هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا در مقالهاي نوشت آمريكا نميتواند در كشورهاي شكننده مانند عراق و افغانستان موفق شود مگر اينكه كه با ايجاد توازن ميان قدرت نظامي و غيرنظامي منافع خود را به پيش برد.
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي خبرگزاري فارس، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه آمريكا در مقالهاي كه در دو ماهنامه "فارين افرز " ارگان "شوراي روابط خارجي آمريكا " منتشر شده، به بررسي سياست خارجي آمريكا و چالشهاي رهبري اين كشور در جهان پرداخته است.
وي در قسمت چهارم و پاياني مقاله خود عليرغم وقوع جنايتهاي بيشمار توسط نظاميان آمريكايي در كشورهاي تحت اشغال ادعا كرد كه آمريكا در حال حمايت از مردم اين كشورها جهت ساخت كشوري دمكراتيك است.
كلينتون در اين رابطه مينويسد: غيرنظاميان آمريكايي مدتهاي طولاني در مناطق جنگي و كشورهاي آسيبپذير فعال بودهاند. اما اكنون از ديپلماتهاي آمريكايي و كارشناسان توسعه خواسته ميشود كه ماموريتهايي را به عهده گيرند كه قبلا نظيرش مشاهده نشده بود. وظيفه آمريكا در عراق هدايت ماموريتي وسيع در حمايت از مردم عراق در شرايطي است كه عراقيها در حال ساخت كشوري دموكراتيك چندقوميتي هستند. آمريكا در افغانستان نيز مسئوليت كاهش قدرت شبهنظاميان در اين كشور و بهبود اداره حكومتي و ارتقاي ثبات را برعهده دارد بهگونهاي كه بعد از بازگشت نيروهاي آمريكايي به كشورشان نيز ادامه داشته باشد.
وزير خارجه آمريكا در ادامه مقاله خود مدعي شده است: در پاكستان، واشنگتن مشغول ارائه مساعده به دولت و اجتماعي است كه از ركود جهاني اقتصاد، بلاياي طبيعي و بيثباتي منطقهاي آسيب ديده است. ضمن اين كه از اين كشور در امر مبارزه با تروريسم و شبهنظاميان حمايت ميكند.
كلينتون با بيان اينكه "امروزه 20 درصد از قواي ديپلماتيك و 10 درصد از افراد خبره آمريكا در امر توسعه در كشورهاي عراق، افغانستان و پاكستان مستقر هستند "، يادآور شده است: كشورهايي كه ديپلماسي در آنها نوپا بوده و نهادهاي مختلف براي ارائه خدمت به مردم اين كشورها در تقلا هستند و جامعه اين كشورها از نظر قومي و فرقهاي دچار چنددستگي است و امنيت نيز همچنان بهعنوان چالش جاري آنها بهشمار ميرود.
به نوشته وزير خارجه آمريكا، علاوه بر اين كشورها، آمريكا در حال همكاري در زمينه باثبات كردن كشورهايي شكننده از سومالي و سودان گرفته تا هائيتي و قرقيزستان است، با توجه به اين اوضاع غيرمنتظره، وزارت امور خارجه آمريكا لازم است به مسايل و پرسشهاي غيرمنتظره پاسخگو باشد. پرسشهايي نظير: چگونه ميتوانيم همزمان با اجراي طرح انتقال قدرت در عراق، از سفارت خود در بغداد و كنسولگري در بصره حفاظت كنيم؟ چگونه ميتوانيم امنيت كارشناسان خود را در امور بازسازي كه بايد در كنار همكاران عراقي خود در شهرها و روستاهاي كوچك عراق فعاليت كنند تامين كنيم؟ چگونه ميتوانيم نيروي انساني لازم را براي اجراي بسياري از تعهدات متعددي كه در عراق برعهده گرفتهايم، تربيت كنيم؟
نيروهاي غيرنظامي آمريكا در عراق و افغانستان بعد از خروج نظاميان باقي خواهند ماند
وي علت حضور نظاميان آمريكا در عراق را حمايت از نيروهاي عراقي دانسته و مينويسد: آمريكا در اوج دوره افزايش شمار نيروهاي خود در عراق در سال 2007 شمار 170 هزار نيرو در اين كشور مستقر كرده بود. امروزه شمار اين نيروها 50 هزار نفر است كه براي حمايت از نيروهاي عراقي حاضر هستند. در اين كشور 1600 غيرنظامي اعم از ديپلمات، كارشناسان امور ايجاد ثبات و بازسازي و حرفهايهاي امر توسعه حضور دارند كه وظيفه آنها كمك به گذار دوران انتقال عراق به كشوري با ثبات و دموكراسي شكوفا است. همينطور در افغانستان، مشاركت آمريكا در بازسازي و توسعه مجدد توسط 1100 ديپلمات و متخصص انجام ميگيرد. اين افراد در اين كشور حتي بعد از خروج نيروهاي آمريكايي باقي خواهند ماند.
وزير خارجه آمريكا حضور اين نيروها را بسيار مهم تلقي كرده و ميافزايد: اين اعداد و ارقام حكايت از مسائل مهمي درباره قدرت و هدايت مدني دارد. غيرنظامياني كه به خوبي آموزش و تجهيز شدهاند، بهعنوان عوامل تقويتكننده قوا هستند. يك ديپلمات يا متخصص امر توسعه كاربلد ميتواند به اندازه ده همكار محلي خود موثر باشد و در زماني كه شركاي محلي آنها مشغول بنا كردن ظرفيتها و شبكههاي خود هستند، جامعه اين كشور قويتر و مقاومتر ميشود.
كلينتون "راهبري غيرنظامي در رسيدگي به مناقشه و بيثباتي را وابسته به هدايت و استفاده از كل امكانات متعدد دولت آمريكا دانسته و تأكيد ميكند: در عراق، افغانستان، هائيتي و پاكستان و ديگر مناطق دنيا، همكاري ميان غيرنظاميان آمريكايي در بخشهاي متعدد دولتي تحت هدايت و راهبري قوي سفرا و نمايندگان آژانس توسعه، به سطح تازهاي رسيده است. واشنگتن در حال استفاده از تخصص غيرنظاميان حاضر در وزارت خارجه و آژانس توسعه و وزارت دادگستري، وزارت بازرگاني و خزانهداري، سازمان امنيت داخلي و خدمات بهداشتي و انساني و مراكز كنترل و پيشگيري از بيماريها و ديگر نهادها است.
وزير خارجه آمريكا نوشته است: آمريكا نميتواند در اين كشورهاي شكننده موفق باشد اگر اين نهادها در كنار هم كار نكنند. اين امر يعني سازماندهي شعبههاي داخلي دولت آمريكا با تمركز بر يكپارچگي، انسجام و رفع مشكل. بهعنوان مثال، دفتر فرستاده ويژه آمريكا در امور افغانستان و پاكستان كه در آن 16 نهاد حضور دارند، براي اين امر تاسيس شده تا بر تكثر وظايف آژانس توسعه غلبه كرده و راهبرد جامعي ارايه كند.
وي در ادامه تأكيد كرده است: بازبيني چهارسالانه ديپلماسي و توسعه همچنين از استعداد كاركنان واكنش غيرنظامي الهام گرفته است. اين واحد واكنش غيرنظامي صدها كارشناس غيرنظامي را در سراسر دولت آمريكا كه ميتوانند به سرعت به مناطق مناقشه يا كشورهاي آسيبپذير اعزام شوند، شناسايي ميكند. من گروهي از كارشناسان امنيتي اين واحد واكنش غيرنظامي را به جنوب سودان اعزام كردم يعني جايي كه آمريكا در حال افزايش شمار غيرنظاميان در نزديكي جنوب پايتخت اين منطقه است تا براي همهپرسي ژانويه 2011 كه تعيين كننده تفكيك جنوب سودان از منطقه شمالي است، آماده شوند.
كلينتون سپس به مأموريتهاي متعدد نيروهاي غيرنظامي در نقاط مختلف دنيا اشاره كرده و مينويسد: بازبيني چهارسالانه دفاعي همچنين پيشنهاد ميكند كه تيمهاي ديپلماتيك واكنش سريع ايجاد شوند و متخصصاني را پرورش دهند كه آموزشهاي خاص ديدهاند و ميتوانند بهطور كارآمد و بلندمدت در بحبوحه مناقشهها و بيثباتي فعاليت كنند. از زمان پايان جنگ سرد تاكنون، وزارت امور خارجه آمريكا و آژانس توسعه بينالمللي اين كشور بهطور مداومي ماموريتهايي را در اماكن دشوار و خطرناك از لبنان تا بوسني گرفته تا "تيمور شرقي "، برعهده گرفتهاند.
به نوشته وزير خارجه آمريكا، اين دو نهاد براي پيشبرد بيشتر، چارچوب مشترك عملياتي و طرح واكنشي خاصي ايجاد خواهند كرد كه به آنها اجازه ميدهد تا با كارآيي بيتشري در كنار ديگر نهادها فعاليت كنند. در اين چارچوب، وزارت امور خارجه هدايت امور در بحرانهاي پيچيده سياسي را برعهده خواهد گرفت و آژانس توسعه نيز با اتكا به توانايي خود در رساندن امداد و كاركنان امدادي به ميدان طي 24 ساعت بعد از وقوع بلاياي طبيعي، هدايت كارهاي امداد در مقابله با بلايا را در دست خواهد داشت.
رئيس دستگاه ديپلماسي آمركا يادآور شده است: در يمن، سفارت آمريكا نيز در حال كار براي رسيدگي به شرايط اقتصادي ضعيف و ويراني حاصل از فقر در كشوري است كه اخيرا با جريانات جداييطلب در جنوب، شورش در شمال و تهديدات مداوم از سوي القاعده در شبهجزيره عربستان مواجه است. از طريق دوستان يمن كه مجموعهاي از كشورها و سازمانهاي چندجانبه همكار با دولت يمن براي يافتن راهكارهاي عملي براي مشكلات كشور هستند و از طريق تلاشهاي متمركز براي ايجاد ثبات در جامعه شكننده محلي و ايجاد فرصت براي رشد اقتصادي، ايالات متحده در تلاش است به دولت يمن كمك كند خدمات بهتري براي شهروندان خود ارايه كرده و از مناقشات جلوگيري كند.
كلينتون تأكيد كرده است: پيشبيني بازبيني چهارسالانه دفاعي اين است كه بيش از گذشته شرايطي ايجاد خواهد شد كه به اعزام تيمهاي غيرنظامي واكنش سريع ديپلماتيك، متخصصان امور ثبات و بازسازي، افراد حرفهاي در زمينه توسعه نياز خواهد داشت، كساني كه ميتوانند نيازها و مقتضيات آمريكا را در اماكني مانند سودان و يمن نياز فراهم آورند و ضمن اين كه تلاشهاي وسيعتري درديگر كشورها در پيش گيرند.
كلينتون كشورهاي توسعه نيافته را محيط مناسبي براي رشد تروريسم دانسته و معتقد است: فقر و سركوب بهصورت خودكار ايجاد كننده تروريسم نيست اما كشورهايي كه فقير، فاسد و بيقانون بوده يا در ميانه مناقشات متعدد درگير هستند، آمادگي بيشتري براي تبديل شدن بهعنوان ماواي تروريسم و ديگر جنايات دارند. القاعده براي اولين بار فعاليت خود را در خارج از سودان آغاز كرد و سفارتخانههاي آمريكا در كنيا و تانزانيا را هدف قرار داد قبل از اين كه به افغانستان مهاجرت كند، به كشوري كه بخاطر فقرش، آمار بالاي مرگ و مير كودكانش و دولت سركوبگر طالبان معروف گشته بود.
در ادامه اين مقاله يادآور شده است: اين امري اتفاقي نيست كه سازمان القاعده بيشتر فعاليتهاي كنوني خود را در ملتهاي توسعه نيافته مانند مالي، موريتاني، نيجر، پاكستان، سومالي و يمن انجام ميدهد. علاوه بر تروريسم، مسايل ديگري مانند افراطگرايي، كارتلهاي مواد مخدر، دارودستههاي جنايتكاري كه از راه بهرهبرداري غيرقانوني از منابع طبيعي پول در ميآورند و خشونتهاي جنسي نيز ميتواند تا حد قابل توجهي دولتها را به نحوي تضعيف كنند كه به خطري براي كل منطقه تبديل گردد.
وي سپس به همكاري نزديك نيروهاي غيرنظامي با نظاميان آمريكا اشاره داشته و مينويسد: و از نقطه نظر مثبت، قدرت غيرنظامي و مدني همكاري نزديك و كارآمدي با قواي نظامي بهمنظور جلوگيري از مناقشه و مشاركت در ثبات انجام داده است. در ليبريا و با تشديد شدن گروههاي شورشي و قواي دولتي تحت فرمان "چارلز تايلور " و همزمان با وخيم شدن اوضاع انساني، آمريكا تلاشهاي گستردهاي را در پيش گرفت و از تايلور خواست كه كنارهگيري كند.
به نوشته كلينتون، آمريكا همچنين به منطقه نيرو اعزام كرد تا به تلاشهاي حفاظت از صلح جامعه اقتصادي كشورهاي غرب آفريقا كمك كند. هم سازمان ملل و هم آمريكا به مشاركت با ليبريا ادامه دادند در حالي كه اين كشور زيرساختهاي اقتصادي و اجتماعي خود را كه طي سالها مناقشه نابود شده بودند، بازسازي ميكرد. رسيدن به جهاني باثباتتر و آرامتر به موفقيت اين ماموريتها از عراق و افغانستان گرفته تا غرب آفريقا بستگي دارد و همچنين به توانايي ايالات متحده و ديگر كشورها به پرداختن و فايق آمدن هرچه بيشتر به اين ماموريتها وابسته است.
هزينه كردن در زمينه ديپلماسي و توسعه، بهنفع مردم آمريكا است
وزير خارجه آمريكا در توجيه بودجهاي كه در كشورهاي تحت اشغال هزينه ميشود، اظهار داشت: مردم آمريكا بايد درك كنند كه هزينهاي كه از دلارهاي ماليات دهندگان آمريكا در زمينه ديپلماسي و توسعه هزينه ميشوند، بهنفع آنها است بهخصوص اگر اين سرمايهگذاريها در حمايت از ماموريتهايي در مناطق مناقشه، كشورهاي آسيبپذير و كشورهايي باشد كه ميتوانند نقش مسئولانهاي در مناطق خود و جهان ايفا كنند.
وي افزوده است: كنگره نيز كه سابقه فراواني در حمايت هر دو حزب سياسي آمريكا از ديپلماسي و توسعه سنتي دارد، بايد مقتضيات لازم در زمينه ماموريتهاي بازسازي و ايجاد ثبات را فراهم كند.
صدها ميليون دلار هزينه ماموريتهاي نظامي در عراق و افغانستان
وزير خارجه آمريكا در ادامه مقاله خود نوشته است: مجلس نمايندگان و سناي آمريكا صدها ميليون دلار براي مأموريتهاي نظامي در عراق و افغانستان تخصيص دادهاند، فعاليتهاي ديپلماتيك و توسعه در آنجا تنها نشاندهنده قسمت كوچكي از اين هزينهها است با اين حال ارايه بودجه همواره درگير مباحثات كهنه درباره ارايه كمكهاي خارجي است. زمان آن رسيده است كه پا را از گذشته فراتر گذاشته و از ديپلماسي و توسعه بهعنوان اولويت امنيت ملي ياد كنيم. اما تنها با حمايتهاي لازم از سوي كنگره اين ماموريتها موفق خواهند بود. كنگره بايد هماكنون بودجه لازم را فراهم سازد.
كلينتون با اين ادعا كه آمريكا معتقد است پيشرفت فناوري، اجتماعي و سياسي ميتواند و بايد براي بهبود زندگي بشر در سراسر جهان استفاده شود، نوشت: تاكيد بر قدرت غيرنظامي در راستاي سابقه و رسوم آمريكا است. طرح مارشال [طرح كمك اقتصادي آمريكا به توسعه اروپا بعد از جنگ جهاني دوم] يك ابتكار غيرنظامي توسعهاي بود كه واشنگتن آن را در كنار دولتهاي اروپايي برعهده گرفت.
در ادامه مقاله آمده است: "النور روزولت " رياست كميته تدوين پيشنويس قانوني را برعهده داشت كه بعدها بيانيه جهاني حقوق بشر خوانده شد. سالها پيش از اين كه عبارتي با نام "قدرت نرم " به بازار بايد، "جان اف كندي "، رئيس جمهوري آمريكا بنيانگذار سازمان صلح
(Peace Corps) بود تا تصويري و جلوه متفاوتي از آمريكا به جهانيان ارايه كند.
وي افزوده است: "نورمن بورلاگ " دانشمند آمريكا مسئول برنامهاي به نام "انقلاب سبز " بود كه ميليونها انسان گرسنه را سير كرد، ديپلماتهاي آمريكايي در سال 1991در گفتوگوها و مذاكرات مربوط به اتحاد مجدد اروپا مشاركت داشتند، بدون اين كه حتي يك گلوله در اين ميان شليك شود. آمريكاييها بهخاطر روحيه نوآوري و حسن نيتشان و اين اعتقاد كه پيشرفت فناوري، اجتماعي و سياسي ميتواند و بايد براي بهبود زندگي بشر در سراسر جهان استفاده شود، در دنيا از احترام برخوردار بودهاند.
وزير خارجه آمريكا بدون اشاره به انسانهاي بيگناهي كه بهدست نظاميان آمريكا كشته شدند، در پايان مقاله خود نوشت: زنان و مرداني كه در نيروهاي مسلح آمريكا داوطلب ميشوند نمونههاي اين روحيه هستند. كساني كه در نهادهاي غيرنظامي به پيشبرد منافع آمريكا در سراسر دنيا مشغول هستند نيز همينگونه هستند. ايالات متحده آمريكا با ايجاد توازن مناسب ميان قدرت نظامي و غيرنظامي ميتواند ارزشها و منافع خود را به پيش برد و از ديگر كشورها در حل مشكلات جهاني ياري و حمايت كرده و مشاركتي قوي ديپلماتيك و توسعه با همتايان سنتي و قدرتهاي نوظهور ايجاد كند. ما ميتوانيم در مقابل چالشهاي جهاني قرن بيست و يكم ايستاده و از پس آزمونهاي پيش روسي رهبري و هدايت جهاني آمريكا برآييم.