روزنامه صهيونيستي هاآرتص با تاكيد بر ناكارآمدي راهبرد نظامي به سران اين رژيم توصيه ميكند كه تكيه بر اين راهبرد، تلآويو را به پرتگاه فنا و نابودي سوق ميدهد.
به گزارش فارس، حادثه آتش سوزي جنگلهاي كرمل و ناكامي رژيم صهيونيستي يا همان جبهه داخلي در كنترل و مهار كردن اين آتش همچنان موضوع مورد بحث رسانهها رژيم صهيونيستي و كارشناسان آن است و آخرين مطلب منتشره شده در اين زمينه مقالهاي به قلم "گدعون ليوني " روزنامهنگار برجسته روزنامه صهيونيستي "هاآرتص " است كه در مقالهاي به تحليل اين ناكامي بزرگ پرداخت.
وي در اين مقاله نوشت: هيچ شري بدون حكمت نيست و پيامها را بايد از جنگها گرفت. ما فقط به نيروي آتش نشاني و يگانها اطفاي حريق و هواپيماهاي جديد نياز نداريم بلكه بيش از همه اينها به انديشههاي جديد و تجهيزات مدرني نيازمنديم كه واقعا بتوانند آتش سوزيهاي بزرگ را مهار كنند.
ليوني ميافزايد: ضعف جبهه داخلي بايد به ما بياموزد، اسرائيل آنگونه كه تصور ميكنيم، نميتواند به راهبرد نظامي روي بياورد و اين مهمترين درس سرنوشت ساز گرفته شده از آتش سوزي جنگلهاي كرمل است و بايد براي رفع نواقص خود كمر همت ببنديم. پيش از اين از ويژگيها و نشانههاي جنگ براي مان گفته بودند كه در اين جنگ آتش است كه بر سر اسرائيل ميريزد و تمام تصور ما بر اين بود كه اين آتش همان موشكهاي ايران و لبنان باشد كه در صورت حمله به اسرائيل آن را بر سر ما خواهند ريخت، به همين دليل ارتش هميشه خود را براي رويارويي با چنين نبردي خود را آماده ميكرد، اما آتش سوزي نه چندان جدي جنگلهاي كرمل تمام تصورات و برداشتهاي ما را برباد داد و بر اين اساس به نظر ميرسد، بايد از اين پس بحث و مناقشههاي خود را به عرصهاي بكشانيم كه اسرائيليها شيفته بحث بر سر آن هستند، يعني عرصه امنيتي و من از همين جا فرياد ميزنم، حقوق بشر، تجاوز، اشغال، اخلاق ، عدالت، صلح، سازش و قضيه فلسطيني را رها كنيد و تمام فكر و ذكر خود را بر منافع امنيتي متمركز كنيد كه بدون حفظ اين منافع اسرائيلي وجود نخواهد داشت.
اين روزنامهنگار صهيونيست در ادامه با تاكيد بر اينكه تلآويو در آينده شاهد جنگهايي خواهد بود كه در جنگهاي جبهه داخلي خلاصه خواهد شد، ميافزايد: اين بار جبهه داخلي اسرائيل آسيبها و زيانهايي خواهد ديد كه تا پيش از اين نه تصورش را داشتيم و نه با آن آشنا بوديم، اما جنگ اول خليج فارس و جنگ دوم لبنان زمينه ساز بروز چنين جنگهايي در اسرائيل و جبهه داخلي آن شدند. حمله هزاران موشك به اسرائيل آنگونه كه كارشناسان پيش بيني ميكنند، در حالي واقعا حادث خواهد شد كه نمونه آن را در كرمل و پيش از آن در جنگ لبنان ديديم و همچنين ملاحظه كرديم كه اسرائيل چگونه هيچ تداركي براي مقابله با اين جنگها نديده است.
بر اين اساس، گدعون ليوني به تمام رهبران و فرماندههان صهيونيست و هر صهيونيستي كه از دانشكدههاي نظامي اين رژيم فارغ التحصيل ميشود، توصيه ميكند كه هيچگاه نبايد در انديشه راهبرد نظامي براي اسرائيل بود كه اين راهبرد اسرائيل را به پرتگاه فنا و نابودي سوق خواهد داد.
وي در اين باره ميافزايد: درست است كه پيش از اين در چندين عمليات نظامي موفق و پيروز بوديم، اما واقعيت امر اين است كه اين قدرت بازدارندگي هميشگي نيست و موشكهاي "اسكاد " هميشه نميتوانند ما را در امان نگهدارند. در شرايط كنوني نيز استخدام هزار آتش نشان جديد و ساخت "گنبد آهنين " و حتي ساخت دژهاي فولادي براي هر شهروند نيز نمي تواند ما را از خطر در امان نگهدارد و از همين جاست كه ناگزير بايد نتيجه دوم را گرفت و با اين كه نتيجهاي بسيار نگران كننده است، اما تمام سياستمداران و فرماندههان نظامي و كارشناسان امنيتي و طرفداران جنگ بايد آن را ملكه ذهن خود كنند، اين كه تنها راهبرد پيش روي اسرائيل حل و جذب در منطقه است.
ليوني سپس نظر قوميگرايان و شهرك نشينان و مخالفان و نظاميان و حاميان الحاق و راستها و تمام جامعه صهيونيستي را از هر جناح و جرياني به آنچه كه در كرمل حادث شد جلب و از آنها سوال ميكند، از اين رژيم چه ميتوان خواست و انتظار داشت، واقعيت رژيم ما آن چيزي بود كه در كرمل شاهد آن بوديم، اگر غير از اين است، آقايان تشريف بياورند و براي همگان توضيح دهند. اين آقايان لطفا توضيح دهند، در صورت دادن پاسخ منفي به هر احتمال صلح و سازش و با اين ضعف حاكم بر جبهه داخلي چه راهكاري پيش روي اسرائيل قرار دارد و اگر اسرائيل بخواهد همچنان با تكيه بر نيروي زور و قدرت خود به بقايش ادامه دهد، چگونه ميتواند بر قدرتهاي منطقهاي بسيار قدرتمندتر از خود فائق آيد.
گدعون ليوني در ادامه با اشاره به سخنان "اسحاق رابين " نخست وزير پيشين رژيم صهيونيستي ميگويد: رابين پس از امضاي موافقتنامه "اسلو " يك بار اعتراف كرد كه پاي گذاشتن به اين مذاكرات به معناي اعتراف به محدوديت قدرت اسرائيلي است و واقعيت امر اين است كه ما از آن زمان بود كه تحليل رفتيم و تضعيف شديم و اين تنها به دليل تهديدات جبهه داخلي نبود، بلكه در اين ميان بايد نگاهي به جايگاه بين المللي خود نيز داشته باشيم. اگر ما بپذيريم و اعتراف كنيم كه راهبرد نظامي ديگر راهبردي عملي نيست، بلكه يك عامل بازدارنده و اقدامي از روي ياس و نااميدي است در آن صورت فقط يك راهبرد پيش روي ما باقي ميماند و آن راهبرد سياسي است.
ليوني معتقد است: حتي اگر اسرائيل در جنگهاي آينده نابود نشود و بتواند جنگ را به نفع خود تمام كند، اين امر با دادن هزاران كشته و از دست دادن وجه و جايگاه بين المللياش همراه خواهد بود، چرا كه جامعه بين المللي اكنون در برابر اسرائيل به شدت جبهه گيري نموده تا آن را به سازش با فلسطينيها راضي كند.
بر اين اساس، اين روزنامهنگار و كارشناس مسائل سياسي صهيونيست به تمام همنوعان خود توصيه ميكند، پيامهاي حادثه كرمل را به گوش جان بپذيرند و به آن عمل كنند.