تاكنون نويسندگان بسياري به خلق آثاري با درون مايه تاريخي، حماسي و ادبي پرداختهاند اما در اغلب آثار حماسي، فقط به مباحث دشواريهاي خاندان اهل بيت (ع) در واقعه كربلا پرداخته شده و شايد بتوان گفت ريشهيابي وقوع حماسه كربلا، حلقه مفقوده ادبيات كشور است.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا»، عمر ميگذرد و هر سال محرم ميآيد و پس از چند صباحي از ياد مردم فراموش ميشود تا سال بعد كه محرم ديگري ميآيد؛ محرّم ماه آگاهي، بصيرت بخشي، آزادي و رهايي، آشتي با ائمهاطهار (عليهالسلام)، سوگواري و ماه رسيدن به معبود و امام خويش است.
محرّم همانند مدرسه عشقي است كه پير و جوان بايد در اين مكتب حضور يافته و درس آزادگي و جوانمردي بياموزند.
كربلا صحنه نمايش رويارويي حق و باطل است صحنهاي كه افراد با انتخاب راه حق يا راه باطل ميزان علاقه خود را به سرور و آقايايشان امام حسين (عليهالسلام) نشان ميدهند، كربلا نمايش رويارويي 2 جبهه است كه يكي در قامت استوار اهل بيت نبوت تجلّي مييابد و ديگري در وجود دشمنان اين خاندان با يزيد نمايان ميشود.
مردم ايران همانند ساير مسلمانان جهان به برگزاري مراسم عزاداري سرور شهيدان اباعبدالله الحسين (عليهالسلام) توجه بسيار داشته و تكايا و هيئتهاي بسياري را در اقصي نقاط كشور براي عزاداري شهادت اين حضرت برپا ميكنند؛ با توجه به اينكه از واقعه كربلا حدود 1368 سال ميگذرد اما تاكنون اثر ماندگار حماسي كه درباره اين واقعه بتواند به شبهات و سؤالات اقشار مختلف جامعه پاسخ دهد، خلق نشده است.
اكثر آثار حماسي عاشورا كه براي گروه سني بزرگسالان به نگارش درآمده و به چاپ رسيده، به نقل حوادث تاريخي حضرت زينب (عليهالسلام) و سختي و دشواريهايي كه اين بانوي بزرگوار در صحراي كربلا، عاشورا و تاسوعاي حسيني و وقايع بعد از جنگ متحمل شدند، پرداخته است.
در آثار محدودي كه براي گروه سني كودك و نوجوان خلق شده است به دليل استفاده مكرر نويسنده از كلمات دشورار و غير قابل هضم، يا تمثالي، مخاطبان به مطالعه اين آثار علاقهاي از خود نشان نميدهند و يا كتاب را ميخوانند ولي درك آن برايشان بسيار دشوار است.
تاكنون نويسندگان و تصويرگران ادبيات كودك و نوجوان در بازگويي روايت كربلا و واقعه عاشورا براي اين گروه سني نه تنها كوتاهي كردهاند بلكه حتي به جاي اينكه براي آثار حماسي اين مخاطبان از تصاوير زيبا، جذاب و تأثيرگذار استفاده كنند بيشتر به نقاشي تصويري از امام و ذوالجناح (اسب حضرت) ميپردازند كه شايد بتوان گفت ديگر رنگ باخته و تأثيرگذار نيست.
اكثر نويسندگان به نگارش آثار بامحتوا با مضمون عاشورا و كربلا بيتوجه بوده و بيشتر به نگارش آثاري ميپردازند كه نه تنها به بار فرهنگي و ارزشي اقشار مختلف جامعه نميافزايد بلكه آنها را نيز از برخي ارزشهاي ديني و مذهبي دور ميكند.
با توجه به نياز مُبرم اقشار مختلف جامعه به خلق آثار حماسي اما اثري كه با جامعيت و كامليت به وقايع عاشورا بپردازد، وجود ندارد و يا اگر هم وجود داشته باشند، بسيار انگشت شمار هستند؛ مردم ايران زمين از ديرباز به عاشورا و امام حسين (عليهالسلام) عرق داشته و به دليل همين ارادت بايد خلق آثار درخور و جاودان براي واقعه كربلا نسبت به گذشته افزايش يابد.
تاكنون كمتر نويسندهاي در كشورمان توانسته اثري درخور و جاودان درباره واقعه عاشورا خلق كند يا به نوعي تاكنون نويسندگان اندكي توانستهاند، واقعه را ريشهيابي و آسيبشناسي كنند، چرا كه اكثر اقشار مختلف جامعه فقط با دشواريها و وقايعي كه قبل و بعد از عاشورا براي خاندان اهل بيت (عليهالسلام) پديد آمد، آشنا بوده و از ريشههاي اين وقايع بياطلاع هستند همچنين اگر نويسندگان به خلق آثار ماندگار ادبيات آئيني توجه داشته باشند هيچگاه جوانان و نوجوانان كشورمان از حركت در راه ائمه (عليهالسلام) و الگوپذيري از آنها، غافل نخواهند شد.
* ويژهنامه محرم در خبرگزاري فارس