روز نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران
به مناسبت رشادتها و دلاور مرديهاي نيروي دريايي ارتش در دفاع از جزاير، بنادر، سواحل و شهرهاي جنوبي به ويژه دفاع از آبادان و خرمشهر و آبهاي نيلگون خليج فارس در دوران جنگ تحميلي و انهدام نيروي دريايي دشمن بعثي، در همان آغاز جنگ، با تاييد حضرت امام خميني(ره)، هفتم آذر، سالروز حماسه آفريني ناوچه موشك انداز پيكان، به عنوان روز نيروي درياي ارتش نام گرفت تا همه ساله، حماسه با شكوه دريادلان نيروي دريايي و ياد شهداي عزيز و گرانقدر اين نيرو گرامي داشته شود. هفتم آذر، تبلور ايثارو جان فشانيهاي پرسنل قهرمان و جان بر كف نيروي دريايي مهين اسلامي ايران در برقراري ثبات وامنيت در آبهاي نيلگون خليج فارس و درياي عمان ميباشد. اين نيرو با يگانهاي شناور دريايي، تفنگداران و تكاوران، اسكادرانهاي هواناو و هوادريا، واحدهاي پروازي نيرو و با غواصان ورزيده و... هر نوع فعاليتي از سوي دشمن را در محدوده قانوني خود خنثي خواهد كرد. به مناسبت موفقیت نظامیان نیروی دریایی ایران و به ویژه مقاومت ناوچه پیکان در برابر حمله دریائی و هوائی ارتش عراق در ۷ آذر ۱۳۵۹، با تأیید امام خمینی (ره) ، این روز، روز نیروی دریایی نامگذاری شد.
درگذشت میرزا حسن خان زرین خط ،خوشنویس (1357 ش)
درگذشت میرزا حسن خان زرین خط (خوشنویس) 1357 ش : او از شاگردان عماد الکتاب بود در سال 1273 شمسی متولد و در سال 1357 ش بدرود گفت . مهارت او در خط نستعلیق بود .
تولد "فردريك اِنْگِلْسْ" فيلسوف سوسياليست آلماني (1820م)
فريدريش اِنْگِلْسْ فيلسوف و نظريهپرداز برجسته آلماني در 28 نوامبر 1820م در خانوادهاي مرفه در آلمان متولد شد. وي فرزند يكي از صنعتگران آلماني بود و پس از مرگ پدر وارث ثروت هنگفت او شد. انْگِلْسْ در جواني با كارل ماركس اقتصاددان آلماني آشنايى يافت و مدت 40 سال با كارل ماركس همراه بود و وي را با مسائل و مباني اقتصادي آشنا نمود. آنگاه ماركس را مورد حمايتهاي مالي قرار داد و به او در ارائه انديشههايش كمك رسانيد. در كنار اين روابط و همكاري، انگلس خود نيز به تدوين و طرح عقايدش ميپرداخت. وي در 24 سالگي مقاله "رئوس انتقاد از اقتصاد سياسي" را منتشر نمود و در آن، پس از بررسي و تحليل سرمايهداري، به عنوان يك نظام اقتصادي مبتني بر مالكيت خصوصي و كشمكش طبقاتي، تناقضات موجود در نظريات اقتصادي ليبرال را مورد انتقاد قرار داد. همفكري انگلس با ماركس باعث شد تا مرام "سوسياليسم" را به اتفاق يكديگر تبليغ و ترويج نمايند و در نگارش كتابها و رسالات فلسفي به همراه هم اقدام نمايند. انگلس پس از شركت در اجتماع سوسياليستها در لندن، به همراه ماركس وظيفه يافت كه با نگارش و انتشار بيانيهاي، فلسفه و اهداف كمونيستها را تشريح نمايد. اين بيانيه در نهايت در فوريه 1848م با امضاي ماركس و انگلس منتشر شد و پس از چندي، جنجال زيادي به راه انداخت. از ديدگاه انگلْس ايدئولوژي از دو بخش تشكيل يافته است: بحث در علوم فيزيك، شيمي و تكنولوژي و به طور عام، علم و دانش بخش نخست آن را تشكيل ميدهد و قسمت دوم از مسائلي چون حقوق، قانون، اخلاقيات، هنر، فلسفه و مذهب تشكيل شده است. از ديدگاه اقتصادي انگلْس جزء اول اهميت ويژهاي دارد و ارزشي كه براي بخش دوم مطرح ميشود، ناشي از خطاي ذهني است. بايد يادآوري كرد كه بيشتر فرضيههاي علمي كه انگلْس انديشههاي خود را با آنها توجيه مينمايد تا حد زيادي رد شده است. از نظريات مهم وي پايهريزي انديشه ماترياليسم ديالكتيك است. اين انديشه كه توسط فريدريش هِگِل ديگر فيلسوف آلماني مطرح گرديد در تفكرات انگلس جايگاه ويژهاي يافت. ماترياليسم به مادي بودن جميع پديدهها اعتقاد دارد و ديالكتيك وابستگي پيشرفت و تكامل با كشمكش و نزاع دروني را مدنظر قرار داده است. از نظر انگلس تكامل جهان واقعي، اعم از جامعه و طبيعت، برطبق توالي تضاد و نتيجه انجام ميگيرد. وي همچنين كوشيد ماركسيسم را بر يك اساس مبتني بر قواعد علوم طبيعي بسط دهد. انديشههاي انگلس امروزه به عنوان يك نظريه جهت نقد و بررسي مطرح ميشود. فريدريش انگلس سرانجام در پنجم اوت 1895م در هفتاد و پنج سالگي درگذشت.
تقسيم قاره كشف شده امريكا بين استعمارگران پرتغال و اسپانيا به دستور پاپ (1494م)
با توجه به حمايت پادشاه اسپانيا از كريستُف كُلمب، دريانورد معروف ايتاليايى، به منظور يافتن مسيري از سوي غرب به آسيا و هند كه منجربه كشف امريكا شد، طبيعي بود كه اسپانيا و همسايه آن پرتغال، زودتر از ساير كشورهاي اروپايى به اعزام مهاجرين و توسعه متصرفات خود در قاره امريكا دست بزنند. آوازه شكوه و جلال و ثروت قاره جديد در اروپا، باعث گسترش انديشه دستيابي به ثروت و گسترش قلمرو كشور اسپانيا شد. از سوي ديگر كاشفين پرتغالي نيز كه در سواحل غربي افريقا در حال كار بودند دست به اكتشاف سواحل جنوبي در برزيل زدند كه به تدريج موجب برخورد ميان دو امپراتوري بر سرتعيين منطقه نفوذ و مرز ميان آنها شد. در نتيجه پادشاهان اسپانيا و پرتغال از پاپ خواستند تا در مورد اختلافات آنها داوري كرده و منطقه نفوذ هر يك را مشخص كند. درنتيجه، در 28 نوامبر 1494م با ميانجيگري پاپ خطّ معيني در غرب جزاير كيپ وِرد در غرب افريقا مرز ميان اسپانيا و پرتغال اعلام شد، به اين ترتيب كه شرقِ خط به پرتغال و غرب آن به اسپانيا تعلق گرفت.