شهادت آيتاللَّه "علي قدوسي" دادستان كل انقلاب اسلامي (1360 ش)
آيتاللَّه شيخ علي قدوسي در سال 1306 در نهاوند به دنيا آمد. در 15 سالگي به تشويق پدر كه عالم معروف شهر بود، راهي قم شد و به تحصيلات حوزوي روي آورد. پس از اتمام سطح، از درس خارج آيتاللَّه بروجردي و حضرت امام بهره برد و فلسفه را از علامه طباطبايي فراگرفت. آيتاللَّه قدوسي در فراگيري رموز فلسفه از خود نبوغ فراواني بروز داد به گونهاي كه مورد توجه خاص استاد قرار گرفت و علامه طباطبايي، ايشان را به دامادي خود پذيرفت. وي از سال 41 به جريان سياسي ضدرژيم پيوست و در اين راه متحمل سختيهاي فراوان و زندان گرديد. شهيد قدوسي از اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم و مورد اعتماد قاطع زُعماي حوزه بود و در دوران انقلاب با پيروي از راه امام، همگام با مردم، نهايت تلاش خود را در پيروزي انقلاب اسلامي به كار بست. اين مجاهد نستوه پس از پيروزي نهضت اسلامي، از طرف حضرت امام(ره) به دادستاني كل انقلاب اسلامي، منصوب شد و در اين سنگر به خدمت پرداخت. سرانجام اين عالم رباني در اثر انفجاري توسط منافقين كوردل به فيض شهادت نائل آمد و در حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
شهادت سرتيپ "وحيد دستجردي" رييس كل شهرباني كشور (1360ش)
سرهنگ هوشنگ وحيد دستجردي در سال 1304 در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از پشت سرگذاشتن دروس ابتدايي و متوسطه، در سال 1328 وارد آموزشگاه شهرباني شد و پس از 32 سال خدمت در پستهاي مختلف باز نشسته شد. اين شهيد بزرگوار كه از طرفداران نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره) به شمار ميرفت، پس از پيروزي انقلاب، در اسفند 1357 به خدمت دعوت گرديد و در 24 اسفند 1359 به رياست شهرباني كل كشور منصوب شد. سرهنگ وحيد دستجردي سرانجام در واقعه انفجار دفتر نخست وزيري در 8 شهريور 1360 به شدت زخمي شد و شش روز بعد بر اثر جراحات وارده، به شهادت رسيد و در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد.
تيرگي روابط سياسي ايران و كويت (1366 ش)
در پي پشتيبانيهاي مكرر سياسي و اقتصادي دولت كويت از رژيم بعث عراق جهت ادامه تجاوزات اين رژيم به خاك جمهوري اسلامي ايران، از دهم تا چهاردهم شهريور 66، سه فروند موشك "سرگردان" به خاك كويت اصابت كرد كه آخرين آن، خسارت كلي به بار آورد. دولت كويت كه جمهوري اسلامي را مسؤول اين حملهها ميدانست، با ارسال شكايتي به سازمان ملل خواستار اقدامات بازدارنده اين سازمان عليه ايران گرديد و در پي آن، ارتباط خويش را با ايران به حداقل رساند.
درگذشت "فاضل مراغي" فقيه و اصولي قرن سيزده و چهارده هجري قمري (1310 ق)
ملا احمد بن علياكبر مراغي معروف به فاضل مراغهاي از علماي برجستهي آذربايجان، پس از سالها تحصيل در حوزهي علميهي نجف و بهرهگيري از محضر اساتيد مشهوري چون شيخ مرتضي انصاري و حاج سيد حسين كوه كمرهاي، فقيهي متبحّر در علم فقه، اصول فقه و ديگر علومِ ديني شد. وي پس از بازگشت به ايران به تدريس پرداخت و شاگردان برجستهاي را تربيت كرد. فاضل مراغهاي همچنين كتب متعددي را در زمينههاي مختلف علوم ديني به رشتهي تحرير درآورد. از اين دانشمند گرانقدر، تفسيري بر بخشي از قرآن و همچنين حاشيههايي بر متون قديمي اسلامي به جاي مانده است. فاضل مراغي در وادي السلام نجف اشرف مدفون است.
شكست و عقب نشيني روسها در نبرد "ايروان" در زمان فتحعلي شاه قاجار (1219 ق)
دولت روس كه از زمان پطر كبير در صدد اتصال به درياي آزاد از طريق جنوب بود، با هر بهانهاي متصرفات خود را افزايش ميداد. در سال 1218 ق مردم قرهباغ و گنجه شورش كردند كه با عكس العمل خشن دولت روس سركوب شدند. مردم آن نواحي به ايران متوسل شدند و اين امر باعث آغاز جنگ اول ايران و روسيه گرديد. در ابتدا عباس ميرزا وليعهد و فرزند ارشد فتحعلي شاه قاجار بر سيسيانوف فرماندهي روسي غلبه كرد و نيروهاي روسيه عقب نشيني كردند. بعدها سيسيانوف در اين جنگ كشته شد و زمينهي جنگ اصلاندوز و امضاي معاهدهي ننگين گلستان فراهم آمد.
رحلت آيت اللَّه حاج شيخ "محمد باقر كمره اي" (1416 ق)
آيتاللَّه حاج شيخ محمدباقر كمرهاي خميني در سال 1320 قمري در كَمَره (در اطراف خمين) ديده به جهان گشود. از آثار فراواني كه از ايشان باقي مانده است، مهارت آن عالم فرزانه در فقه، اصول، تفسير، كلام و عقايد، تاريخ، تراجم، ادبيات عرب و عجم، لغت، حديث، ملل و مذاهب اسلامي، معاني و بيان و غيره مشهود است. از جمله كتابهايش كه متجاوز از پنجاه عنوان است، عبارتند از: خداشناسي، الدين في طَور الاجتماع (5 جلد)، ستون دين، روحانيت در اسلام (2 جلد)، خودآموز علم بلاغت، مرواريد حكمت و... . آيتاللَّه محمدباقر كمرهاي از تمام اساتيد خويش اجازهي اجتهاد و روايت داشته و اجازهي اجتهادش از آيت اللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي بسيار قابل توجه است. سرانجام اين عالم فرزانه پس از عمري سرشار از خدمات ديني، اجتماعي و علمي در 95 سالگي در تاريخ 5 محرم الحرام 1416 قمري، برابر با 14 خرداد 1374 شمسي بدرود حيات گفت و در صحن حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در ري به خاك سپرده شد.
امضاي معاهده "پورْتْسْموت" و پايان جنگ بين روسيه و ژاپن (1905م)
طي قرن نوزدهم، روسيه همانند ديگر قدرتهاي اروپايى، با دست اندازي به خاك چين، مرزهاي شرقي خويش را توسعه ميداد. در همان حال، چون ژاپن از طرفي چين را لقمه چرب و نرمي براي توسعهطلبيهاي خود مييافت و از سوي ديگر در مورد مناطق شبهجزيره كره و سرزمين منچوري با روسيه اختلاف داشت، به دنبال بهانهاي براي آغاز جنگ و درآويختن با روسيه بود. در اين حال، در روز هشتم فوريه 1904م، نيروهاي ژاپن بدون اعلان جنگ و به طور غافلگيرانه، ناوگان روسي را در بندر پِرْتْ آرتور كه در اجاره روسها بود، مورد حمله قرار دادند و به دنبال آن، در مناطق متصرفي روسيه در منچوري، نيرو پياده كردند. در طي اين نبرد، قواي روسيه متحمل شكستهاي پيدرپي شدند و براي اولين بار، يك دولت آسيايى توانسته بود يك قدرت غربي را شكست دهد. به دنبال اين شكستها، دولت روسيه كه توان ادامه جنگ را نداشت سرانجام با ميانجيگري امريكا، در پنجم سپتامبر 1905م قرارداد صلح پورْتْسْموت را با ژاپن امضا كرد. به موجب اين قرارداد، نيمه جنوبي جزيره ساخالين و بندر پرت آرتور در شرق روسيه و نيز شبهجزيره كره تحتالحمايه ژاپن شد. لطمهاي كه با امضاي اين قرارداد بر حيثيت نيكلاي دوم، تزار روس وارد آمد، زمينهساز انقلاب 1905م روسيه را فراهم آورد. (ر.ك: 8 فوريه)
مرگ "پير لاكْلو" اديب و نويسنده برجسته فرانسوي (1803م)
پيِر شودرلو دو لاكْلو، اديب و نويسنده معروف فرانسوي در 18 اکتبر 1741م در خانوادهاي اشرافي در شهر آمين فرانسه به دنيا آمد و در هجده سالگي وارد ارتش سلطنتي فرانسه شد. وي همزمان به سرودن چندين منظومه پرداخت و به دنياي ادب پا نهاد. پس از مدتي، شوق لاكلو به ادبيات و فراغتي كه يافته بود او را به فكر نوشتن رماني انداخت كه بتواند معايب و مفاسد جامعه را وصف كند و غوغايى برانگيزد كه تا آن زمان سابقه نداشته است، پس شش ماه مرخصي گرفت و بلاانقطاع به كار پرداخت تا اينكه شاهكار خود، رمان گزند دلبستگي را در سال 1783م انتشار داد. اين اثر بلافاصله فروشي غير منتظره يافت، چنانكه پس از يك ماه، از آن تجديد چاپ به عمل آمد و در زمان حيات نويسنده، پنجاه بار به چاپ رسيد و هرگز از توفيق آن كم نشد. اما اين پيروزي برقآسا با چنان جنجال و غوغايى روبرو گشت كه هيچ شاهكاري تا آن زمان چنان رسوايى و سر و صدايى به همراه نياورده بود، حتي شغل نظامي لاكلو را به خطر انداخت و موجب شد كه او را به صفاتي چون، جاني، ملحد و كفرگو متصف كردند و كتابش را زهرآگين خواندند. گزند دلبستگي گرچه به طور رسمي از طرف دادگاه محكوم گشت، به هيچ وجه موجب تكدُّر خاطر نويسنده نشد، زيرا توانسته بود تير خود را به هدف بنشاند و چنانكه خواسته است فساد جامعه را با صداقت و صحت بيسابقهاي پيش چشم آورد. لاكلو از آن پس به عنوان نويسندهاي برجسته به محافل ادبي راه يافت و چنان نفوذي بر خوانندگان برجاي گذارد كه همه با كنجكاوي در صدد برآمدند تا فاسد الاخلاقها و بيعفتها را كه در لباس قهرمانان داستان معرفي شده بودند، بشناسند. كتاب كه در آغازْ همچون هجوي از آداب و رسوم و فساد طبقه اشرافي تلقي گشت، به تدريج توجه نسل بعد را به نكتههاي تازهتري جلب كرد كه بر ارزش آن افزود. تيزبيني و دقت و صحت تحليل رواني و اخلاقي آميخته با روشني و سادگي شيوه نگارش و واقعي بودن رفتارها و گفتارها، همه موجب گشت تا گزند دلبستگي در ميان رمانهاي درجه اول فرانسه مقام واقعي خود را به دست آورد و شاهكاري به شمار آيد. لاكلو پس از آن براي جبران گذشته، اثري را با عنوان تعليم و تربيت زنان آغاز كرد كه به پايان نرسيد. او كه به فساد اخلاق معروف شده بود ميخواست در اين اثر، خود را به صورت عالم علم اخلاق بنماياند و از تقوا و فضيلت دفاع كند. لاكلو در ارتش به سبب اظهارنظرهاي تند و بيپروا و نوشتن مقالههاي انقلابي، خشم وزير جنگ فرانسه رابرانگيخت كه به تبعيد او منجر گشت تا بتواند به تدريج با انضباط زندگي در ارتش خو بگيرد. لاكلو در جريان انقلاب كبير فرانسه به گروه تندروها پيوست ولي با سقوط آنان به زندان افتاد و پس از آزادي، آرامش را بر سياست ترجيح داد. وي در اواخر عمر به مقام ژنرالي نائل آمد تا اينكه در 5 سپتامبر 1803م در شصتودو سالگي درگذشت. مقام پيِر لاكلو و نفوذ مهمي كه در دوره انقلاب فرانسه داشت به كلي فراموش شد، اما انقلابي كه كتاب گزند دلبستگي در تاريخ ادبيات و افكار و احساس مردم به وجود آورد، انقلاب واقعي او به شمار آمد.