آمار و ارقام رسمي و شبه رسمي آمريكا از يك ميليون كشته و زخمي آمريكايي و تخريب 600 هزار تجهيزات جنگي اين كشور در عراق و افغانستان حكايت دارد.
به گزارش فارس، "عامر عبدالمنعم " سردبير پايگاه الكترونيكي "العرب نيوز " در مقالهاي در پايگاه خبري مفكرة الاسلام نوشت كه ارقام و مداركِ در اختيار ما بيان ميكند كه جنگ در عراق و افغانستان بزرگترين قربانگاه براي تجهيزات و نظاميان ارتش آمريكا از پيدايش آمريكا تا حال حاضر بود. آمريكا بيش از 600 هزار دستگاه تجهيزات از تانك، نفربر، رزم ناو، جيبهاي نظامي (از نوع همفي) و بالگرد را از دست داد و بيش از يك ميليون نظامي كشته، زخمي، معلول و بيمار رواني برجا گذاشت.
وي كه پيش از اين نيز مقاله "22 دليل براي فروپاشي قريبالوقوع آمريكا " را منتشر كرده بود، در بخش اول مقاله خود به بررسي خسارتهاي وارد شده به تجهيزات و سامانههاي نظامي و هزينههاي هنگفت آنان در جنگهاي عراق و افغانستان براي آمريكا پرداخت، حال بخش دوم اين مقاله را مطالعه ميكنيم:
دوم: تلفات انساني در نيروهاي متجاوز
1.نظاميان كشته شده
بر اساس آمار رسمي پنتاگون، تعداد نظاميان كشته شده آمريكا تا 8 نوامبر 2010 به مجموع 5798 كشته رسيد كه 4409 نفر در عراق و 1389نفر كشته در افغانستان بود.
- وزارت امور كهنهسربازان اعلام كرد كه تعداد كشتههاي آمريكا از زمان جنگ خليج فارس تا سال 2007 به 73 هزار كشته رسيده است و مقامات اين وزارت در ادامه بيان كردند كه تعداد مصدومان در عمليات جنگي 1ميليون و 600 هزار نفر بوده است، اين وزارتخانه بعدها براي پنهان كردن خسارتهاي انساني اين آمار را حذف كرد ولي رسانههاي آمريكايي مخالف جنگ با توضيح و تحليل به اين آمار و ارقام پرداختند.
تعداد نظاميان كشته شده آمريكا در جنگ خليج فارس طبق آمارهاي رسمي وزارت دفاع كه در سال 1990 – 1991 اعلام شد، 383 كشته و 467 مجروح است و اگر به اين تعداد مبتلايان به بيماريهاي جنگ (بيماريهايي كه به علت واكسن سياه زخم و بيماري كه جنگ خليج ناميده ميشود) و مبتلايان به بيماريهاي بعد از جنگ را اضافه كنيم و سپس عددها را كسر كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه تعداد كشتههاي نظامي آمريكا در عراق و افغانستان به 72 هزار و 617 نفر ميرسد و تعداد مجروحان از مرز يك ميليون نفر ميگذرد، اين مبلغ معادل نصف نيروهاي اعزامي ارتش آمريكا به دو كشور است.
2-نظاميان مجروح
الف: مجروحان در عمليات جنگي
- طبق آمارهاي رسمي بنتاگون در 8 نوامبر 2010 تعداد مجروحان جنگي دو جنگ عراق و افغانستان 41 هزار و 30 نفر بوده كه 31 هزار و 935 نفر در عراق و 9 هزار و 95 نفر در افغانستان است، اما طبق برآوردهاي پايگاه اينترنتي "آنتي وار " تعداد مجروحان در عمليات نظامي آمريكا به 100 هزار سرباز و درجهدار ميرسد.
- تعداد مجروحان كهنه سربازان در عراق و افغانستان كه خواستار درمان با هزينه اين وزارتخانه بودند، به 600 هزار نفر رسيد، اين عدد غير از مجروحاني است كه در حين خدمت در بيمارستانهاي نظامي وابسته به وزارت دفاع درمان شدند.
- تعداد نظامياني كه به سبب ناتوني و معلوليت از خدمت بيرون رفتند و از وزارت كهنه سربازان به سبب ناتوني كمك خواستند، بالغ بر 500 هزار سرباز و درجهدار مجروح است.
- گزارشي از وزارت امور كهنه سربازان بيان ميكند كه بيش از 58 هزار سرباز در عراق و افغانستان به كلي شنوايي خود را از دست داهاند و حدود 70 هزار سرباز به وزوز گوش مبتلا شدهاند كه مشكلات رواني را به دنبال دارد و به تدريج شنوايي خود را از دست ميدهند.
ب: بيماران رواني
- بر اساس مطالعهي موسسه "راند " با موضوع "آسيبهاي مخفي جنگ " كه پيرامون آسيبهاي مخفي سربازان، آسيبهايي كه دستگاه اشعه علي رغم پيشرفتگياش قادر به كشف آنها نيست و آسيبهاي ناشي از انفجار خودروها در راهها به سبب بمبهاي دست ساز و برخورد موشك، تعداد سربازاني كه در عراق و افغانستان خدمت كردند و دچار افسردگي و فشارهاي روحي و آسيبهاي رواني شدند به 630 هزار سرباز تا سال 2007 رسيد.
اين مقاله بيان ميكند كه از بين 1.64 ميليون نظامي كه از ابتداي جنگ تا اكتبر 2007 به عراق و افغانستان اعزام شدهاند، 300 هزار نظامي گرفتار فشار بعد از شوك و افسردگي شديد شدند و 320 هزار نظامي ضربه مغزي شدند.
نتيجه اين آسيبها، از دست دادن حافظه، خودكشي، رفتارهاي خصمانه و كارهاي غيرطبيعي فرد در برابر خانواده، كودكان و جامعه ميباشد.
اگر اين درصد را به تعداد نيروهايي كه تا سال 2010 اعزام شدند، تعميم بدهيم كه 2ميليون 400 هزار نظامي آمريكا است، تعداد مبتلايان به بيماريهاي مغزي تقريبا به 830 هزار نفر ميرسد.
پژوهشهاي فراواني پيرامون آسيبهاي رواني نظاميان آمريكايي مغزي انجام شده است. يكي از آنها با تلاش مشترك دو سازمان "ProPublica " و "NPR " انجام شده است و به اين نتيجه رسيدهاند كه آسيبهاي مغزي بزرگترين خطري است كه جامعه آمريكا با آن روبرو است، بطوري كه نظاميان دچار عدم حافظه، عدم قدرت در رانندگي، ناتواني از خواندن جزئي از كتاب يا روزنامه و عدم قدرت تمركز هستند.
در مقالهاي كه با عنوان "اثر آسيبهاي مغزي، عدم تشخيص در هزاران نظامي " چاپ شد، آمده است كه آسيبهاي مغزي بيشترين اثر را در اين نظاميان دارد و آنها خطري براي جامعه محسوب ميشوند و به همين علت پژوهندگان اين مقاله اصطلاح عجيب "walkie talkies " «عابران وراج» را براي اين نظاميان بكار بردند.
ج: خودكشي
از پديدههاي قابل توجه در سربازان آمريكا گسترش خودكشي در حين خدمت و بعد از پايان خدمت است.
- فصلنامه كنگره "Congressional Quarterly " بيان ميكند كه نظاميان آمريكا كه در سال 2009 خودكشي كردند از تعداد سربازاني كه درپي عمليات جنگي در افغانستان و عراق كشته شدهاند، بيشترند.
- سناتور "باتي موراي " بيان كرده است كه تلاش براي خودكشي در نظاميان بازنشسته آمريكا از دو جنگ عراق و افغانستان ساليانه حدود 12 هزار نفر است، وي سپس از وزارت امور كهنهسربازان انتقاد كرد و آن را متهم كرد كه ارقام واقعي را پنهان ميكند. "گردون مانسفليد " معاون وزير امور كهنه سربازان در جلسه سنا اعتراف كرد و گفت كه وزارت 17 هزار كارمند را در بخشهاي سلامت رواني براي مقابله با گسترش تعداد نظاميان بيمار تعيين كرده است.
- خودكشي فقط محدود به آنهايي كه به عراق و افغانستان رفتند نميشود، بلكه تا پايگاههاي نظامي در آمريكا امتداد دارد. پايگاه "فورد هود " در وسط ايالت تگزاس كه بزرگترين پادگان آمريكا در جهان است و از آن نيرو به عراق و افغانستان فرستاده ميشود، شاهد خودكشي 11نظامي در طي سال 2009 بوده است، اين همان پادگاني است كه شاهد شليك "مالك حسن " درجهدار آمريكايي عربي الاصل به سمت نيروهاي آمريكايي بود و 13نظامي را كشته و 31نظامي آمريكايي ديگر را زخمي كرد.
- پژوهشهاي ميداني از بالا رفتن درصد مرگ سربازان جنگ عراق و افغانستان كه مبتلا به بيماريهاي رواني و افسردگي هستند و در نتيجه سوانح رانندگي ميميرند خبر ميدهد. براي مثال وزارت بهداشت اعلام كرد كه كه بيش از هزار نظامي زير 35 سال در كاليفرنيا به خاطر رفتارهاي خصمانه و ميل به خودكشي از سال 2005 تا 2008 در حوادث مختلف كشته شدند.
د: اعتياد به مشروبات الكلي و مواد مخدر
- در مقالهاي كه مجله "پزشكي نظامي " در سال 2007 انجام داده، بيان ميكند كه يك سوم از نيروهاي برگشتي از عراق و افغانستان در منجلاب اعتياد افتادهاند.
- مقاله اداره سلامت كهنه سربازان كه در سال 2009 تهيه شده، ميگويد كه 27 هزار نظامي برگشته از عراق و افغانستان به خاطر مصرف بيش از اندازه مواد مخدر تحت درمان هستند و 16هزار 200 نفر به خاطر اعتياد به مشروبات الكلي به بيمارستانها ميآيند.
- گزارش كميته جلوگيري از خودكشي در ارتش و كميته تقويت سلامت و جلوگيري از مشكلات در سال 2010 اشاره دارد به اين كه 16هزار و 997 جرم در سال 2009 به علت اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلي در ارتش انجام شده است، اين گزارش بيان ميكند كه تحقيقات بر روي 64 هزار و 22 جنايت قتل در ارتش در سالهاي 2001 تا 2009 گوياي اين است كه با مواد مخدر در ارتباط بوده است.
ه: فرار از خدمت
هزاران سرباز ارتش آمريكا به سبب وحشتي كه از عراق و افغانستان شنيده و يا ديدهاند، به كانادا فرار كردند. در آمارهاي پنتاگون تعداد فراريها به 40 هزار فراري از هر بخش ارتش رسيده است، اين فراريها از كانادا درخوست پناهندگي سياسي كردند، آنها به اتحاديههاي مخالف جنگ پيوستند، ولي حكومت فعلي كانادا به سبب همپيماني با آمريكا در جنگ، با پناهندگي آنها مخالفت ميكند.
سوم: تلفات انساني در ميان پيمانكاران غيرنظامي
- طبق ارقام اعلام شده تعداد كشتههاي غيرنظامي آمريكا از پيمانكارها و مهندسها در سالهاي 2001 تا 2010 در عراق و افغانستان حدود 2008 كشته است كه 1487نفر در عراق و 521 نفر در افغانستان بوده است، علاوه بر آن 44نفر نيز در كويت كشته شدند. منبع اين ارقام وزارت كار آمريكا است كه اين اطلاعات را از پروندهاي وزارت دفاع درباره تعداد اسيراني كه درخواست بيمه كردند، گرفته است. سازمانهاي آمريكايي زيادي به اين ارقام اعلام شده شك و انتقاد كردند و بيان كردند كه تعداد خيلي بيشتر از آن است.
- بر طبق بررسي اين سازمانها تعداد مجروحان قراردادي آمريكا در عراق 44152 نفر بود كه16هزار نفر جراحت وخيم داشتند كه 36هزار و 25 نفر در عراق و 8129 نفر در افغانستان بود.
- بنا بر گزارشي كه در جولاي 2010 سرويس تحقيقات كنگره چاپ كرد همه ميدانند كه وزارت دفاع به تنهايي 250 هزار از اين نيروهاي قراردادي را در منطقه عملياتي جذب كرد، به علت تعداد فراوان اين قرارداديها كه دو برابر نيروهاي نظامي بودند، آمارها بيان ميكنند كه تعداد كشتههاي اينان از ابتداي سال 2010 از كشتههاي نظاميها بيشتر است. موضوع عناصر پيمانكاري و جنايتهاي آنان در عراق به پژوهشي مستقل و كافي نياز دارد.
- ارتش آمريكا از جراحتهاي افراد شركتهاي امنيتي خاص و تعداد حملههايي كه به كاروانهاي آنان شده، آمارهاي كاملي صادر نكرده است. "ويكتوريا واين " كه دستيار رئيس اداره بازسازي ساختار نيروها با نيروهاي مهندس آمريكا بود ميگويد كه ارتش ارقامي كه او مينوشت حذف ميكرد. و اين كه دو سال و نيم در عراق كار كرده، ميافزايد: زماني كه به پنهان كردن ارقام زياد كشتهها و زخميها اعتراض كرد به او گفته شد كه اين خبرها بد هستند و پخش نكردن آنها بهتر است.
چهارم: هواپيماهاي بدون سرنشين و كنارهگيري ارتش از جنگ
در ابتداي اكتبر 2010تحول استراتژيك بزرگي روي داد كه از سوي رسانههاي آمريكا تفسيرهاي فراواني شد و رسانههاي عربي به آن توجهي نكردند. آن زماني بود كه ارتش از ناوگان هواپيماهاي بدون سرنشين در افغانستان كنار گرفت و آن را به ضد اطلاعات آمريكا واگذار كرد و عمليات نظامي عليه القاعده و گروههاي ضد آمريكايي را به عهده اين سازمان نهاد. اين كاري بود كه روزنامههاي آمريكايي آن را تحولي مهم دانستند و از آن به عنوان خروج ارتش از نقش جنگي خود به خاطر دستگاه پيشرفته و ورود آمريكا به دامنه جنگ الكتروني دانستند، مأموريت سازمان جاسوسي آمريكا CIA نيز از ادعاي مبارزه با تروريسم به مبارزه با شورشگران تغيير كرد.
اين تحول نظامي از موافقت سران ارتش و در رأس آنها "رابرت گيتس " وزير جنگ كه مدير سابق سازمان ضد اطلاعات بود، بهره ميبرد؛ همچنان كه دريادار "مايك مولن " رئيس ستاد مشترك ارتش و ژنرال "ديويد پترائوس " فرمانده جديد نيروهاي ناتو در افغانستان نيز آن را تاييد كرده بودند.
"ليون بانيتا " رئيس سازمان اطلاعات مركزي در سخناني در موسسه تحقيقات "لوس آنجلس "با اشاره به افزايش بيسابقه كشته شدن نظاميان در جنگهاي عراق و افغانستان گفت كه برنامه هواپيماهاي بدون سرنشين تنها راه پيش روي ماست.