رحلت عالم رباني آيت اللَّه "ملامحمد باقر فشاركي" (1275ش)
آيتاللَّه ملامحمدباقر فشاركي در حدود سال 1207ش (1244ق) در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از طي دروس حوزوي، به مدارج بالاي علمي دست يافت و به وعظ و ارشاد و تدريس و تاليف همت گماشت. شهرت آيتاللَّه فشاركي به غير ازمراتب علمي، از دو جنبه بوده است: اول به وسيله منبر و ارشاد مردم با بيانات جذاب و رسا كه آداب زندگي و اخلاق را مطرح ميكرد. دوم احيا و شب زندهداري شبهاي جمعه و خواندن دعاي كميل در مسجد مصلاي تخت فولاد اصفهان به هنگام سحر ميباشد به طوري كه اين سنت پس از سالها از درگذشت او، توسط ديگران ادامه يافت. همچنين وي داراي محفل درسي پر رونقي بوده كه شاگردان وي را بالغ بر يكصد نفر ذكر كردهاند. از اين عالم رباني كتب متعددي بر جاي مانده كه آدابُ الشريعه، ذخيرةُالمعاد و حاشيه بر شرح لمعه از آن جمله است. ملامحمدباقر فشاركي سرانجام در دوازدهم دي ماه 1275ش برابر با بيست و ششم رجب 1314ق در 68 سالگي بدرود حيات گفت و در اصفهان به خاك سپرده شد.
تصرف شهرهاي تبريز و اروميه توسط قواي عثماني در جريان جنگ جهاني اول (1293 ش)
با آغاز جنگ جهاني اول و حمله آلمان به روسيه و دولت عثمان از آلمان و يورش نيروهاي انگليس و ژاپن به نيروهاي آلماني، جنگ، جنبه جهاني پيدا كرد. در اين حال، دولت ايران اعلام بيطرفي كرد، ولي اين اقدام ايران از طرف متخاصمين رعايت نگرديد. تا اين كه سپاه امپراتوري عثماني با كمك كردها، تجاوز به خاك ايران را آغاز كرد و شهرهاي اروميه و تبريز بي دفاع را به تصرف خود در آورد و به سمت شمال ايران پيشروي نمود. پس از تجاوز عثماني، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و براي تصرف شهرهاي آذربايجان، جنگ شديدي بين قواي روسيه و سپاه عثماني درگرفت. در اين جنگ دهشتناك كه عده زيادي از مردم آذربايجان كشته و زخمي شده و اموالشان به غارت رفت، سرانجام روسها پيروز شدند و بر آذربايجان استيلا يافتند. روسها تا مدتها در آن منطقه ماندند تا اين كه پس از تغيير نظام حكومتي آنان، آنجا را ترك كردند.
آغاز عمليات متوسط محمد رسول اللَّه (1360 ش)
عمليات متوسط محمدرسولاللَّه(ص) در تاريخ دوازدهم دي ماه 1360 با رمز مقدس "لاالهالااللَّه، محمد رسول اللَّه (ص)" با هدف انهدام نيروهاي دشمن و نشان دادن قدرت نفوذي و تهاجمي ايران در منطقه غرب نوسود در كردستان صورت گرفت و تا سيزدهم دي ماه به طول انجاميد. در اين عمليات، نيروهاي سپاه، ضمن عبور از مناطق كوهستاني و تلههاي انفجاري، به مصاف دشمن بعث رفتند. با عبور شجاعانه رزمندگان از مرزهاي بينالمللي، پايگاههاي بعثيان و ضد انقلاب در اين منطقه درهم كوبيده شده و مقر فرماندهي يكي از تيپهاي دشمن منهدم گرديد. رزمندگان اسلام، پس از پيشروي به داخل شهرهاي عراق، ضربات سختي به پايگاههاي دشمن وارد آوردند. در نهايت از آن جا كه اين عمليات به صورت انهدامي، پيشبيني شده بود، تثبيت موضع صورت نگرفت و رزمندگان پس از پايان ماموريت، پيروزمندانه به پايگاههاي خود در داخل خاك وطن بازگشتند. نتايج اين عمليات: تلفات نيروي انساني دشمن: 100 نفر اسير، 700 نفر كشته و زخمي. تجهيزات و امكانات: تانك: 4 دستگاه انهدامي، هليكوپتر: 2 فروند انهدامي، هواپيماي ميگ: 1 فروند انهدامي. اين عمليات، آرامش دشمن را در غرب كشور بر هم زد و به رژيم بعث نشان داد كه از اين پس، نيروهاي متجاوز عراق در هيچ منطقه از خاك ايران، از حملات نيروهاي جمهوري اسلامي ايران، مصون نيستند.
درگذشت آیتالله مجتبی تهرانی از مراجع عظام تقلید (1391ش)
آیتالله مجتبی تهرانی در سال ۱۳۱۶ ه.ش در خانوادهای از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی،از شاگردان مرحوم حاجشیخ عبدالکریم حائری یزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، با همراهی و رفاقت مرحوم آیتالله شاهآبادی بزرگ، به اقامة جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعدّ و راهنمایی سالکان الیاللهتعالی اهتمام ویژه داشت. وی طبق رسم تمامی خاندانهای علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز نمود و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوقالعادهای داشت. ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود، برای مدّت چهار سال به مشهد مقدّس مهاجرت کرد و در سایه الطاف حضرت علیبنموسی الرّضا(ع)مشغول به گذراندن سطح گردید و از محضر اساتید برجستهای چون ادیب نیشابوری بهره برد. سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزه نوپای آن دیار، که به تازگی تمامی اهل علمِ جهان تشیّع را بهسوی خود جذب میکرد، حضور یابد و سطوح عالی دروس حوزوی را نیز به اتمام برساند. این عالم وارسته با جدّیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را بهسرعت تمام کرد و در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی،آیتاللهالعظمی گلپایگانی و مرحوم علّامه طباطبایی راه یافت. در جدّیت و پشتکار معظّمله همین نکته کافی است که به فرمودة خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائلالشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند. ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در جوانی به درجة رفیع اجتهاد رسیده و بهزودی توانستند از نزدیکان و خصّیصین حضرت امام قرار گیرند. مقبولیّت علمی ایشان نزد استاد خویش، بهاندازهای بود که حضرت امام به طلبة خوشفکر و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشتهجات درس بیعشان را جمعآوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر نماید. ایشان در همین ایّام، کتاب مکاسب محرّمة حضرت امام، همچنین دوجلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کردند. با آنکه هنوز مدّت زیادی از استفاضة این طلبه فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیّع، حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی نگذشته بود، این مرجع کمنظیر رحلت کرد و بار هدایت امّت را به دوش خلف صالح خویش چون حضرت امام خمینی(ره) نهاد. حال که امر خطیر مرجعیّت متوجّه حضرت امام شده بود، ایشان شاگرد فاضل خود، یعنی حاجآقا مجتبی تهرانی را مأمور به جمعآوری فتاوا و تنظیم اوّلین نسخه از رسالة عملیه و مناسک حجّ خویش گردانید که در همان ایّام به چاپ رسید و در دسترس مقّلدان قرارگرفت. حضرت استاد برای انجام این امر مهم، ضمن بهرهگیری از دستنوشتههای متعدّد استاد خویش، با ایشان همبحث شد و رسالهای دقیق و علمی آماده کرد که بعدها جزو دقیقترین رسالههای منسوب به امام خمینی مطرح گردید. همة این امور در زمانی اتّفاق افتاد که هنوز کمتر از بیست و پنج سال از عمر شریف حضرت استاد میگذشت. ایشان علاوه بر یادگیری فقه و اصول در محضر استاد بیبدیل خود، چندین سال نیز از مشرب اخلاقی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربّانی سیراب گردید و با دیدگاههای اجتماعی و سیاسی امام امّت بهخوبی آشنا شد. این استضائه از خورشید حیاتبخش امام و دیگر اولیای الهی ادامه داشت تا آنکه جرقّههای بیداری اسلامیِ ملّت ایران زده شد و امام خمینی از کشور تبعید گردید. بعد از این واقعة دردناک، حضرت آیتالله تهرانی نیز سه سال بعد، به نجف رفت تا هم سیر معنوی خود را در سایة فیوضات امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمة هدی تکمیل نماید و هم از تربیت استاد خویش بیبهره نماند. امّا این معیّت زیاد طول نکشید و حضرت امام به ایشان امر کردند که به ایران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ایشان در سال ۱۳۴۹ به زادگاه خود بازگشت و به کارهای مهم و برزمین مانده مشغول گردید. حضرت استاد از زمان بازگشت به تهران، تا پیروزی انقلاب شکوهمند امامت و ولایت در ایران، ضمن اقامة جماعت در مسجد جامع بازار، تدریس سطوح عالی خود را در مدارس علمیة تهران آغاز کردند و تربیت و هدایت جوانان انقلابی را بهدست گرفتند. از جلسات بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعّال گرفته تا جلسات عمومی اخلاق که در برخی مقاطع زمانی بهدلیل ممانعت حکومت جور، تعطیل میشد، همچنین حضور در بازار تهران و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار، از اهمّ فعّالیتهای معظّمله پیش از انقلاب بود. حضور عادّی آیت الله تهرانی در تهران و فعالیّتهای مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آنقدر مفید و مؤثّر بود هنوز هم برکات آن در میان اهالی تهران، باقی و جاری است، که بعد از مدّتها سرّ تأکیدهای حضرت امام مبنی بر مراجعت ایشان به تهران را روشن ساخت. عنایت ویژة حضرت امام به تهران موجب گردید که حضرت استاد، تا امروز در عاصمةجهان تشیّع بماند و نعمتی بیبدیل برای اهل این دیار باشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز ولایت و زعامت حضرت روحالله، همچنین با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امّت، انتظار میرفت که ایشان یکی از مسؤولین نظام اسلامی شده و گوشهای از بار این انقلاب را به دوش بکشند. امّا بنا به فرمودة خودشان، ایشان با دعا به درگاه خدای متعال و توسّل به حضرات معصومین، خود را از قبول مسؤولیتهای آشکار کنار کشیدند و با حضور در صحنة نیروسازی برای انقلاب، همچنان بهصورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند. لذا جلسات درس خارج ایشان مملوّ از طلّاب سطوح عالی بود که برای انجام وظیفه به تهران آمده بودند و از فضای علمی قم فاصله داشتند. این جلسات آنقدر مفید و کمنظیر بود که بسیاری از فضلا را به خود جذب کرد و حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این جلسات علمی تبدیل نمود. از طرفی دیگر، جلسات عمومی اخلاق و معارف اسلامی که قبل از انقلاب نیز برپا بود و از سال ۱۳۵۶ بهطور منظّم و هفتگی دائر میگردید، مأمن بینظیری برای بسیجیان مخلص حضرت روحالله و سکّوی پرشی برای دلدادگان و حیاتیافتگان انقلاب اسلامی بود که تازه از زیر یوق جهالت ستمشاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منوّر گشته بودند و بیصبرانه و مشتاقانه بهدنبال معارف عمیق اسلام بودند.
نصب نخستين صندوق پستي به سبك امروزي در ويِن (1843م)
- پُست، كهنترين و گستردهترين نوع ابزار ارتباطي بين مردم يك كشور با ساكنان ديگر سرزمينها و مناطق جهان است و يكي از عمدهترين نهادهاي اجتماعي بازمانده از ادوار گذشته محسوب ميشود. از اين رو براي برقراري ارتباط بدون نياز به سفر، پست جايگاه ويژهاي يافته است. پست تاريخچهاي چند هزار ساله دارد، اما در دوم ژانويه 1843م پست به صورت امروزي رايج شد و اولين صندوق پستي در وين پايتخت اتريش نصب گرديد. قبل از اين كه سازمان مجهز و مخصوصي براي حمل و نقل نامههاي پستي ايجاد شود، مرسولات پستي به وسيله اسب يا شتر و يا قايقهاي مخصوص جابهجا ميشد، ولي بعدها شيوههاي جديد به اجرا درآمد و به تدريج، پست، پيشرفت كرد تا اين كه به شكل امروزي رسيد. در حال حاضر ارتباط پستي سازماندهي شده، فاصلهها را از بين برده، زمان را كاهش داده و در توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به عنوان عاملي زيربنايي، پيشتاز حركت عمومي است.
نخستین عکس از ماه (1839م)
در چنین روزی در سال 1839 میلادی نخستین عکس از ماه گرفته شد . لوییس داگر عکاس فرانسوی توانست این عکس را بگیرد .