رحلت عالم رباني "آخوند ملامحمد حسين فشاركي" (1313 ش)
آخوند ملا محمد حسين بن محمد جعفر فشاركي در سال 1228 ش (1266 ق) در اصفهان به دنيا آمد و مقدمات علوم را در آن شهر پشت سرگذاشت. وي سپس براي تكميل تحصيلات خود عازم نجف اشرف گرديد و در محضر استادان نامداري همچون: ميرزا حبيب اللَّه رشتي، شيخ زينالعابدين مازندراني و ميرزا محمد حسن شيرازي زانوي ادب زد. آخوند ملامحمد حسين فشاركي پس از كسب مدارج عالي و اجتهاد، به اصفهان بازگشت و به تدريس و تاليف و ارشاد مردم پرداخت. اين عالم رباني در فقه و اصول تبحر داشت و محضرش، مركز فضلا و اهل دانش بود. همچنين تقوا و زهد ايشان شهره خاص و عام بود و مردم اصفهان، مسائل خودرا از ايشان استفتاء مينمودند تا اينكه در اواخر عمر به مرجعيت تامه دست يافت. از ايشان تاليفاتي بر جاي مانده كه حاشيه رسائل و حاشيه طهارت شيخ انصاري از آن جملهاند. آخوند فشاركي سرانجام در 23 بهمن 1313 ش برابر با 8 ذيقعده 1353 ق در 85 سالگي درگذشت و در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.
آغاز به كار رسمي دولت موقت انقلاب (1357 ش)
دولت موقت ایران در سال ۱۳۵۷ که با نام دولت موقت انقلاب هم شناخته میشود، دولتی در ایران بود که پس از انقلاب از سال ۱۳۵۷ و به منظور رسیدگی به اوضاع به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد و تا ۱۳۵۸، پیش از اعلام استعفای مهدی بازرگان به مدت ۹ ماه (به طور دقیق ۲۷۵ روز) بر سر کار بود.
تشكيل "كميته انقلاب اسلامي ايران" به فرمان امام (1357ش)
با وجود سقوط رژيم شاه و پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، نيروهاي مردمي، همچنان درگير نبرد براي درهم شكستن مقاومت آخرين بقاياي اين رژيم وابسته بودند. همچنين گروهي ديگر از مردم، پاسداري و حفاظت از مراكز مهم و حساس را در شهرها به عهده گرفتند. از اين رو وجود سازماني منظم و متشكل براي به عهده گرفتن اين مسؤوليت و نيز مبارزه با عناصر وابسته به رژيم شاه، ضروري به نظر ميرسيد. به همين جهت يك روز پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، به فرمان حضرت امام خميني(ره)، كميته انقلاب اسلامي براي كنترل اوضاع و برقراري نظم و امنيت، تشكيل شد. از آن پس، اين نهاد انقلابي به اداره و انتظام امور و حراست از انقلاب اسلامي و حفاظت از جان و مال و ناموس مردم كمر بست. همچنين به فرمان حضرت امام، سلاحهايي كه در دست مردم بود توسط اين نهاد جمع آوري شد. از اَهَمّ وظايف كميته انقلاب اسلامي ميتوان به: مقابله با توطئههاي بيگانگان؛ دستگيري وابستگان رژيم پهلوي؛ جلوگيري از قاچاق اسلحه، توقيف اموال مفسدان و فراريان رژيم پهلوي، انتظامات و حفظ امنيت شهرها، روستاها و مرزها؛ مبارزه با فساد و بيبند وباري؛ حراست از اماكن مهم؛ مقابله با منافقان و خرابكاران و... اشاره كرد. سرانجام در سال 1369، بنا به ضرورتهاي تشخيص داده شده و با تصويب مجلس شوراي اسلامي، اين نهاد انقلابي با شهرباني و ژاندارمري ادغام شد ونيروي انتظامي واحدي با نام نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران شكل گرفت.
حمله موشكي مقابله به مثل ايران عليه شهرهاي عراق (1362 ش)
باگذشت نزديك به چهل ماه از آغاز جنگ تحميلي و در حالي كه مردم و مسؤولان كشور، خود را براي برپايي مراسم سالگرد يوماللَّه 22 بهمن آماده ميكردند، رژيم بعث عراق، با بهانهتراشي، زمينه را براي بمباران و موشكباران شهرهاي ايران فراهم كرد و براي اين مقصود ادعا نمود به خاطر گلوله باران شهرهاي مرزي عراق از سوي ايران، هفت شهر ايران مورد حمله موشكي و هوايي قرار خواهند گرفت. با حملات موشكي عراق به شهرهاي ايران دولت جمهوري اسلامي ايران طي پيامي به مردم شهرهاي بصره، خانقين و مندلي اعلام داشت كه ايران در صدد مقابله به مثل است و اهالي اين مناطق، هرچه زودتر آنجا را تخليه كنند. سرانجام در 23 بهمن 1362، اولين حمله تلافي جويانه جمهوري اسلامي ايران در پاسخ به 118 حمله موشكي و هوايي به شهرهاي ايران، با گشوده شدن آتش توپخانههاي ايران به روي شهرهاي ياد شده انجام گرفت.
به دار آويختن دانشمند و مؤلف بزرگ "عَينُ القضاتِ همداني" از مشايخ صوفيه(525 ق)
عبداللَّه بن محمدبن علي ميانجي همداني ملقب به عَينُ القضات از بزرگان مشايخ صوفيه، فقيه، اديب، فاضل و شاعر اوايل قرن ششم هجري در سال 492 ق در همدان متولد شد. عين القضات شاگرد احمد غزالي و شيخ بركهي همداني و پيرو مذهب شافعي بود. عينُ القضات هيچ گاه در بيان عقايد خويش، هراسي به خود راه نميداد و سرانجام با سعايت و بدگويى مخالفان، متهم به كُفر و دعويِ اُلُوهيت شد و سپس در شب 7 جمادي الاخر سال 525 به دار كشيده شد. از آثار اوست: يزدان شناخت در مسائل حكمت الهي و علوم طبيعي؛ تمهيدات، در تمهيد ده اصل تصوُّف؛ زُبدةُالحَقايق، رسالهاي مختصر راجع به علم ذات و صفات خداوندي و مكاتبي كه شامل نامههاي اوست. نوشتههاي فارسي عَين القُضات مشحون از تعبيرات نَغزِ صوفيانه است. كلام او پرسوز و گداز است و تصنُّع و تكلُّف در آثار وي مشاهده نميشود. وي رباعيّاتي عرفاني نيز به زبان فارسي سروده است.
شهادت "حسن البَنّاء" پايه گذار جنبش اسلامي اخوان المسلمين مصر (1949م)
حسن البنّاء، عالم انقلابي و پايهگذار جنبش اسلامي اِخوان المُسلمين مصر، در سال 1906م در اين كشور به دنيا آمد. وي از كودكي به تحصيل پرداخت و به دليل ضعف مالي، در يك ساعتسازي مشغول به كار شد، بنّاء، به دليل شهرتي كه در حفظ اخلاق اسلامي داشت، در دوران دبيرستان به عضويت انجمن اخلاق در آمد. او همچنين در حين تحصيل در دانشسراي عالي، در ارشاد مردم مسلمان مصر، نقش مهمي ايفا كرد. حسن البناء در سال 1925م، در حالي كه نوزده سال بيشتر نداشت مجله فتح را با هدف مبارزه با پديده استعماري اسلامزدايى در مصر تأسيس كرد و در سال 1927م، به عنوان معلم در مدارس مصر به تدريس روي آورد. وي در سال بعد، در 22 سالگي، به كمك جمعي از همفكران خود، جنبش اسلامي اخوان المسلمين مصر را بنيان نهاد و سپس با حمايتهاي مالي مردم، مسجدي را براي فعاليت اين جنبش، ايجاد نمود. البنّاء در كنار آن نيز، به احداث دانشسراي عالي اسلامي همت گماشت و جوانان مشتاق علوم اسلامي را با مباني اسلام آشنا ساخت. شعب جنبش اخوان المسلمين، به تدريج در شهرهاي مختلف مصر داير شد و هنگامي كه البنّاء، مقر خود را به قاهره انتقال داد، بيش از 1500 شعبه در شهرهاي مصر وجود داشت. حسن البناء در سرمقاله اولين شماره از مجله اركان اخوان المسلمين، خط مشي اين سازمان را پيروي از قرآن كريم و رسول خدا(ص) اعلام نمود. او در سالهاي بعد، با توسعه فعاليتهاي اسلامي و نيز نگارش نامههاي مختلف و بعضاً تهديدآميز براي سران حكومت مصر و بازداشتن آنان از فساد و انحراف و دعوت آنها به تعاليم حياتبخش اسلام، مورد بغض دستگاه حكومتي قرار گرفت. سالهاي جنگ جهاني دوم، اوج محبوبيت حسن البنّاء نزد مردم مسلمان و به ويژه مردم فلسطين بود. در اين سالها، اعضاي اين سازمان در فلسطين، عملاً به مصاف با يهوديان صهيونيست پرداختند و نقش مؤثري را در دفاع از حقوق ملت فلسطين بر عهده گرفتند. همچنين بي ثباتي و تزلزل سياسي حكومت مصر در جريان جنگ نيز به رشد و اقتدار و موقعيت سياسي و اجتماعي جنبش اخوان المسلمين و شخص حسن البناء كمك شاياني كرد. در اين سالها، حسن البناء موقعيت ممتازي را در ميان نظاميان ارتش مصر به دست آورد و همين موقعيت بود كه بعدها زمينه ساز ظهور جنبش افسران آزاد در ارتش مصر و سر بر آوردن جمال عبدالناصر از ميان آنان گرديد. همچنين در اين سالها فعاليت اين جنبش به سرعت افزايش يافت به طوري كه تعداد اعضا و هواداران آن، در سال 1948م در حدود دو ميليون نفر بود. در اين سال اخوان المسلمين با حكومت وقت مصر درگير شد و با كشف توطئه قتل نخست وزير مصر از طرف اخوان المسلمين، فعاليت اين جمعيت، غيرقانوني اعلام گرديد. در نتيجه حسن البناء در دوازدهم فوريه 1949م در 43 سالگي توسط رژيم پادشاهي ملك فاروق به شهادت رسيد. اخوان المسلمين از اين تاريخ به بعد، به يك سازمان مخفي تبديل شد و رهبران آن با افسران ناراضي مصري ارتباط برقرار كردند. آنان در طي كودتاي افسران در سال 1953م عليه حكومت سلطنتي نقش موثري ايفا نمودند. ولي پس از پيروزي كودتا، سازمان با حكومت مصر دچار اختلافاتي گرديد كه در نهايت به انحلال جنبش اخوان المسلمين انجاميد. اخوان المسلمين در حال حاضر، در اكثر كشورهاي عربي فعاليت ميكنند ولي مهمترين مركز فعاليت آنها، مصر، سوريه، سودان، اردن و عربستان است.