بودند. هر وقت به نجف مي آمدند به منزل آقاي حکيم وارد مي شدند. قريب چهل سال در مشهد تفسير قرآن گفتند. من پانزده ساله بودم که در مسأله کشف حجاب و حمله به مسجد گوهر شاد به مشهد رفتم. تازه داشتند خون هاي مسجد را پاک مي کردند و سيد هاشم را هم تبعيد کرده بودند...». آیت الله میردامادی در طول عمر بابرکت خود، آثار متعددی را تالیف نمود که از آن جمله رساله اي در رجعت، ترجمه کتاب سيف الامّه مرحوم نراقي که بخشي از آن ناتمام ماند و توسط فرزندش سيد حسن ترجمه گرديده است، شرح حال علماء بزرگ همراه با داستان ها، خلاصه البيان في تفسير القرآن - تفسير فارسي قرآن- که دو جلد آن به طبع رسيده است، برخي از تقريرات دروس مرحوم میرزای نائيني و جزواتي در علم اخلاق می باشد. آیت الله حاج سید هاشم میردامادی سرانجام، در شب سه شنبه 23 جمادي الثاني سال 1380 قمری به علت بیماری و در سن 77 سالگی دار فانی را وداع گفت و در جوار حرم مطهر امام رضا (ع) در رواق دارالسعاده به خاک سپرده شد.
تولد " الكساندر ولتا" فيزيكدان برجسته ايتاليايي (1745م)
الكساندر وُلتا، فيزيكدان برجسته ايتاليايى در هجدهم فوريه 1745م در ايتاليا به دنيا آمد. وي در ابتدا همانند كودكان عقب مانده مينمود اما پس از ادامه تحصيلات، به دبيري فيزيك در دبيرستان دست يافت. ولتا پس از مدتي به استادي فيزيك دانشگاه منصوب شد و مطالعات خود را افزايش داد. الكساندر ولتا تحقيقات بسياري در الكتريسيته انجام داد و موفق شد دستگاه اندازهگيري مقدار برق يا الكترومتر را كه وسيلهاي براي ذخيره كردن الكتريسته بود، بسازد. ولتا در سال 1800م روش الكتروليز يا عمل تجزيه مواد شيميايى با برق را كشف كرد كه از تجزيه دو عنصر سديم و پتاسيم و با كمك جريان الكتريسيته انجام گرفت. وي همچنين پيل الكتريكي را اختراع كرد كه اين پيل به نام او پيل ولتا نام گرفت. اختراع ولتا، نوآوري جالبي بود كه راه تازهاي را در پيشرفت علم گشود. با استفاده از اين پيل، آب به دو عنصر اكسيژن و هيدروژن تجزيه ميگرديد. با اين اختراع، آوازه شهرت ولتا نيز فراگير شد. پيل ولتا نيز در حقيقت بشر را در آستانه بهرهبرداري از نيروي برق قرار داد و او را به سوي جهاني نو رهنمون كرد. الكساندر ولتا سرانجام در 5 مارس 1827م در 82 سالگي درگذشت. شصت و شش سال پس از مرگ ولتا، در سال 1893م، كنگره دانشمندان الكتريسيته، واحد نيروي برق را به افتخار نام وي "وُلت" ناميدند.
تولد "لوتر بوربنگ" محقق و طبيعيدان برجسته امريكايي (1849م) (ر.ك: 4 سپتامبر)
لوتر بوربنگ طبيعي دان امريكايي، در 18 فوريه 1849م به دنيا آمد. وي تحصيلات رسمي را تا 19 سالگي به اتمام رساند و از آن پس بر اثر مطالعه برخي آثار درباره جانوران و گياهان به تحقيق درباره گياهان پرداخت. بوربنگ پس از چندي راهي كاليفرنيا گرديد و پنجاه سال بقيه عمر را به آزمايش درباره گياهان گذراند. او قصد نفي يا اثبات مسايل علمي را نداشت، اما تجارب روزافزون او باعث گرديد كه از گياهان سودمند، انواع سودمندتري به دست آيد. بر اين اساس، بوربنگ به تكثير صدها نوع گياه پرداخت و در اين راه به شهرت فراواني رسيد. او در ميوه ها نيز انواع نو ظهوري توليد كرد. بوربنگ چهل سال تمام درباره گوجه، زردآلو و تمشك مطالعه كرد و اقسام مختلفي از آن ها به وجود آورد. به طور مثال با كاشت و تكثير يك نوع سيب زميني، 23 نوع مختلف از آن به دست آورد كه نوعي از آن هنوز به نام بوربنگ معروف است و به عنوان پدربزرگ همه سيب زميني هاي مرغوب كنوني است. بوربنگ در سال هاي پاياني عمر خود درباره نظريه تكامل، سخنراني هايي در برخي دانشگاه ها ايراد كرد و كتاب هايي به چاپ رساند كه شيوه كار و اكتشافات لوتر بوربنگ و چگونگي پرورش گياهان براي استفاده بيشتر از آن جمله اند. لوتر بوربنگ سرانجام پس از سال ها تحقيق و تجربه و رده بندي گياهان مختلف، در چهارم سپتامبر 1926م در هفتاد و هفت سالگي درگذشت.
مرگ "ميكل آنْژْ" نقاش و مجسمه ساز بلندآوازه ايتاليايي (1475م)
ميكلآنْژْ، نقاش، مجسمه ساز و معمار بزرگ ايتاليايى در 6مارس سال 1475م در شهر كاپرزه ايتاليا متولد شد و با وجود مخالفت پدرش به نقاشي و مجسمه سازي پرداخت. ميكل آنژ به زودي، استعداد خود را در زمينه نقاشي، مجسمه سازي و معماري نشان داد و طي سالهاي بعد شاهكارهاي متعددي را خلق كرد. ميكل آنژ بيشترْ خود را پيكر تراش ميدانست. وي به عنوان هنرمندي از قرن شانزدهم ميلادي همچون ديگر هنرمندان اين عصر، ناگزير بود تحت حمايت حامياني كه زر و زور كافي براي سفارش دادن كارهايى در خور نبوغ او داشتند، به سر بَرَد. در سراسر دوران زندگي، بلند پروازيهاي هنري ميكل آنژ، با هوسهاي اين حاميان و ناپايداري اجتماعي زمانه و رَشْكْمندي هنرمندان ديگر و نيز تعارضهاي اخلاقي كه از درون روح خود او سرچشمه ميگرفت، در معرض تهديد و بيحاصلي بود. با اين حال تركيبات او مورد قبول پيروانش قرار گرفت و در مدت چندين نسل، از آنها تقليد ميشد. اهميت ميكل آنْژْ بيش از هر چيز در اين بود كه در هر دوره از كارش، از قوانين مرسوم فراتر ميرفت و قوانيني جديد بنياد مينهاد. هنر ميكل آنژ گرچه بر تمامي شيوههاي قديم فائق ميآمد، در عين حال با مشخصات هيچ سبكي قابل توضيح نبود. ميكل آنژ، به عنوان بزرگترين هنرمند عصر خود، تأثير فراواني بر هنر در دورههاي بعد و نيز هنر در دوره رنسانس نهاد. وي در فن معماري نيز استاد بود و هنرش را در اين رشته با ساختن قصر فارِنْزْ و كتابخانه فلورانس نشان داده است. در سال 1505م، ميكل آنژ را به رم خواندندتا آرامگاهي براي پاپ بسازد. با اين حال پاپ تمايل داشت تا سقف كليساي سيسْتين را تزيين كند. كار اين سقف بين سالهاي 1508 تا 1512م به پايان رسيد. روحانيت عميق و شكوه و جلال اسلوب اين سقف، آن را به صورت يكي از شاهكارهاي بزرگ جهان درآورده است. همچنين مجسمههاي عظيم حضرت موسي(ع) و عيسي(ع) و كتيبه بزرگ كليساي سَنپيِر در رُم و تصوير عظيم و هنرمندانه روز محشر، از مهمترين آثار ميكل آنژ به شمار ميروند. ميكل آنژ سرانجام در 18فوریه1564م در 89 سالگي درگذشت.