ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 مرداد 1403
شنبه 6 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 23 آبان 1389     |     کد : 11371

حذف فقر مطلق و نابرابری‌ها، ارمغان اقتصاد اسلامی

خانواده نهاد مهمی در اقتصاد اسلامی است. طبق آموزه های اسلامی كمك پدر به فرزند و بالعكس واجب است.

 خانواده نهاد مهمی در اقتصاد اسلامی است. طبق آموزه های اسلامی كمك پدر به فرزند و بالعكس واجب است.
به گزارش شبكه اجتهاد، حجة الاسلام والمسلمین دكتر ناصر جهانیان از برجسته ترین اساتید اقتصاد اسلامی بخصوص در زمینه اقتصاد توسعه است. ایشان از محققین عالمی است كه همواره كوشیده است قابلیتهای فراوان اقتصاد اسلامی و نقش مهم آن را در آینده توسعه كشور بشناساند. گفتگوی زیر توسط پایگاه دیپنا با ایشان درباره اقتصاد اسلامی است.
منظور از اقتصاد اسلامی به زعم حضرت عالی چیست؟
اقتصاد اسلامی را هم می توان به عنوان یك علم و هم به عنوان یك مكتب تلقی كرد. اگر علم اقتصاد را به شاخه هایی چون نظام های اقتصادی، تاریخ اقتصادی، عقاید اقتصادی، توسعه اقتصادی و ... تقسیم كنیم در می یابیم كه اقتصاد اسلامی می تواند در هر یك از این شاخه نقش ایفا كند. مثلا در باب عقاید اقتصادی، مكتب اقتصادی هنجاری و ارزشی را تدوین می كند و یا در بحث نظام های اقتصادی جامعه توسعه یافته اسلامی كه در آینده نزدیك بوجود خواهد آمد به عنوان یك نظام اقتصادی اسلامی می تواند به تبیین اقتصاد اثباتی تعبیر شود. اقتصاد خرد، كلان، بین الملل و ... در آن شرایط محقق می شوند. در جوامع در حال توسعه اسلامی - كه اتفاقا اكثر كشورهای اسلامی نیز از همین دست جوامع هستند - ما بایستی یك توسعه مبتنی بر اقتصاد توسعه اسلامی داشته باشیم. به یك تعبیر در این اقتصاد سیاسی، سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه به نحوی تدوین گردند كه سیاست های اقتصادی اسلام در آن ها جریان داشته باشد. و به این ترتیب الگویی شكل می گیرد كه در همه كشورها یكسان نیست. مثلا برای هر كدام از كشورهای عراق، مالزی و ... می تواند الگویی متفاوت تدوین گردد. و در مورد تاریخ عقاید اقتصادی، عقاید اقتصادی صدر اسلام و یا حتی در دوره های دیگر می تواند مطرح باشد.
منظور از توسعه اسلامی جای دادن اخلاقیات در مدل های اقتصادی است؟
خیر. منظور از توسعه اسلامی این است كه در یك دوره میان مدت یا بلند مدت بر اساس آموزه های مكتب اقتصاد اسلامی یا اقتصاد سیاسی (هنجاری) سیاستگذاری هایی را انجام دهیم. به عبارت دیگر توسعه اسلامی، فرآیندی است كه در آن سیاست های اقتصادی اسلام برای رسیدن به اهدافی چون رشد، فقرزدایی و كاهش نابرابری تحقق می یابد. البته در قبال موضوع توسعه چند نوع نگاه وجود دارد:
1- نگاه فرایندی: توسعه فرایند گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن و صنعتی است.
2- نگاه وضعیت توسعه یافتگی: نگاه دیگر توسعه را به معنای توسعه یافتگی بر اساس شاخص های توسعه یافتگی می بیند. ما بایستی با نگاه اول فرایند توسعه (توسعه اسلامی) را به صورت یك فرایند بلندمدت (یا حتی چشم انداز) محقق كنیم.
مزیت های اقتصاد اسلامی برای جوامع امروز چه می تواند باشد؟
اقتصاد اسلامی در عین اینكه رشد و پیشرفت را به ارمغان می آورد، به حذف فقر مطلق و كاهش مداوم نابرابری ها معطوف است. و این خواسته بشر امروز است كه رشد و عدالت را در كنار هم داشته باشد. بنده در كتاب 'اسلام و رشد عدالت محور' ظرفیت ها و پتانسیل های اقتصاد اسلامی برای تحقق اهداف مزبور را برشمرده ام.
منظور از ظرفیت های اقتصاد اسلامی چیست؟
نخست اینكه بر آزادی های اقتصادی و انگیزه های بشری از منظر اینكه مالكیت خصوصی برای بشریت را مقدر ساخته تاكید می كند. و از طرفی هم برنامه ریزی هدایت شده را (البته برنامه ریزی نه از نوع متمركز آن همچون برنامه هایی كه در كشورهای كمونیستی به اجرا در می آمد) مد نظر قرار می دهد. و به این ترتیب هم انگیزه های بشری و انسانی را محترم می شمارد و هم مشكلاتی را كه رقابت نظام سرمایه داری در خود دارد را كنترل و رفع می كند.
دوم اینكه در جهت تحقق عدالت، حذف فقر مطلق و كاهش نابرابری ها به ایجاد فرصت های برابر برای افراد تاكید می كند. این فرصت های برابر می تواند از طریق اعطای مالكیت به بخش خصوصی و ایجاد فرصت های برابر برای همه در آموزش، بهداشت و اعتبارات مالی و پولی (مثل قرض الحسنه) محقق شود. این فرصت ها می توانند رقابت برابر را محقق كنند.
سوم در مورد عدالت كاركردی است. كه به سهم های عوامل تولید از تولید و درآمد اشاره می كند. و اقتصاد اسلامی از این طریق نیز به برابری كمك می كند.
چهارم كاهش نابرابری از طریق وضع مالیات های خاص (مثل خمس و زكات)، نهادهای مردمی، وقف، صدقات و مسائلی از این دست... كه اینها از مجرای مردم و دولت به برابری نهایی منجر می شوند.
پنجم اینكه خانواده نهاد مهمی در اقتصاد اسلامی است. طبق آموزه های اسلامی كمك پدر به فرزند و بالعكس واجب است. بر صله ارحام تاكید شده است. و این همان جایی است كه بدون حضور دولت منجر به فقرزدایی از خانواده و در نتیجه از جامعه می شود. البته این مورد باعث كاهش یا خدشه دار شدن وظایف دولت نمی شود.
همانطور كه دیده می شود ابزارهای اسلامی هم زیبا هستند، هم عقلانی هستند و در درون خود عدالت را دارند و مجموع این عوامل به تحقق اهداف اسلام منجر می شود.
 
منبع: پایگاه دیپنا


نوشته شده در   يکشنبه 23 آبان 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode