جام جم آنلاين: خون جاري در رگها اين قابليت را دارد كه هنگام آسيب عروق، مانع ريزش بيش از حد خون شود، در غير اين صورت با اولين آسيبي كه به جدار رگ وارد ميآمد، آن قدر خون از بدن خارج ميشد تا فرد به علت اختلال در تامين انرژي بافتي يا شوك جان خود را از دست بدهد.
دكتر سيدمحسن رضوي، فوق تخصص بيماريهاي خون و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران درباره علل و عوامل بروز خونريزي داخلي به جامجم ميگويد: عوامل مسوول اين روند دفاعي، پلاكتها و فاكتورهاي انعقادي موجود در پلاسما و سلولهاي فرشكننده جدار رگ است كه هر گونه اختلال در هماهنگي اين سه گروه باعث خونريزي غير طبيعي و پيامدهاي ناگوار ميشود.
به گفته وي، بيماريهاي انعقادي به 2 دسته ارثي و اكتسابي تقسيم ميشوند . بيماريهاي ارثي ممكن است به صورت كمي يا كيفي شامل حال پلاكتها يا فاكتورهاي 12گانه دخيل در تشكيل لخته شود، مثلا فرد مبتلا به هموفيلي A به علت كمبود مادرزادي فاكتور 8 انعقادي، قادر نيست كه در لحظه آسيب بافتي و هنگام خروج خون از رگ جلوي خونريزي را بگيرد.
اين عضو هيات علمي با اشاره به اين كه ممكن است اشكال اكتسابي اختلال در سيستم انعقاد خون، ناشي از داروها باشد، آن را به 2 دسته تقسيم ميكند.
دسته اول داروهايي كه اصلا به منظور تقليل توان انعقادي به كار ميروند (وارفارين، آسپيرين و....) و دسته دوم مواردي كه عارضه مصرف يك دارو سبب اختلال انعقادي شده است، مثلا وقتي داروي ايبوپروفن به عنوان مسكن يا ضدالتهاب مصرف ميشود، ميتواند باعث اختلال عملكرد پلاكتي شود، ضمن اين كه همين دارو ميتواند به مخاط معده هم آسيب رسانده و شرايط خونريزي گوارشي را فراهم كند.وي يادآور ميشود: بيماريهايي مثل عفونت پيشرفته، اختلالات متابوليك و سيستم ايمني و سرطانها با تغيير وضعيت طبيعي پلاكتها و فاكتورهاي انعقادي و سلولهاي مخاط عروقي ميتواند باعث اختلال عملكرد سامانههاي انعقادي شوند.
دكتر رضوي ميافزايد: تقريبا همه اعضاي بدن داراي عروق خوني هستند، بنابراين آسيبهاي فيزيكي يا هر پديده التهابي عفوني و سرطاني ميتواند باعث افزايش استعداد خونريزي در بافتها شود.
او ميگويد: نسوج بدن شامل فضاهايي است كه ممكن است از طريق لولههايي به خارج راه داشته باشد، همانند دستگاه گوارشي، تنفسي، ادراري، تناسلي، بينايي و شنوايي يا اين كه ارتباط آنها از طريق عروق، اعصاب، عضلات و استخوانها با ديگر اعضاي بدن برقرار شود و رابطه مستقيمي با خارج از بدن نداشته باشند، مثل جمجمه و محتويات آن، گردن، قفسه سينه، شكم، لگن، رانها، شانه، بازو و.... به همين جهت وقتي خونريزي در بافتهاي مرتبط با خارج رخ ميدهد، در پي خروج خون به بيرون بسته بهشدت آن، اطرافيان و پزشك متوجه اين اتفاق شده و درصدد كنترل علت و علائم آن برميآيند و در صورتي كه خونريزي در اعضاي بسته بدن باشد، تشخيص سختتر خواهد بود و با انجام آزمايشات، تصويربرداري در فضاي لگني و شكم ميتوان به علت رسيد.
وي اظهار ميكند: علل خونريزي هر چه كه باشد از نظر شدت ميتوان بيماران را در طيفي از «بسيار اندك» و «بسيار شديد» گنجاند كه يك سوي آن خونريزيهاي خفيف و چند قطره در شبانهروز است (مثل زخم ساده در معده كه از طريق روده و به همراه مدفوع دفع ميشود و بيمار خود از آن مطلع نيست) تا اين كه مدتها بعد به علت كمخوني و فقرآهن در آزمايشگاه كشف ميشود اما ممكن است همين زخم به علت خونريزي شديد در عرض چند دقيقه جان بيمار را بگيرد.
به گفته دكتر رضوي، گاهي به علت سوانح رانندگي، سقوط از بلندي، اصابت يك جسم سخت به ناحيه سر و... خونريزي خفيفي در فضاي داخلي جمجمه (بين استخوان و مغز) ايجاد ميشود كه با كمي گيجي و عدم تعادل طي چند هفته جذب خواهد شد، ولي گاهي هم همين آسيب ممكن است سبب خونريزي وسيعي در نسج مغز شود و بلافاصله ارتباط سيستم عصبي مركزي بافتهاي حياتي ديگر بدن را قطع كند و طي چند دقيقه موجب مرگ بيمار شود.
اين فوقتخصص بيماريهاي خوني اذعان ميكند: گاهي در پي آسيب فيزيكي به استخوان لگن يك فرد، احتمال ميرود حدود يك ليتر از خون فرد يا حتي بيشتر از اين ميزان، در لگن و ران او محبوس شود كه علاوه بر علائم موضعي، به شوك و اتفاقات جدي بعدي منجر شود، در حالي كه خوني از بدن خارج نشده است.
وي تصريح ميكند: ممكن است بيماري كه دچار نقص سيستم انعقادي است به علت سرفه شديد دچار پارگي عروق مخاط دستگاه تنفسي شده و به دليل شدت خونريزي در مجاري تنفسي يا بافت ريه، از خونريزي و كمبود اكسيژن تلف شود بنابراين بهتر است افراد با جدي تلقيكردن آن، هنگام داشتن ضعف و خستگي، تندي تنفس و ضربان قلب، مشورت با پزشك را فراموش نكنند و اجازه دهند تا پزشك با انجام معاينات و آزمايشات، بيماري آنها را تشخيص دهد.